اخلاق و دین

آیا بهتر نیست پول کمک به مساجد و حسینیه ها را برای رفع فقر هزینه کنیم؟

هر انسان منصف و نیک اندیشی دقت کند، می فهمد ریشه فقر، در زیاده طلبی عده ای است که یا با بر پا کردن جنگ و ناامنی و استکبار، ملت یا ملت هایی را به فقر می کشانند. یا در سطحی کوچکتر با گران فروشی و احتکار و تقلب و ... خون عده ای را در شیشه می کنند تا خودشان در تجملات و عیاشی ها غوطه خورند.

آیا در اسلام با توجه به نماز و عبادات استیجاری، بهشت فروشی نمی شود؟

چندین فرق بین نماز استیجاری و بهشت فروشی دیده می شود:
۱-در اسلام هیچ کس به رها کردن نماز و عبادت خود تشویق نمی شود. بلکه به عکس، رها کردن عبادت مورد مذمت علما است.
۲-در مقابل این عبادات استیجاری، هرگز وعده بهشت به کسی داده نشده و نمی شود. بلکه تمام مساله انجام تکالیف است و سرنوشت بهشت و جهنم جز به دست خدا نیست.
۳-انجام دادن عبادات استیجاری منحصر به گروه و طایفه خاصی نیست و هر کس ممکن است آن را انجام دهد، بنابراین نمی توان علمای اسلام را در این زمینه متهم کرد.
و...

چرا بیشتر جرم و جنایت ( مخصوصا بمب گذاری و کشتار مردم بیگناه) در کشورهای مسلمان هست؟

اگر چه امروزه اخبار این گونه در ذهن متبادر می سازد که این اعمال غالبا در کشورهای مسلمان روی می دهد اما باید توجه داشت که اولا این شرایط مربوط به دوره خاصی از تاریخ است و همیشگی نبوه و نیست. ثانیا این اعمال ربطی به مکتب اسلام ندارد. ثالثا آتش افروز اصلی ماجرا، کفار هستند.

آیا کسی که دین ندارد، اخلاق هم ندارد؟

پیوند اخلاق و دین، پیوندی مستحکم است. اخلاق، سبب گام نهادن در راه دین داری می شود، همچنان که دین پایه های اخلاق را مستحکم کرده و آن را رشد داده، و ضمانت بقایش را تضمین می کند.

دین مهم تر است یا انسانیت؟

شهر سوال ـ انسانیت و اخلاق نیک از ضروریات زندگی بشر است. و بدون آن زندگی در اجتماع بشری، زجر آور خواهد شد. و چه بسا زندگی در اجتماع بدون آن غیر ممکن بشود و بی اخلاقی ها شیرازه اجتماع را از بین ببرد.

آیا اخلاق مطلق است یا نسبی؟

اخلاق

شهر سوال ـ موضوع حُسن اخلاقی، راستگویی به طور مطلق نیست، بلکه راست گفتن، فعل خارجی است و این فعل خارجی مستقیماً فعل اخلاقی نیست. راستگویی از آن جهت که مصداق یک عنوان انتزاعی و کلی مثلاً عدالت است، موضوع حُسن اخلاقی است. از این جهت که مصالح جامعه و انسان ها در گرو راست گفتن است، فعل اخلاقی و خوب است.

مفاهيم اخلاقي نسبي هستند يا مطلق و چه استدلالي بر آن وجود دارد؟

اخلاق

شهر سوال ـ علاوه بر اشكالات نظري مطرح شده نسبيت در اخلاق ،در صحنه عمل نيز پي‌آمدهاي شومي را براي جامعة انساني به ارمغان مي‌آورد. «يكي از نتايج اعتقاد به نسبيت در اخلاق، پذيرفتن اصل تساهل و تسامح در عمل مي‌باشد... براساس قبول اصل تساهل مطلق، هيچكس حق مداخله در كار ديگري و ممانعت او از انجام كار دلخواهش را ندارد.