به چه دلیل مدعی ملاقات با امام زمان (ع) دروغگو است؟
در مورد ارتباط و دیدار حضرت امام زمان(ع) در دوران غیبت كبری دو نظر وجود دارد:
۱ـ عدم امكان ارتباط
این گروه معتقدند در زمان غیبت كبری امكان ارتباط حضوری و تشرّف به محضر حضرت وجود ندارد، و كسی را كه ادعای دیدار كند، باید تكذیب كرد. مهم ترین و معتبرترین دلیل این گروه بر نفی رؤیت و مشاهدة امام عصر(ع) توقیعی است كه شش روز پیش از مرگ علی بن محمد سمری، آخرین سفیر خاص امام زمان(ع) از ناحیه حضرت صادر شده است. برابر این توقیع مدّعی مشاهده، دروغگو است و ادعای وی قابل پذیرش نیست. متن نوشته حضرت چنین است: "به زودی از شیعیان من خواهند آمد كسانی كه ادعای مشاهده و دیدن مرا بكنند. آگاه باشید هر كسی قبل از خروج سفیانی و صیحة آسمانی، ادعا كند كه مرا دیده است، دروغگوی افترا زننده است".[۱]
۲ـ امكان ارتباط
عده ای از علمای شیعه بر این باورند كه در غیبت كبری امكان ارتباط با امام زمان(ع) وجود دارد. دلیل این نظر را داستان های مشاهده حضرت و چند روایت ذكر می كنند. یكی از آن روایات این است: امام صادق(ع) فرمود: "صاحب این امر (امام زمان) به ناگزیز غیبتی دارد، و در دوران غیبت از مردم كناره میگیرد، و نیكو منزلی است مدینة طیبه و با سی نفر وحشتی نیست".[۲]
این حدیث دلالت دارد كه حضرت بیشتر در مدینه و اطراف مدینه است و سی تن از خواص با حضرت همراهند كه اگر یكی بمیرد، دیگری به جای او می نشیند. حال اگر كسی این نظر را بپذیرد، چاره ای جز توجیه توقیع مذكور نیست.
موافقان نظریه امكان ارتباط می گویند: مراد توقیع شریف كه می فرماید:« مدعی دیدار دروغگو است»، شخصی می باشد كه ادعای تشرف و نیابت از طرف حضرت را نماید. نه كسی كه صرفاً توفیق تشرف یابد. همچنین كسانی كه توفیق تشرف یابند، ادعای تشرف نمی كنند، بلكه دیگران از اوضاع و احوال به این مسئله پی می برند. بنابراین، اصل دیدن امكان دارد، اما نقل آن جایز نیست یا اگر نقل شد، آن را باید تكذیب كرد، شاید برای این كه هر كس نیاید و ادعای دیدار با امام زمان(ع) و ارتباط با او را نكند.
و ممكن است مراد از توقیع مذكور نفی ادعای اختیاری بودن مشاهده و ارتباط باشد؛ یعنی اگر كسی مشاهده و ارتباط را به اختیار خود ادعا كند، به این صورت كه هر وقت بخواهد خدمت امام(ع) شرفیاب میشود، یا ارتباط پیدا میكند، كذّاب و مُفتری است و این ادعا از احدی در غیبت كبری پذیرفته نیست،
یا اینكه چنین كسی كه این سمت را به راستی داشته باشد، پیدا نخواهد شد؛ و اگر هم كسی آن را دارا باشد، از دیگران مكتوم میدارد، و به كسی اظهار و افشا نمینماید. علاوه بر این، پیرامون این توقیع، توضیحات دیگری نیز علمای اعلام دادهاند و دركتابهائی مثل «جنة المأوی» مرحوم محدث نوری نقل شده است.
اجمالاً با این توقیع، در آن همه حكایات و وقایع مشهور و متواتر نمیتوان خدشه نمود، و بر حسب سند نیز، ترجیح با این حكایات است. اگر شما به كتابهائی مثل نجم الثاقب رجوع نماید، می بیند كه در این حكایات، وقایعی است كه هرگز شخص عاقل در صحت آنها نمیتواند شك كند. بنابراین، هم شرفیابی اشخاص به حضور آن حضرت ثابت است و هم كذب و بطلان ادعای كسانی كه در غیبت كبری ادعای سفارت و نیابت خاصّه و وساطت بین آن حضرت و مردم را مینمایند، معلوم است.
پی نوشتها:
[۱]. بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۵۱ و ۵۳ و ص ۳۱۸.
[۲]. اصول كافی، ج ۱، ص ۳۴۰، حدیث ۱۸.
نظرات