حکومت اسلامی و ولایت فقیه

چرا بدحجاب ها در انتخابات و راهپیمایی، نشان داده می شوند و گشت ارشاد با آنها کاری ندارد؟

اگر به شکل متعادل و بدون تعصب بنگریم:
بدحجابی قطعا خوب نیست.
بدحجاب لزوما آدم بدی نیست.
گشت ارشاد برای جلوگیری از هنجار شکنی باید باشد.
تبلیغاتی که علیه گشت ارشاد می شود، با واقع تطابق چندانی ندارد.

آیا حکومت اسلامی با جمهوری اسلامی که امام خمینی (ره) پایه گذاری کرده اند متفاوت است؟

 بین حکومت اسلامی با جمهورى اسلامى هیچ گونه تفاوت ماهوى و اساسى وجود ندارد، تنها مسئله‌اى که وجود دارد این است که حکومت اسلامی در صدد بیان ماهیّت حکومت است و منظور از آن حکومتى است که نظام‌هاى مختلف آن اعم از سیاسى، حقوقى و اقتصادى، مطابق و منبعث از منابع و آموزه‌هاى اسلامی باشد. اما جمهورى اسلامى بیشتر نظر به «ساختار» حکومت اسلامی دارد که در شرایط زمانى خاص (مانند عصر حاضر) بهترین و مناسب‌ترین شکل و قالب براى تحقّق آن آموزه‌هاى اسلامی و دینى است.

آیا قبل از امام خمینی نیز مساله ولایت فقیه در بین فقها مطرح بوده است؟

مساله ولایت فقیه در نظر فقها آنچنان روشن بوده است که صاحب جواهر درباره منکران آن می گوید: به نظر میرسد آنان چیزی از طعم فقه را نچشیدند و دانشی در گفتارشان نیست  از راز این نیابت بیاطلاعند.

اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی (ره) شامل چه حوزه هایی می شود؟

اندیشه سیاسی امام خمینی

اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)، جزیی از اندیشه کلان وی و متأثر از ابعاد مختلف اندیشه های ایشان است. از آن جا که امام خمینی شخصیتی چند بعدی است که آثار متعددی در حوزه مباحث عرفان، فقه، فلسفه، کلام و سیاست از ایشان برجای مانده است، و به دلیل آن که وی بنیان گذار و رهبر نظامی مبتنی بر اندیشه های اسلامی بوده، بدیهی است که اندیشه سیاسی وی تمام مفاهیمی که در حوزه حکومت و جامعه کاربرد دارد را در بر می گیرد. امام خمینی یکی از بزرگ ترین دانشمندان مسلمان دوران معاصر و از مردان تاریخ ساز جهان اسلام است. وی متفکری بزرگ بود که به حوزه های مختلف علمی اشراف داشت و همین ویژگی ها از وی شخصیتی چند بعدی ساخته بود.

می‌گویند: انقلاب چه فایده‌ای داشته؟ دلار که گران شد، بدحجابی هم هست، کشورها نیز ارتباط خوبی با ما ندارند، دستاوردها نیز در طول زمان (چه بسا بیشتر) انجام می شد، پاسخ چیست؟

هدف از انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، تحقق همان سه شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بوده و هست که الحمدلله به رغم تمامی توطئه‌های نظامی، سیاسی، تروری، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و ...، توسط دشمنان خارجی و ستون پنجم داخلی، با رهبری‌های مدبرانه و نیز بصیرت و ایستادگی مردم محقق شده و روز به روز کامل تر می‌گردد.

چرا شخص رهبری برای حل مشکلات کشور ورود نمی کند و به مقابله با فساد و تبعیض برنمی خیزد؟

رهبر معظم انقلاب کمک می‌کند برای اینکه تشخیص مردم بالا رود و در این راه سخنرانی می‌کند. یکی از شئون ولایت، سخنوری است. امیرالمؤمنین(ع) هم زیاد سخنرانی می‌کرد، به‌حدی که امام حسین(ع) در کربلا تا آمدند سخنرانی کنند، مخالفین ایشان گفتند این هم مثل پدرش زیاد حرف می‌زند، جلوی سخنرانی یعنی روشنگری او را گرفتند. پس این یک شیوه برای اداره جامعه است.

چه آفات و خطراتی نظام جمهوری اسلامی را تهدید می کند؟

ناامید ساختن مردم از قدرت و تأثیر انقلاب اسلامی، روا داشتن تبعیض و بی عدالتی در بین اقشار مردم، وجود اختلاف طبقاتی فاحش در جامعه، ایجاد روحیه راحت طلبی و تجمل پرستی در بین مردم، احساس جدایی مردم از مسؤلین و سران نظام و عدم نصیحت پذیری آنان، از آفات اصلی انقلاب است.

با وجود اشکالات فراوان در حکومت، چگونه می توانیم حکومت ایران را اسلامی بدانیم؟

حکومت

شهر سوال ـ باید توجه کرد که هیچ کس وجود مشکلات را نفی نمی کند و معتقد به تحقق کامل حکومت اسلامی نیستیم. اما نباید بین همه و هیچ بود که یا یک چیز را صد در صد به دست بیاوریم و یا اینکه اصل آن را رها کنیم. ما باید به اندازه توانایی خودمان، حکومت را مطابق اسلام قرار دهیم و قطعا بیش از توان خودمان تکلیفی نداریم.

جایگاه علما و روحانیت در نظام جمهوری اسلامی چیست؟

جایگاه روحانیت در حکومت اسلامی

برای بر پایی یک حکومت اسلامی باید ابتدا قوانین اسلامی در کشور تصویب شده و سپس به بهترین روش به مرحله اجرا درآید. بدیهی است برای تصویب قوانین اسلامی در کشور، نیازمند به افراد خبره و متخصص بوده که برخی از آنها باید به احکام و جوانب این دین آگاه باشند تا بتوانند با توجه به نیازهای جامعه، قوانین اسلامی را تصویب کنند.

آیا داشتن حکومت دینی لازم است؟

می توانیم بگوییم انسانی در روز و خارج از خانه گرگ باشد ولی در شب و وقتی به خانه آمد، فرشته شود؟ کسانی که فکر میکنند دین می تواند در کنج خلوت انسان محقق شود و بدون شئون اجتماعی باشد، اگر با مبانی خودشان بخواهند به سوال فوق جواب دهند، ناگزیر به بیان جواب غیر عقلانی خواهند بود، مگر آنکه مبنایشان را عوض کنند و قبول کنند که دین نمی تواند فارغ از شئون اجتماعی باشد.