انسان ذاتا بد است یا خوب؟

بر خلاف اندیشه مسیحیت که انسان را ذاتا ناپاک می داند که باید با غسل در ابتدای تولد و قربانی شدن مسیح و ... پاک شود، اسلام می گوید که اگر چه انسان در ابتدای تولد هیچ نمی داند:
«وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الابْصارَ وَ الافْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ؛[نحل/۷۸] و خداوند شما را از شكم مادرانتان خارج نمود در حالى كه هیچ چیز نمى ‏دانستید و براى شما، گوش و چشم و عقل قرار داد، تا شكر نعمت او را بجا آورید.»

اما ذات و نهادش به گونه ای است که در صورت رشد طبیعی و عدم وجود مانع ها، به سمت خوبی ها خواهد رفت.
«فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّینِ حَنیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها؛[روم/۳۰] پس روى خود را متوجّه آیین خالص پروردگار كن! این فطرتى است كه خداوند، انسانها را بر آن آفریده.»

پیامبر اكرم (ص) می‏فرماید: "هر نوزادی با فطرت پاك زاییده می‏شود و این پدر و مادرند كه او را یهودی یا نصرانی بار می‏آورند".[۱]
همچنین خدای متعال می فرماید:
«اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْكُمُ الْإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی‏ قُلُوبِكُمْ وَ كَرَّهَ إِلَیْكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیان؛[حجرات/۷] خداوند ایمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دلهایتان زینت بخشیده، و (به عكس) كفر و فسق و گناه را منفورتان قرار داده است.»
به قول حافظ:
 

این همه مهر و وفایی كه میان من و توست                    با خود آوردم از آن جا نه به خود بربستم

البته انسان می تواند با سوء اختیار خود، همین فطرت زیبایی طلب را منعکس کرده و آن را به بدی  و خباثت ها، چنان عادت دهد که جز خباثت و بدی نخواهد. چون نظام الهی بر این بنا شده که خدای متعال هر کسی را در عمل و خواسته خودش مدد برساند:
«كُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّكَ وَ ما كانَ عَطاءُ رَبِّكَ مَحْظُوراً؛[اسراء/۲۰] هر یك از دو گروه دنیا طلب و آخرت خواه را [در این دنیا] از عطاى پروردگارت یارى دهیم، وعطاى پروردگارت [در این دنیا از كسى‏] ممنوع شدنى نیست.»

از همین رو اگر کسی نخواهد از گوش و چشم و قلبش استفاده کند، خدای متعال مزاحمت این چشم و گوش و قلب را از سر راه او بر می دارد:
«لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُونَ بِها؛[اعراف/۱۷۹] آنها دلها [عقلها] یى دارند كه با آن (اندیشه نمى ‏كنند، و) نمى ‏فهمند و چشمانى كه با آن نمى ‏بینند و گوشهایى كه با آن نمى ‏شنوند.»

«أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى‏ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى‏ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى‏ بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ یَهْدیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ؛[جاثیه/۲۳] آیا دیدى كسى را كه معبود خود را هواى نفس خویش قرار داده و خداوند او را با آگاهى (بر اینكه شایسته هدایت نیست) گمراه ساخته و بر گوش و قلبش مُهر زده و بر چشمش پرده ‏اى افكنده است؟! با این حال چه كسى مى ‏تواند غیر از خدا او را هدایت كند؟! آیا متذكّر نمى ‏شوید؟»

از همین روست که باید از عمل زشت فرار کنیم. چون خدا می داند که یک عمل زشت چقدر امتداد می یابد. البته خدای متعال به دلیل رحمتش، ارفاق هایی نیز به کسانی که صلاحیتش را دارند، می کند. به همین خاطر امتداد و دامنه عمل اشتباه مومنین را قطع می کند در حالی که این ارفاق به کافران فرو رفته در گناه نمی شود:
«یُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمالَكُمْ وَ یَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظیماً؛[احزاب/۷۱] تا خدا كارهاى شما را اصلاح كند و گناهانتان را بیامرزد و هر كس اطاعت خدا و رسولش كند، به رستگارى (و پیروزى) عظیمى دست یافته است!»

بنابراین انسان ذاتا پلیدی ای ندارد و کسانی که دارای ذاتی ناپاک شده اند، اعمال و انتخاب های خودشان، آنها را به این مرتبه رسانده است.

[۱]. بحارالانوار، ج ۲، ص ۸۷.

 

نظرات