آیا در قرآن حکم به تنبیه زن شده است؟
یک خال بر روی گونه می تواند سبب زیبایی و جمال بیشتر گونه باشد، اما اگر همان خال به تنهایی دیده شود، منظره ای کریه خواهد داشت.
احکام و دستورات قرآنی نیز همه باید به صورت یک مجموعه منسجم دیده شود و هر چیز در سر جای خود نشانده شود، تا مطلب صحیح فهمیده شود. و الا انسان جز خسران خود، تاثیر دیگری ایجاد نمی کند:
«أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ یَفْعَلُ ذلِكَ مِنْكُمْ إِلاَّ خِزْیٌ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ یُرَدُّونَ إِلى أَشَدِّ الْعَذابِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ؛[بقره/۸۵] آیا به بعضى از دستورات كتاب آسمانى ایمان مى آورید، و به بعضى كافر مى شوید؟! براى كسى از شما كه این عمل (تبعیض در میان احكام و قوانین الهى) را انجام دهد، جز رسوایى در این جهان، چیزى نخواهد بود، و روز رستاخیز به شدیدترین عذابها گرفتار مى شوند. و خداوند از آنچه انجام مى دهید غافل نیست.»
قرآن دستور داده که رفتار با زن (همسر) بر اساس معروف ها باشد و با اشاره به نقصان دانش بشر، به او گوشزد کرده است که خود را از خیر موجود در همسر محروم نکند:
«وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللَّهُ فیهِ خَیْراً كَثیراً؛[نساء/۱۹] و با آنها بشایستگى رفتار كنید و اگر از آنان خوشتان نیامد، پس چه بسا چیزى را خوش نمى دارید و خدا در آن مصلحت فراوان قرار مى دهد.»
قرآن سنگ بنای زندگی مشترک را مودت و رحمت معرفی می کند:
«وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی ذلِكَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ؛[روم/۲۱] و از نشانه هاى او اینكه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در كنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد در این نشانه هایى است براى گروهى كه تفكّر مى كنند!»
زن و شوهر از منظر قرآنی، دو موجودی هستند که همدیگر را حفظ می کنند:
«نِسائِكُمْ هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ؛[بقره/۱۸۷] آنها لباس شما هستند و شما لباس آنها (هر دو زینت هم و سبب حفظ یكدیگرید.»
بنابراین با این مبانی و یادآوری نگاه قرآن به زن و عدم موثر دانستن جنسیت در فضیلت، باید دقت کنیم که مساله محل بحث چیست؟
«یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ؛[حجرات/۱۳] اى مردم! ما شما را از یك مرد و زن آفریدیم و شما را تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یكدیگر را بشناسید (اینها ملاك امتیاز نیست،) گرامى ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست خداوند دانا و آگاه است!»
در آیه ۳۴ سوره نساء بعد از بیان جایگاه مدیریتی مرد و مسئولیت های او، و اشاره به زنان صالح، بحثی درباره زنان ناشزه مطرح می کند.
«وَ اللاَّتی تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیْهِنَّ سَبیلاً إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِیًّا كَبیراً؛[نساء/۳۴] (امّا) آن دسته از زنان را كه از سركشى و مخالفتشان بیم دارید، پند و اندرز دهید! (و اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آنها دورى نمایید! و (اگر هیچ راهى جز شدت عمل، براى وادار كردن آنها به انجام وظایفشان نبود،) آنها را تنبیه كنید! و اگر از شما پیروى كردند، راهى براى تعدّى بر آنها نجویید! (بدانید) خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است. (و قدرت او، بالاترین قدرتهاست.)»
در این آیه در مقابل زنان ناشزه بیان می کند که در مراحلی باید سعی کرد، ناشزه ها را از جایگاه نشوز خارج نمود:
- قبل از هر چیز باید موعظه و سخن خوش به کار برد.
- در گام دوم مرد می تواند محل خواب خود را جدا کند و در کنار همسر نخوابد
- و در گام سوم، مطابق روایات مرد می تواند با چوب مسواک (چوبی به اندازه مداد) به گونه ای به مواضع غیر حساس زن بزند که هیچ سرخی و کبودی ای ایجاد نکند.[۱]
بنابراین اصل زندگی باید بر پایه مهر و محبت باشد و در مقابل زن ناشزه نیز نباید عصبانیتی به کار برد. چون وجود مراحل مختلفی که با سخن شروع می شود و با جدایی در محل خواب ادامه می یابد (اموری زمان بَر که منافع مرد را نیز حذف می کند) به هیچ عنوان با عصبانیت سازگار نیست. و زدن با چوب مسواک آن هم با این شروط، یک نوع واکنش شدیدا همراه عاطفه است. و در انتهای آیه نیز با نهی مردان از سرکشی، و ذکر علو و بزرگی خدا، ضمانت اجرایی حکم را ایجاد می کند که مردان از نیروی خود سوء استفاده نکنند.
البته در این جا می توان ژست های روشن فکرانه گرفت و همه چیز را مساوی خواست! اما جوامع غربی با این همه ادعای مساوات، توانسته اند از خشونت های شدید علیه زنان جلوگیری کنند؟ آیا به کار گرفتن عوامل بیرونی برای حل مشکلات درون خانواده، خیانت به خانواده و سبب از بین رفتن کانون گرم خانواده ها نیست؟ آیا ممکن است در خلوت اندرونی خانه ها، از نیروی قهریه استفاده کرد و خشونت علیه زنان را از بین برد؟
یا اینکه بهترین راه برای حفظ استحکام کانون خانوادگی، حل کردن مسائل و مشکلات در درون خانواده است؟ و بهترین شیوه این است که به مرد (که طبیعتا نیروی بدنی بیشتری دارد) بگویند دست بالای دست بسیار است و خدای علی و کبیر ناظر است و هیچ چیز بر او پوشیده نیست؟
در نگاهی فارغ از احساسات و با درک صحیح مساله در جایگاه واقعی خودش، کارآمدی نظامی واقع بینانه، در مقابل نظامی شعار محور روشن خواهد شد.
[۱]. عن النبی : وَ تَضْرِبُوهُنَّ ضَرْباً غَیْرَ مُبَرِّحٍ - بحار الأنوار ج۷۳، ص۳۵۰.
نظرات