آيا در بهشت يا جهنم مردگان همدیگر را می شناسند؟

بهشت و جهنم

آياتي وجود دارد، كه بيانگر شناخت افراد نسبت به يكديگر است كه به چند دسته تقسيم مي‌شوند:

۱- دوستان و شناخت يكديگر
انسانها در عالم دنيا افرادي آشنا دارند، كه يكديگر را به خوبي مي‌شناسند، اگر چه از نظر معنويت و قرب الهي همسان نباشند، ممكن است يكي بهشتي باشد و دوست يا همسايه‌اي داشته باشد كه در آخرت از جهنميان بوده باشد، خداوند متعال از زبان برخي از بهشتيان چنين مي‌فرمايد: «برخي از آنها به برخي روي نموده و از همديگر پرس و جو مي‌كنند، گويند‌ه‌اي از آنان مي‌گويد: اني كان لي قرين،‌راستي من در دنيا همنشيني داشتم [كه قيامت را باور نداشت] گفت: آيا شما اطلاع داريد [كجاست]: سپس اطلاع حاصل مي‌كند و او را در ميان آتش مي‌بيند»(صافات/۵۰تا۵۵).
اين آيات نشان مي‌دهد، كه دوستان يكديگر را مي‌شناسند، اگر چه نزد هم نباشند و از نظر جايگاه با هم متفاوت باشند.

در روايتي از امام حسن عسگري مي‌خوانيم، كه در قيامت بعضي از افراد به بعض ديگر مي‌گويند: مرا شفاعت كن! ‌مي‌گويد براي چه؟ مي‌گويد: «سقيتك يوما ماء» روزي من به تو آب دادم، ‌ديگري مي‌گويد مرا شفاعت كن! مي‌گويد براي چه؟ پاسخ مي‌دهد براي اين‌كه «استضللت بضلّ جداري ساعة في يوم حارّ» در يك روز گرم از ساية ديوار من استفاده كردي.

امام در ادامه مي‌فرمايد: «ولا يزال يشفع حتي يشفع في جيرانه و خلطائه و معارفه...» مؤمن دائماً شفاعت مي كند تا نوبت به همسايگان و دوستان و رفقايش مي‌رسد، روشن است، اگر مؤمن، ذوي الحقوق و دوستان و رفقايش را نشناسد، چگونه به اين عناوين آنها را شفاعت مي‌كند؟

۲- شناخت خويشاوندان
آياتي نيز دلالت دارد بر اين‌كه خويشاوندان مانند فرزند، پدر، مادر، برادر و .... يكديگر را مي‌شناسند از جمله اين‌كه خداوند مي‌فرمايد:الذين آمنوا و اتبعتهم ذريتهم بايمان الحقنا بهم ذريتهم و ما التنا من عملهم من شيء، و كساني كه ايمان آورده‌اند و فرزندانشان در ايمان از آنها پيروي كرده‌اند، فرزندانشان را به آنها ملحق خواهيم كرد و چيزي از كارشان را نمي‌كاهيم (طور/۲۱).
اهل ايمان با فرزندان مؤمن خود در بهشت همديگر را ملاقات كرده و به زندگي جاويد ادامه مي‌دهند.

بنابر اين دوستان و آشنايان در قيامت (در عالم برزخ و صحراي محشر و بهشت و جهنم) اگر بخواهند مي‌توانند يكديگر را ببينند و بشناسند، چيزي كه هست اين كه حال و هواي صحراي محشر و حوادث قيامت چنان هولناك است، كه اين فرصت و اجازه را به انسان نمي‌دهد تا به فكر ديگران باشد،‌و آياتي نيز كه بيان مي‌كند افراد و خويشان حتي از پدر و مادر خود فرار مي‌كنند، چنانكه خداوند مي‌فرمايد: يوم يفر المرء من اخيه و امه و ابيه و صاحبته و بنيه، روز قيامت روزي است كه آدمي از برادرش و از مادر و پدرش و همسر و پسرانش مي‌گريزد(عبس/۳۴تا۳۶). اين فرار نه به خاطر اين است كه يكديگر را نمي‌شناسند بلكه حادثه قيامت آن چنان وحشتناك است كه هر شخصي به فكر نجات خود مي‌باشد.

اما روايتي كه در متن پرسش به آن اشارت رفته است، اگر وجود داشته باشد، ممكن است، به همين نكته اشارت داشته، كه از شدت حادثه قيامت هيچ كس به فكر ديگري نيست، بلكه تنها متوجه آن است تا خود را از اين صحنه هولناك نجات دهد و اگر غير اين باشد روايت فوق مخالف آيات مطرح شده بوده بايد دقيق مورد بررسي قرار گيرد.

کلمات کلیدی: 

نظرات