چگونه اراده خود را برای ترک گناه تقویت کنیم؟

ترک گناه

خداي متعال ما را مختار آفريده است و ما هستيم كه براي خود تصميم مي‌گيريم. ما هستيم كه سرنوشت خود را رقم مي‌زنيم و سعادت يا شقاوت ابدي خود را تعيين مي‌كنيم. اما اينجا سوالي مطرح است: چرا با اين كه خدا را قبول داريم و مي‌دانيم همين اعمال اختياري ما مشخص كننده عاقبت ما در سعادت يا شقاوت است و روز قيامت بازتاب و باطن همين اعمال به ما مي‌رسد چرا درست انتخاب نمي‌كنيم؟ چرا باز سمت گناه مي‌رويم؟

همانطور كه در سوال هم مشخص است ما معمولا مي‌دانيم گناه چيست و هم مي‌خواهيم آن را ترك كنيم اما چرا باز در مقام عمل موفق به ترك آن نمي‌شويم؟ با اين كه همه ما از روي اختيار و نه اجبار تصميم مي‌گيريم پس چرا موقع عمل يادمان مي‌رود چه عهدي بسته‌ايم و يا يادمان هست ولي كشش گناه بيشتر است؟

اينجا سرّي در تصميم گيري‌هاي همه ما وجود دارد كه در واقع ما بر اساس آن، نحوه عمل خود را برمي‌گرينيم و مسير انتخاب و اختيار خود را به آن سمت مي‌بريم و آن اين است كه ما بر اساس چيزي تصميم مي‌گيريم كه به آن محبت داريم. پشت تمام انتخاب‌هاي ما محبت و علاقه‌اي به آن وجود دارد كه به صورت اتوماتيك و خودكار ما را به سمت خود مي‌كشد.

خوب عنايت كنيد:

شما بايد خوب اين مطلب را متوجه شويد تا بتوانيد واقعا به جواب سوال خود برسيد و در واقع خود را درمان كنيد: آن محبت واقعي‌اي كه در دل ما جا گرفته است مسير انتخاب‌هاي ما را رقم مي‌زند. در تمام كارها نيز اين مطلب صادق است و اختصاص به ترك گناه ندارد. مخصوصا آنجا كه ما خودمان را تحت اشراف كسي نمي‌دانيم و يا در شرايطي كه فرصت براي دقت و تامل در انتخاب وجود ندارد يا اينكه ما تنها هستيم و خودمان را تنها مي‌دانيم، آن محبت كه در دل ما جا گرفته باعث رفتارهايي از ما مي‌شود و همان محبت مسير انتخاب ما را رقم مي‌زند.

اگر خوب اين مقدمه را متوجه شده باشيد به اين نتيجه خواهيم رسيد كه براي ترك گناه بايد مبدا ميل را عوض كرد و به جاي محبت گناه، محبت تقوا و خداي متعال را جايگزين آن كرد. در واقع تا هنگامي كه به دستورالعمل مشخصي در مسير تغيير اين محبت حركت مي‌كنيم بايد كارهايي را نيز براي تقويت اراده انجام دهيم تا در بزنگاه‌هايي كه برخي از آنها ذكر شد پايمان نلغزد. همان طور كه گفتم اگر محبت گناه در دلمان نباشد ديگر به صورت خودكار و اتوماتيكي سمت گناه نخواهيم رفت.

اما براي تقويت اراده به چند دستورالعمل زير عمل كنيد:

۱- يك كار كوچك انتخاب كنيد و هر روز در زمان مشخص به آن عمل كنيد. مثلا هر روز راس ساعت ۸ به خدمت حضرت اباعبدالله الحسين عليه‌السلام سلام بدهيد و فقره سلام زيارت عاشورا را بخوانيد. يا ساعت ۱۱ صبح،۵۰ صلوات به وجود ولي عصر ارواحنا فداه هديه كنيد. مداومت شما تحت هر شرايطي به اين كار باعث تقويت اراده شما مي‌شود. اقلا اين كار را بايد تا يك سال ادامه بدهيد.

۲- دفترچه يادداشتي تهيه كنيد و هر شب قبل از خواب اعمال روز خود را محاسبه كنيد. بابت كارهاي خوب و انجام به موقع واجبات خدا را شكر كنيد و از بابت گناهان استغفار كنيد و تصميم بگيريد ديگر سمت آن نرويد. حتما اين كار را انجام دهيد و در همه حال و در همه جا آن دفترچه يادداشت را همراه داشته باشيد و به هيچ وجه اين محاسبه را ترك نكنيد.

