چرا پیامبر (ص) فدک را به حضرت فاطمه زهرا (س) بخشید؟ مگر بیت المال نبود؟

فدک از بیت المال نبود که متعلق به همه مسلمانان باشد، بلکه از اموالى بود که اختصاص به پیامبر اسلام داشت، که هر جا صلاح می‌دانست، به مصرف مى‏رساند به عبارت دیگر: فدک از اموال خالصه پیامبر (ص) بود.(۱)
اموال خالصه به اموالى گفته مى‏ شود که متعلق به حاکم اسلامى است و پیامبر (ص) به عنوان ولىّ مسلمانان در آن تصرف مى‏ کند و مصرف پیامبر در امور جنگى و غیره نیز به صلاح دید ایشان بوده است.

در مباحث فقهى بابى است به نام "فیئ" که در کتاب جهاد و یا احیاناً در باب صدقات از آن بحث مى‏شود: "فیئ" در لغت به معناى بازگشت است و مقصود ازآن سرزمین هایى است که بدون جنگ و خونریزى به تصرف حکومت اسلامى در آید و ساکنان آن تحت شرایطى تابع حکومت اسلامى شوند. این نوع اراضى که بدون مشقت و جنگ در اختیار پیامبر قرار مى‏گرفت، مربوط به حکومت اسلامى بود و سربازان مسلمان در آن حقى نداشتند. پیامبر (ص) در آمد آن‌ها را در مصالح اسلامى به مصرف مى رساند و گاهى میان افراد مستحق تقسیم مى ‏کرد.(۲)

محدثان و سیره نویسان اتفاق دارند که فدک "فیئ"بود، از این رو از اموال خالصه پیامبر مى‏ باشد، زیرا فدک هرگز به جنگ و غلبه فتح نشد، بلکه هنگامى که خبر شکست خیبریان به دهکده فدک رسید، اهالى آن جا حاضر شدند با پیامبر از در صلح وارد شوند و نیمى از اراضى فدک را در اختیار حضرت بگذارند و در برابر آن در انجام مراسم مذهبى خود کاملاً آزاد باشند و متقابلاً حکومت اسلامى امنیت منطقه آنان را تأمین کند. طبق صریح آیات و روایات این گونه سرزمین‏ها از اموال خالصه حاکم اسلامى است. در آیه‏هاى ۶ و ۷ سوره حشر مى‏خوانیم: "آنچه را خداوند به رسولش از آن‌ها (یهودیان) باز گرداند، چیزى است که شما براى به دست آوردن آن (زحمتى نکشیدید، نه اسبى تاختید و نه شترى... آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌چه را خداوند از اهل این آبادى‏ها به رسولش بازگرداند، از آن خدا و رسول و خویشاوندان... او است.

مضمون آیه این است: اگر کفار، بدون جنگ چیزى را براى صلح و تسلیم شدن دادند، مانند سایر غنایم جنگى نیست که یک پنجم آن خمس و چهار پنجم آن میان مجاهدان تقسیم شود، بلکه آنان سهمى ندارند و همه آن‌ها در اختیار پیامبر قرار مى‏ گیرد.(۳)
امام رضا (ع) فرمود: هنگامى که آیه "و آتِ ذالقربى حقه" نازل شد، پیامبر به فاطمه فرمود: فدک از اموالى است که بدون جنگ گرفته شده است و به من اختصاص دارد. و سپس آن را در اختیار حضرت زهرا قرار داد.

در آموزه ‏هاى اسلامى پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) اختیار دارند که حتیً بیت المال را هر جا که صلاح دیدند، به مصرف برسانند از سوى دیگر دلائل و شواهد نشان مى‏دهد که اعطاى فدک به حضرت زهرا (س) طبق دستور خداوند بود و پیامبر (ص) با بخشیدن فدک به حضرت زهرا دستور خدا را اطاعت کرده است.(۴)

ابان بن تغلب گوید: به اما صادق (ع) گفتم: آیا فدک را به فاطمه داد؟ امام فرمود: فدک از طرف خداوند براى فاطمه بود.(۵)
جمعى از مفسران شیعى و سنى شأن نزول آیه "فأتِ ذالقربى حقَّه ..." را خویشاوندان پیامبر (ص) دانسته‏ اند.(۶)
جلال الدین سیوطى (متوفاى ۹۰۹ هجرى قمرى) در تفسیر خود مى‏نویسد: وقتى این آیه نازل گردید، پیامبر (ص) فاطمه را خواست و فدک را به او داد.(۷)
ابو مریم گوید: هنگامى که آیه "آت ذالقربى حقّه..." نازل شد، پیامبر فدک را به فاطمه اعطا کرد. ابان بن تغلب که آن جا حاضر بود، به امام باقر (ع) عرض کرد: پیامبر فدک را به فاطمه داد، امام باقر فرمود: خدا فدک را به فاطمه داد.(۸)

تاریخ زندگى پیامبر و خاندان او به خوبى گواهى مى‏ دهد که آنان هرگز دلبستگى به دنیا نداشته و چیزى که از نظر آنان ارزشى نداشت، ثروت دنیا بود. با این حال پیامبر (ص) فدک را به حضرت زهرا و خاندان على (ع) اختصاص داد. به نظر مى‏ رسد.

