نفس اماره چیست و چه رابطه ای با وسوسه های شیطان دارد؟
سلام. رابطه ی بین نفس اماره با حضور ابلیس و شیاطین چیه؟ نکنه نفس اماره واسطه ی رساندن پیام های شیطانی به مغز هست؟ مثل عصب ها که پیام ها رو از دنیای بیرون به مغز ما منتقل می کنن؟
سلام بر شما
در ابتدا باید گفت: شیطان به هر موجود موذی و مضری گفته میشود که کارش شرارت و فساد و آزار و اذیت دیگران باشد، خواه انسان باشد یا جن و یا چیزهای دیگر چون میکروبهای زیانبخش.
چون کار ابلیس فساد و شرارت، نیز ایجاد تفرقه و دشمنی و آمیختن حق و باطل است، او را شیطان مینامند.
چه این که ابلیس موجودی است از جنیان که سوگند خورده است از راه وسوسهگری، توجیه و پوشاندن لباس حق بر اندام باطل، در «نفس» آدمی نفوذ کند و زمینه را برای گرایش و سوق دادن «نفس» به سوی باطل فراهم سازد بنابر این شیطان (خاص یا ابلیس) دشمنی است خارج از وجود آدمی، ولی نفس اماره، شیطان درونی است. شیطان بیرونی هنگامی میتواند به هدفهای شوم خویش برسد که بتواند نفس اماره یا شیطان درونی را با خود همراه سازد.
شیطان خاص یا همان ابلیس نیز همانند انسان و همة جنیان، دارای نفس اماره است، یعنی همان نفسی که شیطان فریب آن را خورد و به خاطر غرور، کبر و عُجبی که در آن پیدا شد، باعث انحراف شیطان از مسیر حق گشت و فرمان خدا را در سجده برای آدم اطاع نکرد.
بنابر این اگر ابلیس وسوسهگر نبود، نفس اماره وسوسهگر بوده است هم شیطان و هم نفس اماره باعث انحراف انسان به سمت گناه می باشند و هر دو با هم دخیل در گناه هستند..
در توضیح مسله باید گفت : شیطان و نفس اماره (نفس تربیت نشده)، دارای کارکردهای مشترك بوده كه بر اساس آن، هر دو به عنوان عاملی برای گمراهی و سقوط انسان محسوب میشوند و در واقع، قرآن عملکرد هر دو را، انحراف انسان از صراط مستقیم به واسطه امر به بدی میداند:«إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوء...؛ (۱) نفس (سركش) بسیار به بدیها امر مىكند... .» چنانكه در مورد شیطان میفرماید: «فَإِنَّهُ یأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ...؛ (۲) او به فحشا و منكر فرمان می دهد... .»
بنابراین، مسلم آن است كه این دو در هدف و روش مساوی بوده كه البته از نظر ماهوی دارای تفاوتهایی هستند كه به برخی از آنها اشاره میشود:
۱. شیطان به عنوان عاملی بیرونی و نفس به عنوان عاملی دورنی محسوب میشود (۳) و هر كدام كاركردهای خود را داشته و هیچ كدام جایگزین دیگری نمیشود. در برخی از روایات، به محبوس بودن شیطان در مثل ماه رمضان و... اشاره شده؛ (۴) اما در عین حال، وسوسههای انسان برای گرایش به بدی ادامه دارد؛ چرا كه عملكرد شیطان به عنوان یكی از عوامل محدود شده است؛ ولی هنوز وسوسههای نفسانی به عنوان عاملی دیگر، انسان را به بدی سوق میدهد.
۲. منشأ وسوسههای درونی، رذایل اخلاقی است كه ممكن است در طول زمان و بر اثر مراقبتهای شدید نفسانی، قطع و یا بسیار كم شود؛ حال آنكه منشأ وسوسههای شیطانی، خباثت خود شیطان است و برای یك فرد مهذب، نه تنها وسوسههای شیطانی یا دیگر ابزارهای وی، قطع و یا كم نمی شود، بلكه چه بسا بسیار بیشتر از افراد معمولی باشد.
به عبارت دیگر، نفس دارای مراتب مختلفی بوده كه قرآن از نفس اماره به عنوان پایینترین و از نفس مطمئنه به عنوان بالاترین مرتبه آن یاد میكند (۵) كه انسان میتواند در مسیر تعالی یا سقوط، عوامل تحریك هر یك از این دو را محدود كند و در نتیجه، مثلاً به واسطه از بین بردن رذایل اخلاقی، بسیار كم در معرض وسوسههای بد نفسانی قرار گیرد؛ بر خلاف وسوسههای شیطان كه دائمی و وقوع آن برای خواص بیشتر و محكمتر است.
۳. وسوسههای شیطان، جنبه ثانوی دارد؛ بر خلاف وسوسههای انسان. به عبارت دیگر، هیچگاه از جانب خداوند شیطان برای وسوسه انسان خلق نشده است؛ بلكه خلقت شیطان در كنار سائر جنها، فلسفه خاص خود را دارد؛ اما به دلایل دیگر، شیطان برای وسوسه انسان قسم یاد میكند و خداوند وسوسههای وی را در كنار وسوسههای درونی انسان قرار میدهد؛ (۶) بر خلاف نفس اماره انسانی كه از همان ابتدا قابلیت وسوسه و فراهم کردن زمینه آزمایش انسانها را دارد.
آیات و روایات متعددی، زندگی اولیه شیطان را موجودی عابد كه سالیان دراز خداوند را عبادت كرده بود، معرفی كردهاند كه بعدها به دلایل مختلف از این امر رویگردان شده و برای گمراهی انسان قسم یاد كرده است؛ اما نفس اماره انسانی، از همان ابتدا زمینهساز میل و کشش به بدیها میباشد كه انسان با عقل و... به خواستهاو پاسخ منفی داده و یا احیاناً به آن گرایش پیدا میكند؛ نه آنكه ماهیت اولیه نفس اماره، چیزی بوده و بعدها تغییر كرده باشد.
البته فرقهای دیگری ممكن است بیان شود كه به جهت اختصار، از ذكر آنها خودداری می كنیم. اما نكته مهم آن است كه گرچه در مقام نظر، فرقهایی برای این دو بیان میشود، ولی حقیقت و ماهیت هر یك برای نوع انسانها ناشناخته بوده و تشخیص اینكه وسوسه خاص از نوع وسوسههای دورنی و نفسانی است، یا از نوع وسوسههای بیرونی و شیطانی است، امری بسیار مشكل است.
پینوشتها:
۱. یوسف (۱۲)، آیه ۵۳.
۲. نور (۲۴)، آیه ۲۱.
۳. جمعی از نویسندگان، تفسیر هدایت، چ بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، مشهد، ۱۳۷۷ ش، ج ۱۱، ص ۲۵.
۴. شیخ صدوق، امالی، تر جمه كمرهای، محمدباقر، چ اسلامیه، تهران، ۱۳۷۶ ش، ص ۹۵: «اى مردم... شیطانها در این ماه در زنجیرند. از خداوند بخواهید آنها را بر شما مسلط نكند.»
۵. ر.ك: یوسف (۱۲)، آیه ۵۳؛ فجر (۸۹)، آیه ۲۷ - ۳۰.
۶. ص (۳۸)، آیه ۷۱ - ۸۳.
نظرات