اسماء و صفات خداوند

آیا خدا می‌تواند سنگی بیافریند که خود قادر بر برداشتن آن نباشد؟

شهر سوال ـ در جواب ساده به این سوال می توان گفت: بله خدا می تواند اما نمی تواند! و اگر این جواب برایتان پذیرفتنی نبود، و به آن اعتراض کردید، روشن است که شما تناقض را نمی پذیرید. یعنی نمی تواند قبول کنید یک چیز در همان زمان که شدنی است، نشدنی باشد. و در این جا باید گفت که سوال شما نیز از همین سنخ است. و به دنبال وجود تناقض می گردد.

چرا فردی که لیاقت نداشته، از من جایگاه بهتری کسب کرده، آیا این نشانه بی عدالتی خدا نیست؟

بی عدالتی خدا

شهر سوال ـ در دیدگاه کلان و گسترده، ما با نظامی در عالم مادی مواجه هستیم که انواع و اقسام تفاوت ها و تبعیض ها در آن دیده می شود. این تفاوت ها از جهتی برای نظام مادی ضروری است. مثلا اگر همه افراد هوش و علاقه یکسانی داشته باشند، بسیاری از شغل های مورد نیاز جامعه متروک خواهد ماند و جامعه با مشکل مواجه می شود. پس لازم است افراد از جهت زمینه ها با یکدیگر متفاوت باشند تا تمام نیازهای جامعه تامین شود. و این تفاوت ها در خلقت نظام مادی یک حسن و مزیت شمرده می شود.

چرا واجب الوجود نامتناهی است؟

واجب الوجود

شهر سوال ـ اگر بخواهیم كمال مطلق بودن واجب الوجود را به شكل برهانی بیان كنیم باید بگوییم كه : عدم محدودیت از ذات واجب الوجود برمی خیزد. اگر واجب الوجود نامحدود نباشد، مستلزم ممکن الوجود بودن واجب الوجود می شود و این خلف است و محال.

آیا خدا می تواند مخلوقی خلق کند که از انسان کامل‌تر باشد؟

شهر سوال ـ افعال خدا غایت و هدف دار و حكیمانه است، زیرا حكیمانه بودن كار، كمال است و خداوند مستجمع جمیع كمالات است قرآن می‌ فرماید: " وَمَا خَلَقْنَا السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لاَعِبِينَ‏ مَا خَلَقْنَاهُمَآ إِلَّا بِالْحَقِ‏ّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ؛‏[۳] ما آسمان و زمین و آن چه را بین آن ها است، به بازیچه نیافریدیم. جهان برای ما اسباب بازی نیست. نیافریدیم مگر به حق"

آیا خداوند قادر است سنگی را خلق کند که خود قادر به بلند کردن آن نباشد ؟

شهر سوال ـ و اگر کسی در تصور این مطلب مشکل دارد، می توان او را این گونه متوجه کرد که بگوییم: بله خداوند می تواند چنین سنگی خلق کند اما نمی تواند! قطعا شخص با شنیدن این جمله اعتراض خواهد کرد که این دو با هم جمع نمی شوند. و در این جا می توانیم به او بگوییم که سوال او نیز از همین سنخ است. او می خواهد چنین سنگی موجود باشد، اما وجود نداشته باشد. چون خدا بر هر کاری قادر است، پس چنین سنگی نمی تواند وجود داشته باشد. اما از یک سو نیز تصور خلق آن، شده است.

علت اختلاف مردم از نظر نعمت‏های ظاهری چیست؟

شهر سوال ـ قسمتی دیگر از تفاوت‏ها، طبیعی و لازمه آفرینش انسان است، که با توجه به آن شرایط تلاش بندگان در محضر خداوند سنجیده می شود. مثلا زندگی اجتماعی انسان ایجاب می کند که استعدادها و توانایی های مختلفی در بین آن ها وجود داشته باشد تا در کنار هم قرار گرفتن این استعدادها، جامعه به رفع احتیاجات خود بپردازد. مثلا اگر همه استعداد پزشکی داشته باشند و بخواهند به دنبال این حرفه بروند، بسیاری از شئون مورد نیز نیاز جامعه بشری معطل می شود.

چرا عده ای زشت، عده ای زیبا آفریده شده اند؟ آیا این تبعیض نیست؟

انسان

شهر سوال ـ از طرف دیگر دلیلی وجود ندارد که خداوند بین آفریده ها تبعیض قائل شود یا ظلمی بر کسی روا دارد. چون تبعیض و ظلم یا ناشی از جهل است یا کمبود و نیاز و یا... در حالی که همه آفریده گان نسبت مساوی با خداوند داشته و همه آفریده او هستند و او از هر عیب و نقصی مبرا است.

آیا ناقص الخلقه بودن بعضى از انسانها، با عدالت خداوند منافات ندارد؟

ناقص الخلقه بودن

شهر سوال ـ اراده‏ حكیمانه‏ ی خداوند كه تحقق هر پدیده‏ ای را معلول علت خاصی قرار داده، موجب قوام زندگی موجودات و از جمله انسان است. اگر اصل علّیت بر جهان هستی حكمفرما نبود، هیچ كاری نمی‏توانستیم انجام دهیم و هیچ تصمیمی برای انجام كاری نمی‏توانستیم بگیریم. در آن صورت، پدید آمدن هر چیزی از هر امر نامربوطی ممكن و محتمل بود. به تعبیر معروف، اگر قانون علیت نبود، سنگ روی سنگ نمی ‏ایستاد

زنازاده و رحمت و عدالت خداوند

شهر سوال ـ البته اثبات اختیار به این معنا نیست که هیچ کشش و نیرویی انسان را در انتخاب تحت تاثیر نگذارد. بلکه انسان از محیط پیرامون خود و شرایط ژنتیکی تاثیر می پذیرد. و نکته لطیف اینجاست که از دل همین جبرهای گوناگون، اختیار متولد می شود. یعنی انسان برای تصمیم گیری درباره یک مساله دعوت های مختلفی از دورن و بیرون خود دارد.

آیا خدا می تواند موجودی بسازد که قادر بر نابودی آن نیست؟

خدا

شهر سوال ـ جای دادن جهان درون یک تخم مرغ، بدون اینکه تخم مرغ بزرگ شود یا جهان کوچک شود، نوعی تناقض است. چون جای گرفتن درون تخم مرغ کوچک به معنای کوچک بودن است و در عین حال می گوییم که کوچک نباشد و کوچک بودن و نبودن تناقض است.