در خصوص اعطاى فدک به حضرت زهرا (س) عوامل متعددى تأثیر گزار بوده‏ اند که به بعضى اشاره مى‏ شود:

۱- زمامدارى مسلمانان پس از فوت پیامبر طبق تصریح مکرر حضرت، با امیرمؤمنان (ع) بود و این مقام به هزینه سنگینى نیاز داشت. حضرت على (ع) براى اداره امور وابسته به منصب خلافت مى ‏توانست از درآمد فدک به بهترین گونه استفاده کند. گویا دستگاه خلافت از پیش بینى پیامبر (ص) آگاه شده بود که در همان روزهاى نخست، فدک را از دست خاندان پیامبر خارج کرد.

۲- دودمان پیامبر (ص) که مظهر کامل آن، یگانه دختر وى و نور دیدگانش حضرت حسن و حسین (ع) بودند، باید پس از فوت پیامبر به صورت آبرومندى زندگى کنند و حیثیت و شرف رسول اکرم و خاندان وى محفوظ بماند. براى تأمین این منظور پیامبر فدک را به دختر خود بخشید.

۳- بى تردید اموال حضرت خدیجه درگسترش اسلام و روند زندگى شخصى پیامبر (ص) بسیار تأثیر گزار بود. پیامبر با اعطاى فدک به حضرت زهرا (س) - یگانه دختر خدیجه - زحمات و ایثارگرى‏هاى خدیجه را خواست جبران کند. از این رو فدک را به فاطمه (س) بخشید.

۴-پیامبر (ص) مى ‏دانست که گروهى کینه حضرت على (ع) را در دل دارند، زیرا بسیارى از بستگان ایشان به شمشیر وى درمیدان‏ هاى جهاد کشته شده بودند. یکى از راه هاى زدودن کینه ‏ها این بود که امام از طریق کمک‏ هاى مالى از آنان دلجویى کند و عواطف آنان را به خود جلب نماید. از سوى دیگر با بهره ‏گیرى از درآمدهاى فدک به حمایت از فقیران پرداخته و از این طریق، موانع عاطفى که بر سر راه خلافت او بود، از میان برداشته شود. هرچند پیامبر (ص) فدک را به زهرا (س) بخشید، ولى درآمد آن در اختیار صاحب ولایت بود تا از آن، علاوه بر تأمین ضروریات زندگى خود، به نفع اسلام و مسلمانان استفاده کند.

۵-ممکن است اعطای فدک جنبه سیاسی داشته باشد،یعنی به گونه ای زمینه سازی برای امامت حضرت علی(ع) و فرزندان معصومش باشد، با این تحلیل فدک تنها در ارتباط با حضرت فاطمه(س) نبود، بلکه متعلق به فرزندانش نیز بود. برخورد حکومت‌ها در طول چند قرآن اول با مساله فدک این نظر را تقریب می‌کند که تعاملات در فدک به گونه‌ای رنگ سیاسی داشت، به همین خاطر برخی از حاکمان آن را به فرزندان حضرت فاطمه می دادند و برخی دیگر از دست آنان می‌گرفتند.

۶- حضرت خدیجه ثروت فراوانی داشت. همه آن ها را در اختیار پیامبر(ص) قرار داد، حضرت از آن‌ها بهره گرفت و در راه اعتلای کلمه الله و پیش رفت اسلام مصرف کرد. خدیجه از دنیا رفت و ثروتی از او باقی نماند که دخترش فاطمه(س) از آن بهره گیرد، خداوند به پیامبرش دستور داد: به پاس فداکاری‌های حضرت خدیجه و به عوض آن همه انفاق های آن بانوی بزرگ، فدک را به دخترش بدهد.

پی نوشت:
۱- محمد باقر صدر، فدک فى التاریخ، ص ۳۶-۳۵؛ معارف و معاریف، ج ۷، ص ۷۴۸.
۲- تفسیر نمونه، ج ۲۳، ص ۵.۹-۵.۸؛ دایرة المعارف الشیعه، ج ۱۴، ص ۷۹-۷۸. ۲
۳- دانشنامه امام على (ع)، ج ۸، ص ۳۵۶.
۴- همان، ص ۳۵۹؛ بحارالانوار، ج ۲۹، ص ۱۲۸.
۵- تفسیر عیاشى، ج ۲، ص ۲۸۷.
۶-تفسیر نمونه، ج ۱۶، ص ۴۴۱.
۷- الدرالمنثور، ذیل آیه ۱۶، سوره اسراء.
۸-بحارالانوار، ج ۲۹، ص ۱۲۱.

نظرات