۳- خوردن بيش از حد نياز بدن، خواب زياد و حرف زدن بي‌جا و زيادي، دشمن و نابود كننده اراده است. اگر به اين موارد مبتلا هستيد بايد براي هر كدام برنامه ريزي خاصي كنيد تا آنها را به اختيار خود در آوريد. تا زماني كه انسان بر سر سفره غذا با ديدن غذاهاي رنگارنگ، مثلا سفره مهماني يا عروسي ديگر اختيار نداشته باشد و خود را خفه! كند يا در يك روز تعطيل كه كار يا كلاس ندارد تا مي‌تواند بخوابد يا هر چه به زبانش آمد و لو حلال بگويد؛ قدرت تصميم گيري و اراده‌اش بسيار ضعيف خواهد بود. حتما در مورد هر يك از اين سه موضوع تفكر كنيد و راه و منش صحيح را بيابيد.

فعلا همين ميزان از دستورات براي تقويت اراده كفايت مي‌كند. إن شاء الله يك سال ديگر، پس از عمل به اين دستورات نتايج آن را به ما اطلاع دهيد. اگر ابهام يا سوالي نيز در اين موارد داريد با ما در ميان بگذاريد.

اما براي آنكه محبت غير خدا از دل ما بيرون رود و محبت الهي جاي آن را بگيرد؛ كه همان طور كه بيان كردم ريشه تمام كارهاي اختياري ما در همين محبت نهفته است و ما بر اساس آن تصميم گيري مي‌كنيم به اين دستورات عمل كنيد. دقت داريد كه گناه كردن نشانه اين است كه محبت گناه در دل ما وجود دارد و در واقع قلب ما بيمار است و بايد با دل دادن به خدا در مسير بيرون كردن محبت غير خدا تلاش نماييم.

۱- حتما مقيد باشيد در مجالس اهل بيت عليهم السلام و مجالس دعا شركت كنيد. حتما منبر اين مجالس را از دست ندهيد و قدر شركت در مجالس روضه را بدانيد. نورانيت اين مجالس تأثير عميقي در الگو برداري از اولياي دين دارد و باعث مي‌شود انسان از هر آنچه با اهل بيت عليهم السلام در تعارض است بدش بيايد. در واقع سعي خواهد كرد خود را به شكل اهل بيت در آورد كه نتيجه قهري آن دوري از گناه است.

۲- در مورد دستورات مختلف دين، در مورد روش كارهاي مختلف مطالعه كنيد و سعي كنيد شيوه زندگي خود را همان قرار دهيد. تطبيق زندگي بر اين روش، كه در واقع مي‌دانيم باعث ارج و قرب معنوي نيز است، در انسان علقه و دلبستگي‌اي ايجاد مي‌كند كه به كمتر از آن راضي نخواهد شد. مثل آداب خواب، آداب خوراك، آداب معاشرت و دوستي و ...

۳- حتما مرجع تقليد داشته باشيد و كارهاي خود را مطابق فتواي ايشان انجام دهيد. تقيّد به اين موضوع بسيار مهم است. تقيّد به اين نوع رفتار انسان را متشرع و خدايي بار مي‌آرود و باعث نشاط معنوي در انسان مي‌شود كه آثار زيادي در زندگي خواهد داشت.بررسي اين آثار از موضوع بحث ما خارج است.

۴و۵ - در هنگام عصبانيت و در خلوت‌هاي خود، همچنين هنگامي كه فكر مي كنيد كسي از نوع رفتار شما بازخواست نخواهد كرد، تقوا را رعايت كنيد. يعني خدا را ناظر بدانيد و براي رضايت و خشنودي او دستورش را اطاعت كنيد.
اين نكته بسيار مهم است: حركت در مسير رضاي الهي كه در واقع منجر به اخلاص در عمل مي‌شود، تأثير بسيار زيادي در محبت الهي دارد. اخلاص مايه بركت در مسير الهي است و محبت خدا را در دل انسان مي‌پروراند.

۶- گناه دور كننده انسان از خدا و محبت خدا است. هر چيزي كه گناه است در واقع سمّي است كه جان ما را از محبت خدا تهي مي‌كند و ما را در آغوش شيطان جاي مي‌دهد. بايد در مورد آثار تك تك گناهان فكر كرد و بلايي كه انسان را از جانب آن تهديد مي‌كند شناخت.

۷- ياد مرگ را فراموش نكنيد. ياد مرگ و حالات انسان از هنگام جان كندن تا برپايي قيامت، انسان را هوشيار مي‌كند كه چه بايد بكند و چه نبايد بكند.

کلمات کلیدی: 

نظرات