خداشناسی

خداوند رحمان و رحیم چطور می شود عذاب کننده نیز باشد؟

خداوند رحمان و رحیم

باید توجه داشت که عدل با رحمت خدا هیچ گونه منافاتی ندارد و جای بحث نیست. زیرا رحـمـت خـدا به معناى رقت قلب و تاثر درونى نیست زیرا رقت و تاثر درونى مستلزم ماده است و خدا مادى نیست. مـعـنـاى رحـمت الهى به معناى بخشش چیزى است که دریافت کننده لایق و مستعد آن است. اگر استعداد او تمام باشد, آنچه براى او مناسب است دوست دارد و آن را طلب مى کند و خداوند آن را به او اعطا مى کند.

چه دلایلی بر یگانگی خداوند وجود دارد؟

دلایلی بر یگانگی خداوند

ذات خداوند، نامتناهی، کامل و مطلق است و هیچ گونه محدودیتی در آن تصور نمی‌شود، زیرا وجوب وجود اقتضا می‌کند که ذات الهی فاقد هیچ کمال نباشد، چرا که فقدان کمال مساوی با نقص و نیازمندی است و نیازمندی با واجب الوجود بودن سازگاری ندارد.

بهترین راه خداشناسی چیست؟

بهترین راه خداشناسی

عمده ترین راهکار برای رسیدن به شناخت دقیق و درست از خداوند، به کار بردن قوه عقل و ابزار ادراک بشری است.

چرا پس از هزاران سال هنوز مساله خدا حل نشده است؟ آیا می توان امیدی به حل این مساله داشت؟

اولا این ادعا درست نیست. ثانیا فرق هایی بین مساله خدا و دیگر مسائل وجود دارد. ثالثا به فرض که این ادعا درست باشد، زندگی دینی عاقلانه ترین راه زندگی است.

اگر خدا وجود دارد چرا در مقابل این همه جنایت در زندگی بشر واکنشی نشان نمی دهد؟

مسئولیت جنایات به عهده انسان هایی است که آن را رقم می زنند. و خدای متعال شریعتی قرار داده که اگر به آن عمل کنیم، جانیان سرکوب می شوند و عدل مستقر می شود. و در برپایی این عدل نیز مومنان را یاری می رساند.

اینکه خداوند هرکس را بخواهد هدایت میکند و هرکس را بخواهد گمراه یعنی چی!؟

هدایت الهی

شهر سوال ـ آیات قران کریم یک مجموعه است که در طول دو دهه بر پیامبر اکرم(ص) به تدریج نازل شد. این آیات در موقعیت های مختلف نازل شده است بنابراین، باید در کنار هم نگاه شود نه به تنهایی. آیات زیادی در قآن کریم به اختیار داشتن انسان و مسئولیت او در برابر اعمال و رفتارش به صورت مستقیم یا غیر مستقیم اشاره دارد.

اگر خدا به همه چیز عالم است، چرا انسان ها را آزمایش می کند؟

علم الهی به انسان، عین عمل انسان است و اصولا این دو از هم جدایی ندارند. و هر گونه عمل کنیم، خدا همانگونه عالم است. و از آنجا که عمل انسان، سبب شکوفایی استعدادها و به فعلیت رسیدن صفات اوست، پس باید انسان امتحان گردد.

آیا خدا بدون کمک انسان می تواند انسانی را خلق کند؟

یک رمان نویس، داستانی ایجاد کرده که در آن قهرمان داستان، افعال متعددی را انجام می دهد. هر فعلی که قهرمان داستان انجام می دهد، جدای از خواست و اراده نویسنده نیست. این می تواند مثال خوبی برای درک توحید فاعلی باشد.

اگر خدا می خواست همه به او ایمان بیاورند، چرا فهم وجود خودش را آسان نکرده است؟

گویی در این سوال فرض شده است که کافران و منکران خدا، چون خدا را نشناخته اند، پس به او کافر شده اند! در حالی که این فرض غلط است. و می توانیم یک دلیل مهم تر برای کفر و انکار خدا بیابیم. و اگر به آن دلیل نگاه کنیم، به راحتی متوجه می شویم که اکثر کفرها، ربطی به نفهمیدن و نشناختن ندارد.

آیا با توجه به میلیون ها ستاره و سیاره، وجود حیات در یکی از آنها نمی تواند تصادفی باشد؟

هیچ انسانی هم در نزد وجدان خویش، این گونه نمی اندیشد. کدام انسانی می تواند یک هزارم این محاسبه تصادفات را در زندگی خود مد نظر قرار دهد؟ آیا کسی در هنگام گرسنگی، منتظر می ماند که شاید انفجاری در آشپزخانه اش، سبب ایجاد یک غذای خوشمزه شود؟ آیا کسی در هنگام لزوم رفتن به مقصدی خاص، منتظر می ماند که در اثر این گونه خیال پردازی های بچه گانه یکدفعه چشم باز کند و ببیند که از بین این همه وسیله نقلیه و محرک ها، یک دفعه چیزی آمده و او را از جایش بلند کرده و به مقصد رسانده؟