تناقض درمنع توهین
پرسش:
قرآن میگوید به بتهای دیگران فحش ندهید و توهین نکنید؛ ولی خودش میگوید «اولئک کالانعام بل هم اضل» و یا درباره یهودیان میگوید «کمثل الحمار» و یا در جای دیگر میگوید «فمثله کمثل الکلب» و یا نسبت زنا زاده «زنیم» میدهد و...! بالاخره توهین درست است یا نه؟ اگر درست نیست چرا خود قرآن توهین میکند؟
قرآن میگوید به بتهای دیگران فحش ندهید و توهین نکنید؛ ولی خودش میگوید «اولئک کالانعام بل هم اضل» و یا درباره یهودیان میگوید «کمثل الحمار» و یا در جای دیگر میگوید «فمثله کمثل الکلب» و یا نسبت زنا زاده «زنیم» میدهد و...! بالاخره توهین درست است یا نه؟ اگر درست نیست چرا خود قرآن توهین میکند؟
پاسخ:
آیاتی در قرآن کریم وجود دارد که برخی از انسانها را به حیواناتی نظیر سگ(۱) یا الاغ(۲) تشبیه میکند یا بعضی از افراد را مثل حیوانات و پستتر از آنها میشمارد(۳) و حتی در جایی میفرماید: آنها از هر جنبندهای پستتر هستند.(۴) حال سؤال اینجاست که آیا این نوع آیات، توهین محسوب میشود یا خیر؟ اگر توهین محسوب شود، آیا سزاوار است که خداوند متعال مرتکب چنین کاری شود؟ در حالی که در قرآن کریم(۵) مسلمانان را از توهین به بتها بر حذر داشته است؟
آیاتی در قرآن کریم وجود دارد که برخی از انسانها را به حیواناتی نظیر سگ(۱) یا الاغ(۲) تشبیه میکند یا بعضی از افراد را مثل حیوانات و پستتر از آنها میشمارد(۳) و حتی در جایی میفرماید: آنها از هر جنبندهای پستتر هستند.(۴) حال سؤال اینجاست که آیا این نوع آیات، توهین محسوب میشود یا خیر؟ اگر توهین محسوب شود، آیا سزاوار است که خداوند متعال مرتکب چنین کاری شود؟ در حالی که در قرآن کریم(۵) مسلمانان را از توهین به بتها بر حذر داشته است؟
در پاسخ به این سؤال، چند نکته قابل توجه است:
۱. خداوند متعال مؤمنین را از دشنام دادن (سبّ) به بتها منع میکند نه هر نوع توهین کردن به بتها را.
۲. معنای توهین در لغت عبارت است از: ۱. سست کردن، ۲. ضعیف گردانیدن، ۳. خوار کردن.(۶) بنا بر معنای لغوی توهین، دشنام دادن یکی از مصادیق توهین است، نه تنها مصداق آن، زیرا ممکن است بدون دشنام هم کسی را خوار و خفیف کرد. پس در قرآن کریم دشنام نهی شده است نه توهین به معنای خوار شمردن.
۳. توهین و اهانت همانند احترام و اکرام، یکی از عناوینی است که باید با قصد و عمد تحقق یابد و بدون آن محقق نمیشود.(۷)
۴. بعضی افراد مستوجب کسر شأن و خفیف شدن هستند، لذا توهین به آنها جرم تلقّی نمیشود، مانند توهین به دشمنانی که مرز و بوم یک ملّتی را مورد تهدید قرار میدهند یا افراد ظالمی که دیگران را مورد اذیت و آزار قرار میدهند، توهین به اینها حتّی به قصد کسر شأنشان جرم محسوب نمیشود.
۵. با توجه با مطالب بالا به نظر میرسد توهین دو قسم دارد: ۱. توهین مستحق یا توهین مثبت ۲. توهین غیر مستحق یا توهین منفی. توهین غیر مستحق (منفی) همان توهین به معنای حقوقی آن است که جرم تلقّی میشود، اما توهین مستحق (مثبت) همان تحقیر و تخفیف کسانی است که مستحق آناند.
