شهر سوال ـ «رُوِیَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یَمُوتُ فِی شَرْقِ الْأَرْضِوَ غَرْبِهَا إِلَّا حَشَرَ اللَّهُ جَلَّ وَ عَلَا رُوحَهُ إِلَى وَادِی السَّلَامِ قِیلَ وَ أَیْنَ وَادِی السَّلَامِ قَالَ بَیْنَ وَادِی النَّجَفِ وَ الْكُوفَةِ كَأَنِّی بِهِمْ خَلْقٌ كَبِیرٌ قُعُودٌ یَتَحَدَّثُونَ عَلَى مَنَابِرَ مِنْ نُور؛[۱] از حضرت ابى عبد اللَّه روایت شده كه فرمود: هر مؤمن كه در شرق یا غرب زمین بمیرد خداى تعالى روح او را در وادى السلام محشور كند و برانگیزاند پرسیده شد وادى السلام كجاست فرمود میان نجف و كوفه گویا مىبینم گروه فراوانى نشستهاند بر فراز منبرهائى از نور حدیث میكنند.»
مرگ و برزخ
حالت روح در بعد از مرگ، مثل همان حالت در زمان خواب است؟
شهر سوال ـ اتفاقی که در خواب رخ می دهد، ضعیف شدن ارتباط روح با بدن است. و به راحتی می توانیم این مطلب را بیابیم. وقتی کسی به خواب رفته، مانعی بر سر راه گوشهایش قرار نمی گیرد، اما صداهای محیط را نمی شنود! بعضی افراد که در خواب پلکشان مقداری باز می ماند، اگر چه نور به درون چشم او می تابد، اما چیزی نمی بینند. پس قطع ارتباط روح با بدن، در حالت خواب (به مقداری) با اندک تاملی یافت می شود.
دیدگاه ملاصدرا درباره مرگ چيست؟
شهر سوال ـ بیان معنى موت طبیعى بنا بر مشرب صدر المحققین ...، از باب آن كه قواى جسمانى از حیث تأثیر و تأثّر و فعل و انفعالات، تناهى پذیرند، ناچار فنا بر بدن حاكم است و ابدان به تدریج رو به ضعف رفته بالأخره نفاد حرارت طبیعى و غریزى یا زیادتى رطوبات و یا از ناحیه تأثیرات الكواكب به حسب حظوظها عند طالع المولود و یا امورى از این قبیل كه از اسباب و علل طبیعى محسوب مى شوند، ابدان از قبول افاعیل نفس و از مظهر بودن جهت آثار روح، نكول نموده، ناچار نفس كه از عالم تجرّد و ملكوت است به باطن خود رجوع نموده و موت عارض مىشود.
دیدگاه اسلام در باره مرگ و اساسا نابودی چیست؟
شهر سوال ـ همانگونه که چشم به جهان گشودن را «تولد» مى نامیم، به انتقال از این دنیا به عالم دیگر « مرگ » مى گوییم. تولد و مرگ از این نظر هیچ تفاوتى با هم ندارند. هر دو، انتقال از مرتبه ناقص به مرتبه کامل تر است. این انتقال براى هر موجودى، از جمله انسان، لحظه به لحظه پیدا مى شود.
از منظر حکمت متعالیه، جدایی روح از جسم، چگونه تبیین می شود.
شهر سوال ـ طبق مبنای فیلسوفان حکمت متعالیه ، انسان مرکّب از دو جزء روح و جسم نیست بلکه یک وجود دارای مراتب است که پایین ترین مرتبه وجود او بدن مادّی و مرتبه متوسّط او بدن مثالی و عالی ترین مرتبه وجودی او روح است. و بین مرتبه بالا و پایین رابطه تدبیری وجود دارد.
انسان بعد از مرگ کجا میرود آیا روح انسان بعد مرگ با ما ارتباط دارد؟
شهر سوال ـ بنابراین، رابطة روح مرده یا افراد دیگر، در مواردی امكانپذیر است، لكن چنین نیست كه در هر شرایطی این امر تحقق پیدا كند؛ البته از روایات استفاده میشود كه روح مرده در بعضی اوقات، به ویژه در شب و روزهایی كه انتظار مردگان برای احسان و نیكی به آنها بیشتر است، مانند شبهای جمعه و قدر، به خانوادة خود سركشی كرده التماس میكند كه به یاد من باشید و به من كمك كنید؛ با سیر كردن گرسنهای و یا پوشاندن برهنهای، مرا یاری كنید، لیكن چنین نیست كه بستگان وی ندای او رابشنوند، و این هشداری است كه باید به یاد مردگان بود و با انجام كارهای نیك به نیّت آنها، كمی از مشكلات آنها در جهان برزخ را كاهش داد.
عالم برزخ چگونه است؟
شهر سوال ـ درباره دیدار با بستگان و اقوام، از روایاتی استفاده می شود اموات با هم در ارتباط هستند. از امام علی (ع) می پرسند: آیا مردگان با هم گفتگو و انس دارند؟ امام فرمود: "آری، اگر پرده از جلو چشم تو برداشته شود، آنها را می بینی كه حلقه حلقه نشسته اند...
علت ترس از مرگ چیست؟ و راه غلبه بر این ترس چیست؟
شهر سوال ـ بسیارى از مردم مرگ را به معناى فنا و نیستى و نابودى تفسیر مىکنند. بدیهى است که انسان از فنا و نیستى وحشت دارد. اگر انسان مرگ را به این معنا تفسیر کند، حتماً از آن گریزان خواهد بود. از این رو حتى در بهترین حالات زندگى، فکر مرگ، شهد زندگى را در کام او زهر مىکند و همیشه از این نظر نگران است.
رفتن بر سر خاک از دنیا رفتگان چه اثری دارد؟
شهر سوال ـ حضرت علی(ع) میفرماید: «اموات خود را زیارت کنید ،چون آنها به خاطر زیارت شما خوشحال میشوند. شخص کنار قبر پدر و مادرش بعد از این که برای آنها دعا کرد، میتواند حاجات خود را طلب نماید».[۲] در روایات متعددی وارد شده: «وقتی مؤمنان به زیارت اهل قبور میروند، آنها علم به حضورشان پیدا میکنند . از حضور مؤمنان بر سر قبور خود خوشحال میشوند. با آنها اُنس میگیرند. وقتی که مؤمنان از روی قبر آنها دور میشوند، دچار وحشت میشوند».[۳]
کجای قران در مورد قبر و شب اول قبر توضیحی هست؟
شهر سوال ـ متن حدیث به این شرح است: حضرت علی (ع) می فرمایند: و همانا آن زندگى سخت و دشوارى كه خداوند دشمن خود را از آن بیم داده عذاب قبر است، كه خداوند بر كافر نودونه اژدها مسلّط كند كه گوشت بدنش را بدندان گزند، و استخوانش را بشكنند، و پیوسته بر سر او در آمد و شدند (او را پایمال كنند) تا روزى كه از قبر برانگیخته شود، كه اگر یكى از آن اژدهاها در زمین بدمد هرگز زمین زراعتى نرویاند.