آیا بهتر نیست پول کمک به مساجد و حسینیه ها را برای رفع فقر هزینه کنیم؟
بعید است که در پس این گونه تفکرات و سخنان اندیشه نیکی وجود داشته باشد و تصور می شود که این گونه سخنان، بیشتر مبارزه با نیکی ها، با مخفی شدن در پشت یک امر نیک دیگر باشد که با مغالطه و مقابله سازی ناموجه، انجام می گیرد. و شاید عده ای نیز با ساده اندیشی یا فریب شیطان آن را تکرار می کنند.
هر انسان منصف و نیک اندیشی دقت کند، می فهمد ریشه فقر، در زیاده طلبی عده ای است که یا با بر پا کردن جنگ و ناامنی و استکبار، ملت یا ملت هایی را به فقر می کشانند. یا در سطحی کوچکتر با گران فروشی و احتکار و تقلب و ... خون عده ای را در شیشه می کنند تا خودشان در تجملات و عیاشی ها غوطه خورند.
این در حالی است که مساجد و کانون هایی شبیه آن، نگاه دارنده اصل اندیشه توجه به ضعیفان و محرومان است. و علاوه بر آنکه نمی گذارد عده ای پایمال کردن ضعفا را تئوریزه کنند، کانون امید محرومان می باشند. از همین رو شاهد هستیم که هر روزه، عده ای به مساجد مراجعه می کنند و معمولا در اکثر مساجد در اکثر شب ها، برای محرومان به جمع آوری کمک ها می پردازند.
همین واقعیت ها، سبب شده است که در هر جای جهان بنگریم، حمایت های مادی از مراکز مذهبی صورت می گیرد. تا آنها به صورت خودجوش به محرومان کمک کنند. مثلا در کشور آمریکا اماکن عبادي از ابتدای تاسیس کشور به صورت غیر رسمی از پرداخت ماليات معاف بودهاند و به طور رسمي از سال ۱۸۹۴ با تصويب کنگره از پرداخت ماليات بر درآمد معاف شدند. یعنی حتی می توانند مراکز تجاری ایجاد کنند بدون آنکه نیازی به پرداخت مالیات داشته یاشند. و علاوه بر آن کمکهاي مردمي به اين اماکن نيز قابل کسر از ماليات هستند. یعنی هر کسی که پولی برای این مراکز پرداخت کند، می تواند با ارائه سند، همان مبلغ را به عنوان مالیات لازم برای پرداخت به دولت محسوب کند. (۱)
و در دفاع از این قوانین گفته اند: اين مؤسسات و اماکن خدمات اجتماعي فراواني نظير اطعام و اسکان فقرا انجام ميدهند که در صورت اخذ ماليات از انجام آنها باز ميمانند.
این قانون سبب شده رستورانی که صرفا به شکل کشتی نوح در کنتاکی آمریکا ساخته شده است، از پرداخت مالیات معاف باشد.
این گونه قوانین در بسیاری از کشورها دیده می شود و علاوه بر معافیت مالیاتی، حتی هزینه اموری نظیر آب و برق و ... نیز از این مراکز اخذ نمی شود. و بعضی از هزینه های آنان نیز توسط دولت ها پرداخت می شود.
حال جالب است بدانیم که در جمهوری اسلامی ایران، کمبودها و نقص ها در بخش مساجد بسیار جدی است. در حالی که گفته می شود در تهران سرانه مسجد به ازای هر نفر، تنها ۱۵ سانتی متر می باشند، و سرانه مسجد در ایران برای شیعیان، از سرانه کلیسا برای مسیحیان و... کمتر می باشد و اکثر مساجد نیز نیازمند تعمیرات اساسی می باشند، دغدغه عده ای به این اختصاص یافته که چرا همین تعداد مسجد نیز ساخته می شود که در شیطانی بودن این اندیشه ها، جای اندک تردیدی نیست.
در حالی که کشورهای لائیک و مراکز کفر از نظر ما، این گونه به خدمات دهی برای اماکن مذهبی می پردازند، در کشور ما، دولت به بهانه مردمی بودن مساجد، خود را از مسئولیت معاف نموده است و حتی ریشه مشکلات خود را در عدم دریافت مالیات از آستان قدس می جوید! عده ای حتی برنمی تابند که با هزینه های مردمی مسجد ساخته شود. و شاید هیچ کشور اسلامی در جهان یافت نشود که مساجد آن به اندازه ایران محدود باشد. به گونه ای که بعضی از توریست های خارجی از کمبود مساجد در ایران متعجب می شوند.
نظرات