در آیات قرآن کریم موارد متعددی وجود دارد که بعضی اشخاص یا اقوام با عبارتهای مختلف تحقیر یا توبیخ شدهاند که استحقاق آن را دارند. همه اینها مصادیق توهین مستحق (مثبت) است بدون این که از الفاظ دشنام استفاده شده باشد. در ادامه به چند مورد از این موارد اشاره میشود:
الف) آیه شریفه: «قَالَ اخْسَئُواْ فِیهَا وَ لَا تُکَلِّمُونِ؛(۸) [خدا] میگوید: [ای سگان] در دوزخ گم شوید و با من سخن مگویید.»
این آیه مربوط به قیامت است و قیامت روز آشکار شدن ملکات نفسانی است. انسانی که گرگ صفت است و اهل شقاوت و مسخره کردن دیگران، در قیامت ملکات نفسانی او که صفت درندگی اوست بروز میکند. او در روز قیامت واقعاً سگ درنده است. بله ما که حقایق درون افراد را نمیدانیم حق نداریم به آنها گرگ یا سگ بگوییم چرا که توهین بیجا حساب میشود، ولی وقتی خدایی که حقیقت را میداند چنین میگوید توهین مستحق است، چون بیان واقعیت آشکار شدۀ او است.
ب) آیه شریفه: «أَمْ تَحسَبُ أَنَّ أَکْثرَهُمْ یسْمَعُونَ أَوْ یعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا کاَلْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلاً؛ آیا گمان میکنی بیشتر آنان [سخن حق را] میشنوند، یا [در حقایق] میاندیشند؟ آنان جز مانند چهارپایان نیستند بلکه گمراه ترند. »(۹)
در این آیه هم مقصود افرادی هستند که عقل خود را کنار گذاشتهاند و دنبال شهوتهای نفسانی حیوانی هستند. تازه شاید این تعابیر دلداری به پیامبر صلیالله علیه و آله است و میخواهد به او بگوید این افراد مثل حیواناتی هستند که هدایت کردن تأثیری برایشان ندارد و نباید غصهدار هدایت نشدنشان باشد. پس آیه راجع به انسانهایی است که نمیتوان آنها را تربیت کرد نه راجع به انسانهای حقخواه، حق جو و حق پذیر.(۱۰)
ج) آیه شریفه: «صُمُّ بُکْمٌ عُمْی فَهُمْ لَا یرْجِعُونَ؛ منافقین کر و لال و کورند، به این سبب آنان [از گمراهی و ضلالت به سوی هدایت و حقیقت] باز نمیگردند. »(۱۱)
کسی که از منابع شناخت خود بهره نمیبرد و در بین مسلمانان است و نور ایمان قلب او را روشن نمیکند، حقیقتاً کور است و وقتی حقایق قرآن را نمیشنود، حقیقتاً کر و لال است و این مطلب از طرف خدا بیان حقیقت وجودی آنان است، همانگونه که اگر کسی چشم بینایی داشته باشد ولی برای دیدن استفاده نکند حقیقتا نابینا است.(۱۲)
۶. در فرهنگ عرب (در زمان نزول قرآن کریم) استفاده کردن از نام بعضی حیوانات، حتی حیواناتی چون سگ و روباه و... مرسوم بوده و بار منفی که در زبان فارسی دارد را نداشته است. مثلاً قبیله بنی کلب (فرزندان سگ)، معاویه به معنای (ماده سگ)، ثعلب به معنای (روباه) در فرهنگ زبان عربی یک چیز عادی بوده است، در حالی که در زبان فارسی چنین نیست. در زبان فارسی، استعمال نامهایی چون غزال، آهو، پرستو، شاهین و... برای انسانها مرسوم است، اما هیچ گاه نام «ماده سگ» را برای یک انسان قرار نمیدهند.
