آیا شیوه نماز خواندن ما در قرآن وجود دارد؟
در قرآن هر آنچه که مورد نیاز ما در مسیر هدایت است، بیان شده:
«وَ نَزَّلْنا عَلَیْكَ الْكِتابَ تِبْیاناً لِكُلِّ شَیْءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى لِلْمُسْلِمینَ؛[نحل/۸۹] و ما این كتاب را بر تو نازل كردیم كه بیانگر همه چیز، و مایه هدایت و رحمت و بشارت براى مسلمانان است.»
اما شکل بیان متفاوت است و بعضی از مسائل به نحو کلی بیان شده اند. امام صادق(ع) می فرمایند: «ما من أمر یختلف فیه اثنان إلا و له أصل فی كتاب الله عز و جل، و لكن لا تبلغه عقول الرجال؛[۱] هیچ مساله اختلافی ای نیست مگر اینکه برای آن مساله اصلی در قرآن وجود دارد ولی عقل های مردم به آن نمی رسد.»
بنابراین اولا باید توجه کنیم که بعضی مسائل به شکل اصولی و کلی بیان شده اند و باید از آن کلیت به نتیجه برسیم. ثانیا ما مسلط بر قرآن نیستیم و محتاج نظر مفسرین و معلمین راستین قرآن هستیم. هر دوی این ها ما را به سنت رسول الله و ائمه اطهار (علیهم السلام) باز می گرداند، چرا که در قرآن بیان شده که رسول الله (ص) معلّم قرآن است و ایشان نیز برای بعد از خودشان اهل بیت (علیهم السلام) را معرفی کرده اند. علاوه بر اینکه قرآن به ما دستور داده است، هر چه رسول الله (ص) می گوید، وحی الهی است و ما موظف به اطاعت از آن هستیم:
«أَرْسَلْنا فیكُمْ رَسُولاً مِنْكُمْ یَتْلُوا عَلَیْكُمْ آیاتِنا وَ یُزَكِّیكُمْ وَ یُعَلِّمُكُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ؛[بقره/۱۵۱] رسولى از خودتان در میان شما فرستادیم تا «آیات ما را بر شما بخواند و شما را پاك كند و به شما، كتاب و حكمت بیاموزد.»
«وَ مَا یَنطِقُ عَنِ الهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْىٌ یُوحَى؛[نجم/۳-۴] و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى گوید! * آنچه مى گوید چیزى جز وحى كه بر او نازل شده نیست.»
حماد بن عیسى(بعد از این كه در حضور امام صادق(علیه السلام) دو ركعت نماز مىخواند و حضرت نمازش را نمىپسندد) گوید: امام صادق(علیه السلام) برخاست و رو به قبله ایستاد، دو دستش را روى پاهایش قرار داد و انگشتان دستش را بست، فاصله بین پاهایش را نزدیك كرد تا مقدار سه انگشت باز، با خشوع تكبیرة الاحرام گفت، سپس حمد را با ترتیل قرائت فرمود و سوره توحید را بعد از آن خواند، سپس به مقدار یك نفس كشیدن درنگ كرد، در حالى كه ایستاده بود، سپس در همین حال «الله اكبر» گفت، بعد به ركوع رفت و كف دستهایش را در حالى كه انگشتان دستش باز بود، بر روى زانوهایش قرار داد. زانوهایش را به پشت رد نمود و پشت خود را مستوى نمود؛ به گونهاى كه اگر قطره آبى بر آن مىریخت، ثابت مىماند. گردنش كشیده و چشمانش را فرو خوابانیده بود. در این حال سه بار با ترتیل تسبیح (سبحان ربى العظیم و بحمده) گفت، سپس سر از ركوع برداشت وایستاد، پس از آرامش «سمع الله لمن حمده» و «الله اكبر» را گفت و دستهایش را تا مقابل صورتش بالا آورد. بعد از آن به سجده رفت. هنگام سجده رفتن، ابتدا دستهایش را به زمین نهاد، سپس زانوهایش را. در سجده تنها هشت عضو بدنش را بر زمین نهاد: پیشانى، دو كف دست، دو زانو، سر دو انگشت شست پا و بینى ـ قرار دادن بینى بر زمین مستحب است ـ و در سجده سه بار فرمود: «سبحان ربى الاعلى و بحمده». سپس سر از سجده برداشت و به طور كامل نشست؛ آنگاه «الله اكبر» گفت و نیز «استغفر الله ربى و اتوب الیه» گفت. دوباره «الله اكبر» گفت، سپس به سجده دوم رفت و سجده دوم را همانند سجده اول به جا آورد و ركعت دوم را همانند ركعت اول انجام داد. بعد از نماز به حمّاد فرمود: اى حمّاد! این گونه نماز بخوان، در حال نماز به جایى نگاه نكن، با انگشتان خود بازى نكن.[۲]
پی نوشت:
[۱]. تفسیر نور الثقلین، ج۳، ص: ۷۶.
[۲]. شیخ حر عاملى، وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۶۷۳.
نظرات