فطرت انسان

موضع اسلام در مقابل هنر چیست؟

قلب و عقل دو بخش مهم و محوری وجود انسان است و اگر عقل طالب حقایق است، قلب طالب لطایف است. و در دین نیز به هر دو بخش توجه شده، و حقایق را در قالبی لطیف ارائه کرده است.

اگر خدا تکامل انسان ها را می خواست چرا شیطان و نفس اماره را آفرید؟

برای تکامل انسان، باید تغییری در او ایجاد شود و اگر ریشه این تغییر از درون او باشد باید تغییر، از میان تضادهای ایجاد شده برای انسان بگذرد. تضادهایی که میان نفس اماره و فطرت انسان به وجود می آید.

صحنه هایی که احساس می کنیم در گذشته دیده ایم، ناشی از چیست؟

شهر سوال ـ این تمایلات می تواند به نظریاتی چون تناسخ گره بخورد. همان گونه که بعضی از مسلمانان کم اطلاع آن را به عالم ذر گره می زنند! در حالی که چنین تجربه ای هرگز نمی تواند استدلالی برای تناسخ یا عالم ذر باشد.

آیا روحی که خداوند به انسان ها عطا می فرماید دارای شکل خاصی است؟

خداوند

شهر سوال ـ و ظاهرا معنای این فطرت این است که اگر مانعی بر سر راه انسان قرار نگیرد، به طور طبیعی به خداپرستی و خداشناسی می رسد. چون در ابتدای تولد کسی چیزی نمی داند: «وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ؛[نحل/۷۸] خدا شما را از بطن مادرانتان بیرون آورد و هیچ نمى‏دانستید. و برایتان چشم و گوش و دل بیافرید. شاید سپاس گویید.»

آیا قبل از این كه ما آفریده شویم، زندگی میكردیم؟

، زندگی

شهر سوال ـ زندگی قبل از آفرینش قابل تصور نیست، انسان از لحظه ای كه آفریده شد موجود شد و قبل از آفرینش وجودی نداشت تا بخواهد در دنیا زندگی كند. پس زندگی مخصوص بعد از آفرینش است و قبل آن انسان در حدی نبوده که قابل توجه باشد

در مورد عالم ذر توضیح می‌خواستم؟

عالم ذر

شهر سوال ـ به تصریح آیات و روایات ، حقیقت ملکوتی همه ی انسانها خدا را می شناسد. چون حقیقت ملکوتی اشیاء ذاتاً عالم به خدا بوده و ربوبیّت حق تعالی را نسبت به خود با تمام وجود ادراک می کند. و عالمی که این علم به وجود آمده، به عالم ذر نامیده شده است. چون در آن عالم انسان ها به صورت ذراتی پراکنده، بر ربوبیت خدای تعالی شهادت داده اند:

منظور از عالم ذر چیست؟

عالم ذر

شهر سوال ـ نكته‏ اي كه از آيه به دست مي‏آيد، نوعي تقدم اين ميثاق بر زندگي انسان مي‏باشد. از اين رو حجت باطني (عقل) و ظاهري(وحي) هر چند تقدم زماني بر انسان و اعمال ارادي او ندارد، ولي بر مكلف شدن انسان حداقل تقدم رتبي دارد؛ يعني ابتدا حجت بر عبد تمام مي‏شود، سپس مكلف به تكاليف الهي مي‏گردد. بنابراين مقصود آيه، گفت و گوي لفظي بين خدا و انسان نيست، بلكه اعطاي دو حجت محكم الهي به انسان است.

انسان ذاتا بد است یا خوب؟

شهر سوال ـ البته انسان می تواند با سوء اختیار خود، همین فطرت زیبایی طلب را منعکس کرده و آن را به بدی و خباثت ها، چنان عادت دهد که جز خباثت و بدی نخواهد. چون نظام الهی بر این بنا شده که خدای متعال هر کسی را در عمل و خواسته خودش مدد برساند.