چرا خلیفه اول، حق حضرت زهرا (س) را غصب کرد؟
هدفی که ابوبکر و عمر برای عوض کردن مسیر خلافت در نظر داشتند، برایشان آنچنان جدی بود که در سر راه رسیدن به این هدف از پرداختن هیچ هزینه ای ابا نداشتند و رفتاری که در مقابل حضرت زهرا (س) پیشه کردند، به خوبی این امر را نشان می دهد. هر چند این رویه و هزینه هایی که شاید بدون محاسبه پرداختند، سبب شد، بیداران و آگاهان تاریخ مسیر بدعت و انحراف را بیابند. و عدم محاسبات هزینه سنگین مقابله با حضرت زهرا (س) از آنجا روشن می شود که ابوبکر افسوس می خورد و می گفت که ای کارش وارد خانه فاطمه (س) نمی شدم.[۱]
به هر حال خلفا مال در اختیار حضرت زهرا (س) را (فدک) از ایشان غصب کردند و کارگزاران حضرت زهرا (س) را از آنجا اخراج کردند. اموالی که ارث حضرت زهرا (س) بود از ایشان منع کردند. حرمت خانه ایشان را حفظ نکرده و با بدترین وضع ممکن به ایشان جسارت کرده و درب خانه را آتش زده، محسن را با ضربه سقط کرده و ... که منجر به شهادت حضرت زهرا (س) گردید.
و هر کدام از این ها جفاها به دلیل موانعی بود که ابوبکر در سر راه غصب خلافت و عوض کردن مسیر اسلام داشت و با کمک عمر و سایر اعضای سقیفه، اقدامات خود را نیز تا حدی پیش بردند.
شاید حلقه اول این ستم ها، غصب فدک بود و این طبیعی می نمود. چون فدک با درآمد بالایش می توانست مشکل مالی حکومت خلفای غاصب را حل کند. فدک اگر چه به ملکیت حضرت زهرا (س) درآمده بود اما ایشان آن را در اختیار پیامبر (ص) قرار داده بودند و پیامبر (ص) از آن برای مخارج حکومت استفاده می کردند. این اقدام زمانی ضروری تر شد که سایر شهرها که پیام غدیر را شنیده بودند، از فرستادن زکات به مدینه خودداری می کردند و حکومت مدینه شدیدا به پول نیاز داشت، بنابراین دم دستی ترین و کارگشاترین اقدام غصب فدک بود.
این حلقه با جعل حدیث درباره ارث و غصب اموال دیگر و در مراحل دیگر با حمله به بیت و ... ادامه یافت. به هر حال مطالب در تاریخ ثبت شده و طبیعتا کسانی که خود را به خواب زنده اند، بیدار نخواهند شد و این نورها مسیر را به آنها نشان نخواهد داد. ما در این جا بعضی از سخنان علمای اسلام را بیان می کنیم. تا برای منصفان چراغی باشد:
"ابن ابی الحدید میگوید: من به یکی از متکلمان امامیه، به نام "علی بن نقی" گفتم: دهکده فدک وسعت نداشت و سرزمین به این کوچکی که جز چند نخل در آن جا نبود، ارزش نداشت تا مخالفان فاطمه(سلام الله علیها) در آن طمع ورزند!
در پاسخ گفت: اشتباه میکنی. شمار نخلهای آن جا از نخلهای کنونی کوفه کمتر نبود. ممنوع ساختن خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) از این سرزمین حاصلخیز، برای این بود که مبادا امیرالمؤمنین(علیه السلام) از درآمدِ آن جا برای مبارزه با دستگاه خلافت کمک بگیرد. از این رو، نه تنها فاطمه(سلام الله علیها) را از فدک محروم ساختند، بلکه کلیه بنی هاشم و فرزندان عبدالمطلب را از حقوق مشروع خود، یعنی خمس غنائمی که سپاهیان اسلام در زمان خلفا به دست میآوردند، بی نصیب نمودند.
بی تردید جمعیتی که باید دنبال زندگی بروند و با کمال نیازمندی به سر ببرند، هرگز اندیشه مبارزه با وضع موجود را در ذهن خود نمی پرورانند.[۲]
همین نویسنده از یکی از مدرسین بزرگ مدرسه غربی بغداد، "علی بن الفارقی" نقل میکند: به وی گفتم: آیا دختر پیامبر(صلی الله علیه و اله) در ادعای خود راستگو بود؟ گفت: بلی، گفتم: آیا خلیفه میدانست او زنی راستگو است؟ گفت: بلی، گفتم چرا خلیفه حق مسلّم او را در اختیارش نگذاشت؟ استاد لبخندی زد و با کمال وقار گفت: اگر خلیفه سخن فاطمه(سلام الله علیها) را از این جهت که زنی راستگو است، می پذیرفت و بدون درخواست شاهد، فدک را به وی رد می نمود، فردا از این موقعیت به سود شوهر خود علی(علیه السلام) استفاده میکرده و میگفت: خلافت مربوط به شوهرم علی(علیه السلام) است، و ابوبکر در این موقع ناچار بود خلافت را به علی(علیه السلام) تفویض کند، زیرا او را راستگو میداند. امّا خلیفه برای این که راه این تقاضاها و مناظرات بسته شود، او را از حق مسلّم خود ممنوع ساخت.[۳]
[۱]. لیتنی لم أفتش بیت فاطمة بنت رسول الله و أدخله الرجال - تاریخ الیعقوبى، ج۲، ص ۱۳۷.
[۲]. ابن ابی الحدید،شرح نهج البلاغه،ج۱۶ص۲۳۶
[۳]. جعفر سبحانی، فروغ ابدیت، ج ۲، ص ۲۷۶ - ۲۷۷، با تلخیص.
نظرات