باید دقت کرد ، که چه چیز را بدبختی می دانیم؟ عاملش چیست؟ و در کدام هستی شناسی قرار داریم که توقع دخالت خدا را داریم؟
کلام و عقاید
منظور از عذاب قبر چیست؟
بین مفهوم قبر و مفهوم برزخ یکسانی وجود دارد و منظور از عذاب قبر، قبر مادی و عذاب معطوف به جسم مادی نیست. و این گونه نام گذاری به خاطر ارتباطات عالم ماده و معناست. کما اینکه سنگ دلی که یک صفت روحی و مربوط به امر غیر مادی است، با نام یک بخش مادی از بدن انسان عجین شده است.
آیا همین جسمی که درقبرمی گذراند، درقیامت برانگیخته میشود؟
شهر سوال ـ آیات قرآن به روشنی گواهی می دهد که معاد انسان ها در رستاخیز تنها روحانی نبوده، بلکه این بازگشت روحانی و جسمانی است، همچنین جسمی که روح به آن تعلق خواهد گرفت همان جسم عنصری دنیوی است. آیات فراوانی براین مطلب دلالت دارد
ساختن ضریح برای ائمه معصومین علیهم السلام کار پسندیده ای است؟
شهر سوال ـ ساختن قبّه و بارگاه بر قبور بزرگان واولیای خدا به عنوان بزرگداشت و یادبود و تکریم آنان بوده است. عقلای عالم برای بزرگداشت شخصیت های علمی، سیاسی بنای یادبود یا مجسمه روی قبر یا در جاهای مناسب ایجاد می کردند. این چیزی نیست که در اسلام رسم شده باشد...
برای کسانی که بهشتی در دنیا برای خود ساخته اند، چگونه می توان با وعده بهشت، آنها را جذب دین کرد؟
لذت های زودگذر دنیا، توام با ناملایمات و در افق افول و از بین رفتنشان، چگونه می تواند با نعمتی بی پایان، غیر تکراری، در شان انسان و ... مقایسه شود؟
چگونه مسلمانان از افراد بی دین توقع دارند به مقدسات آنها احترام بگذارند؟
اگر کسی خواهان زندگی مسالمت آمیز باشد و سر ستیزه گری و آشوب طلبی ندارد، این مطلب بسیار روشن است خصوصا با توجه به آنکه مقدسات برای مومنان از مال و جان شان بسیار ارزش مند تر است.
چند وقتیه که به مرگ فکر می کنم که آیا دنیایی بعد از مرگ وجود داره یا نه؟
شهر سوال ـ عقلای عالم همواره بر این باور بوده وهستند که مرگ نه تنها پیان زندگی انسان نیست، بلکه آغاز زندگی نوین برای بشر است؛ زیرا مرگ چیزی نیست جز مرحله ای برای عبور از حیاتی به حیاتی دیگر . عبور از حیات دنیوی به حیات برزخی و از آن به حیات اخروی و جاودانه. بنابراین مرگ مرحله ای از کمالات انسانی است و اگر نباشد، سیر کمالات انسانی در مرحله ای ناقص متوقف خواهد شد.
چرا دین این قدر ما را محدود کرده است؟
تصور محدودیت ناشی از وسوسه های شیطان یا سبک زندگی است و البته اصل محدودیت از الزامات قطعی عقل و زندگی در عالم مادی هم می باشد
عالمان دینی بیشتر به جامعه خدمت کرده اند یا کافران نجس؟
دانشمندان علوم تجربی تنها زمانی می توانند خدمت کنند، که دانشمندان علوم انسانی مثل علمای دینی کار خودشان را به خوبی انجام داده باشد، و الا دانشمندان علوم تجربی، بلای جای بشر می شوند و این همه حتی بدون توجه به زندگی اخروی است که اگر به آن توجه شود، دو روز دنیا اصلا قابل توجه نخواهد بود.
دین چگونه با اختیار معتقد است در حالی که غیر مومنان را به جهنم تهدید کرده است؟
اختیار در چند ساحت معنا می یابد. بعضی مواقع منظور از اختیار، مقابل جبر فلسفی است که صرف وجود دو راهی علیرغم هر شرایطی برای اختیار کافیست. و بعضی مواقع اختیار به معنای عدم وجود اکراهی از جانب اجتماع برای ترجیح دادن یک گزینه است. اختیار مد نظر سوال غیر از هر دو نوع است و اشکال به حاکمیت وجود عقل در انسان است.