کلام و عقاید

انسان که معلومات خود را از دنیای مادی می گیرد، چگونه ادعاهایی درباره مجردات مطرح می کند؟

مجردات

شهر سوال ـ به عنوان نمونه ما می توانیم با حواس خود، آتش و گرما را بفهمیم. در مرحله بعدی عقل بین این دو معلوم مقایسه هایی برقرار کرده و مفهومی به نام علیت را می فهمد که به هیچ عنوان مادی نبوده و نمی توانیم آن را در عالم ماده نشان دهیم. (علت در خارج نیست بلکه آتش در خارج است) و با درک علیت، و یافتن نقص ها در جای جای عالم مادی، متوجه می شود که علت همه اینها، امری ماورای طبیعت و ماده است.

آیا با پیشرفت علم جایی برای اعتقاد به خدا باقی می ماند؟

 اعتقاد به خدا

شهر سوال ـ شهید مطهری در این باره می فرمایند: «زمانى آمدند گفتند دین مولود ترس است، بشر از طبیعت مى‏ ترسیده، از صداى غرّش رعد مى‏ ترسیده، از هیبت دریا مى‏ترسیده، و نتیجه ترس سبب شده كه فكر دین در سر مردم پیدا شود. ... بعضى گفتند علّت پیدایش دین جهل و نادانى بشر است؛ بشر مى ‏خواسته حوادث جهان را تعلیل نماید و براى آنها علّت ذكر كند و چون علّتها را نمى ‏شناخته است، علّت ماوراء طبیعى براى حوادث فرض كرده است. بعضى دیگر گفته ‏اند علّت اینكه بشر به سوى دین گراییده علاقه‏ اى است كه به نظم و عدالت دارد؛ وقتى كه در دنیا از طرف طبیعت یا اجتماع بى ‏عدالتى مى ‏بیند، براى اینكه تسكینى جهت آلام درونى خود پیدا كند دین را براى خویشتن مى ‏سازد.... بعضى آمدند براى پیدایش دین یك علّت دیگر فرض كردند و گفتند دین‏ وسیله ‏اى است براى كسب امتیاز در جامعه ‏هاى طبقاتى. ... فروید گفت: ... دین ریشه ‏اش تمایل جنسى است و نه چیز دیگر.[۱]

ما که زردتشتی و یگانه پرست بوده ایم، چرا باید دنبال اعراب برویم؟

 زردتشتی

شهر سوال ـ قطعا کنار هم قرار دادن این دو معیار، انسان را در مقاطع بسیاری دچار تضاد می کند، چون قوم ایرانی همیشه مسیر حق را طی نکرده اند. مثل طبقه بندی جامعه و محروم کردن عده بسیاری از تحصیل که قابل انکار نیست. و در موارد باطل بودن شیوه اجدادمان ، دو گانگی معیارها، با بی معیار بودن فرقی ندارد. در حالی که ما از لزوم معیار سخن گفته ایم.

منظور از باطل بودن تسلسل در براهین خداشناسی چیست؟

 تسلسل

شهر سوال ـ در فرض اول مطلوب، یعنی اثبات واجب الوجود، حاصل می شود. اما در فرض دوم به حکم اینکه هر موجود ممکن الوجود بالضروره نیازمند به علت است که آن نیز محتاج به علت خواهد بود، اکنون آن علت از دو حالت «واجب الوجود» و «ممکن الوجود» بیرون نیست. در فرض نخست، مطلوب یعنی واجب الوجود اثبات می شود و در فرض دوم نیاز به علت برای آن ضروری است.

عقل مادی چگونه می تواند خدای غیر مادی را بفهمد؟

عقل مادی

شهر سوال ـ محال بودن انطباع کبیر در صغیر: ما دریاهای عظیم، کوه های بزرگ، درختان تنومند و ... را درک می کنیم و علم به آنها در نزد ما موجود است. اگر این درک مادی باشد، هرگز نمی توانیم این امور عظیم را با اعضای مادی کوچک خود (مثل مغز) در یابیم. چگونه ممکن است دریایی به این عظمت در عناصر مادی وجود ما گنجانده شده باشد؟

آیا حیوانات در قیامت محشور می شوند؟

شهر سوال ـ «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ یَطیرُ بِجَناحَیْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثالُكُمْ ما فَرَّطْنا فِی الْكِتابِ مِنْ شَیْ‏ءٍ ثُمَّ إِلى‏ رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ[انعام/۳۸] هیچ جنبنده ‏اى در زمین، و هیچ پرنده ‏اى كه با دو بال خود پرواز مى ‏كند، نیست مگر اینكه امتهایى همانند شما هستند. ما هیچ چیز را در این كتاب، فرو گذار نكردیم سپس همگى به سوى پروردگارشان محشور مى ‏گردند.»

ماهیت جنیان چیست؟

ماهیت جنیان

شهر سوال ـ علامه طباطبایی در تفسیر این دو آیه می فرماید: راغب در باره كلمه" سموم" گفته: باد داغى است كه اثر سمى دارد. ... و اگر در آیه مورد بحث مبدأ خلقت جن از نار سموم دانسته شده، با آیه سوره الرحمن كه آن را" مارجى از نار" نامیده و فرموده:" وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ" منافات ندارد، زیرا مارج از آتش، شعله‏ایست كه همراه دود باشد، پس دو آیه در مجموع مبدأ خلقت جن را باد سمومى (سمی) معرفى مى‏كند كه مشتعل گشته و به صورت مارجى از آتش در آمده. و نوع جن را از بادى بسیار داغ خلق كردیم كه از شدت داغى مشتعل گشته و آتش شده بود.[۱]

اگر شیوه خلفا صحیح نبود، چرا حضرت علی (ع) در زمان خلافت اصلاحی صورت نداد؟

حضرت علی (ع)

شهر سوال ـ و نیز اگر من از خمس سهم بستگان رسول خدا را می دادم که خداوند در مورد آن فرموده است که "اگر به خدا و آنچه بر بنده مان نازل کرده ایم ایمان آورده بودید در روز جدایی ( حق از باطل)، روزی که دو لشکر با یکدیگر ملاقات کردند ( و حق در مقابل باطل قرار گرفت در آن روز بعد از گرفتن غنایم خمس را پرداخت کنید).

آیا از معصوم یا معصومین (علیهم السلام) ترک اولایی گزارش شده است؟

معصومین

شهر سوال ـ ترک اولی، عملی است که مخالفت با دستورات الهی به شمار نمی آید. یعنی گناه و معصیت نیست. ولی بهترین عمل نیز نیست. و حتی اگر همان عمل توسط دیگری انجام می شد، چه بسا عمل نیک نیز به شمار می آمد. مثلا حضرت یونس ۳۳ سال برای تبلیغ دین الهی در میان قوم خود کوشش نمود، در حالی که تنها دو نفر دعوت او را پذیرفتند. این عمل قطعا صبر و استقامت بسیاری می خواهد و برای افرادی نظیر ما چه بسا اگر یک سوم آن را نیز انجام دهیم، دیگران ما را تشویق کنند. اما چون از حضرت یونس انتظار بیشتری وجود داشت، رها کردن قوم بعد از سی و سه سال، یک عمل زشت شمرده شده است.

چرا دین بر پایه وحی است؟ چرا عقل را ناقص معرفی می کنید؟

 پایه وحی

شهر سوال ـ قبل از هر چیز باید بگوییم با توجه به طیف مصادیق گسترده دین، نمی توانیم این سوال را به طور کلی جواب دهیم بنابراین جواب را بر مبنای دین اسلام بیان می کنیم که متبادر از دین در فرهنگ ما همان است.