پس توجه به این نکته لازم است که در تفسیر این آیات حتماً باید اختلافات فرهنگی و زبانی را مد نظر قرار داد. کلمهای به نام «انعام» (چهار پا)، «کلب»(سگ) ممکن است در زبان فارسی دشنام محسوب شود، اما در فرهنگ عرب جاهلی دشنام نیست و صرفاً حالت تشبیه دارد و وجه شبه منفی بعضی انسانها با آن دو حیوان در آیات قرآن کریم، فهم و شعور اندک و حرص آنها است.
۷. در مورد کلمه «زَنیم» در آیه ۱۳ سوره قلم «عُتُلّ بَعْدَ ذَالِکَ زَنِیمٍ» در کتب لغت(۱۳) زنیم به چیزی میگویند که اصالت و استقلال ندارد و وابسته به غیر است. به کسانی که طایفه نداشتند یا به خاطر کوچک بودن طایفه به طایفه دیگر معلق میشوند، زنیم گفته میشود و از این باب به کسی که زنازاده است و پدر مشخصی ندارد و خود را به طایفهای معلق میکند، زنیم میگویند، نه این که زنیم به معنای زنازاده باشد.
البته معانی دیگری نیز برای آن آمده است، مثل کسی که معروف به شرّ است. هم چنین به کسی که لئیم است نیز گفته شده است.(۱۴)
نتیجه:
۱. در قرآن کریم دشنام نهی شده است نه توهین به معنای خوار شمردن.
۲. توهین به دو صورت است: توهین مستحق (مثبت) و توهین غیر مستحق (منفی).
۳. توهین غیر مستحق (منفی) همان توهین به معنای اصطلاح حقوقی است که جرم تلقی میشود.
۴. توهین مستحق نمونههای فراوانی در آیات و روایات دارد.
۵. زنیم به معنای زناکار نیست، بلکه به معنای کسی است که اصالت و استقلال ندارد و وابسته به غیر است.
۶. در قرآن کریم، فحاشی، دشنام و توهین غیر مستحق و منفی، وجود ندارد؛ لذا اگر کسی چنین انتسابی به قرآن کریم بدهد، بیاساس و نادرست است.
منابع بیشتر برای مطالعه:
محمد سبحانی نیا، مقاله کرامت اقتضایی انسان در بوته نقد، پژوهش نامه معارف قرآنی، دوره ۶، شماره ۲۲، مهر ۱۳۹۴، صفحه ۱۰۷-۱۳۶.
اسلام کوئیست، کد سایت fa32826 کد بایگانی ۳۹۸۲۳ نمایه تشبیه برخی انسانها به حیوان در قرآن.
آیا قرآن به مخالفان خود توهین کرده است؟
حسن رضا رضایی، فرج اله عباسی، مقاله: پاسخ به شبهه توهین به اشخاص و گروههای اجتماعی در قرآن، فصلنامه پاسخ ۲۱.
پی نوشت:
۱). سوره اعراف، آیه ۱۷۶.
۲). سوره جمعه، آیه ۵.
۳). سوره اعراف، آیه ۱۷۹.
۴). سوره انفال، آیه ۲۲.
۵). سوره انعام، آیه ۱۰۸.
۶). لغتنامه دهخدا، ر.ک: abadis.ir
۷). «تعریف توهین در حقوق چیست؟» https://adelyar.ir
۸). سوره مؤمنون، آیه ۱۰۸.
۹). سوره فرقان، آیه ۴۴.
۱۰). ر.ک: «آیا قرآن به مخالفان خود توهین کرده است»؟ https://ahmadabedini.ir
۱۱). سوره بقره، آیه ۱۸.
۱۲). ر.ک: «آیا قرآن به مخالفان خود توهین کرده است»؟ https://ahmadabedini.ir
۱۳). مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۴، ص۳۵۲ و ۳۵۳.
۱۴). ر.ک: «آیا قرآن به مخالفان خود توهین کرده است»؟ https://ahmadabedini.ir
نظرات