چرا علیرغم آنکه قرآن علم غیب را فقط برای خدا می داند، می گویید پیامبر و ائمه (علیهم السلام) هم غیب می دانستند؟
در طول تاریخ انگیزه های بسیاری برای تحریف آیات قرآن و معارف دینی وجود داشته است. از جمله این انگیزه ها، تعصب و پافشاری بر بیراهه ای است که عده ای بدان رفته اند. در واقع بعضی انسان های غیر صلاحیت داری را به رهبری گرفته اند و بعد از آنکه اشکالات این رهبران هویداتر از آن شده که بتوانند انکارش کنند، به جای بازگشتن از بیراهه، سعی کرده اند پیامبر (ص) و رهبران حقیقی را از جایگاه عالی خود به زیر کشند تا اشکالات رهبران ناشایست خود را توجیه کنند. و همین امر سبب شده که عده ای تلاش کنند، علم غیب پیامبر (ص) را هم انکار کنند. در حالی که تاریخ موارد متعددی از آگاهی پیامبر (ص) به امور غیبی را نشان می دهد و حتی آیات قرآنی نیز بر علم غیب پیامبر (ص) و افراد برگزیده الهی تصریح می کند:
عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً * إِلَّا مَنِ ارْتَضىَ مِن رَّسُولٍ (۲۶ -۲۷ جن) داناى غيب اوست و هيچ كس را بر اسرار غيبش آگاه نمى سازد، مگر رسولانى كه آنان را برگزيده.
البته جدای از انگیزه فاسدی که اشاره شد، عده ای نیز به دلیل عدم آشنایی با منطق قرآن، سریع در این مساله دچار اشتباه می شوند و افراد مغرض نیز از همین جهل بسیار استفاده می کنند و با نشان دادن چند آیه در ضمن کتمان سایر آیات، مدعی می شوند که قرآن نیز علم غیب پیامبر (ص) را انکار کرده است. که این شیوه تحریف گری، از نمونه هایی است که خداوند نسبت به آن هشدار داده است:
أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذلِكَ مِنْكُمْ إِلاَّ خِزْيٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُرَدُّونَ إِلى أَشَدِّ الْعَذابِ (۸۵ بقره) آيا به بعضى از دستورات كتاب آسمانى ايمان مى آوريد، و به بعضى كافر مىشويد؟! براى كسى از شما كه اين عمل (تبعيض در ميان احكام و قوانين الهى) را انجام دهد، جز رسوايى در اين جهان، چيزى نخواهد بود، و روز رستاخيز به شديدترين عذابها گرفتار مىشوند.
از جمله آیاتی که منکران علم غیب بدان اشاره میکنند، آیات ذیل است:
قُلْ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدي خَزائِنُ اللَّهِ وَ لا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَ لا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ ( انعام۵۰) بگو: «من نمى گويم خزاين خدا نزد من است و من، (جز آنچه خدا به من بياموزد،) از غيب آگاه نيستم! و به شما نمى گويم من فرشته ام تنها از آنچه به من وحى مى شود پيروى مى كنم.»
قُلْ لا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ وَ ما يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ (نمل ۶۵) بگو: «كسانى كه در آسمانها و زمين هستند غيب نمی دانند جز خدا، و نمى دانند كى برانگيخته مى شوند!»
وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ (انعام ۵۹) كليدهاى غيب، تنها نزد اوست و جز او، كسى آنها را نمى داند.
اما اینکه چرا قرآن این گونه سخن گفته و در بعضی موارد علم غیب را برای برگزیدگان الهی اثبات نموده است و در بعضی موارد علم غیب را منحصر در خدای متعال بیان کرده است، به خاطر آموزش توحید و تثبیت آن در نفوس بندگان است.
در واقع مسلمانان باید بیاموزند که هیچ چیزی مستقل از خدای متعال وجود ندارد. و هر چه هست، متکی به ذات لایزال الهی است. از همین رو هر جایی که کسی مستقل دیده شود، توانایی هایش انکار می شود. اما در پرتو عنایات الهی، همان انسان می تواند فرسنگ ها از دیگر انسان ها متفاوت باشد به گونه ای که درک عظمت آنها نیز برای بندگان عادی ممکن نباشد.
با دقت در آیات فوق این نکته روشن است. هر جا که سخن از غیر خداست، خدا بر انحصار علم غیب در خود اشاره می کند. پیامبر (ص) نیز آنجا که خود را معرفی می کند، ابتدا علم غیب را از خود نفی می کند، اما با این حال به وحی ای که در اختیار او قرار می گیرد اشاره می کند. تا بندگان خدا را این گونه تربیت کند که هیچ چیزی را جدای از خدا و مستقل از او نبینند.
بنابراین باید توجه کنیم که پیامبر (ص) اگر مستقل از خدا دیده شود، غیر از پیامبری است که متکی به خدای متعال است، پیامبری که متکی به خداست، بسیار عظیم است، چون بهره های بسیاری از خدای متعال برده است. که از جمله این بهره ها، همان علم غیبی است که خدای متعال در موارد متعدد به در اختیار قرار دادن این امر برای پیامبر (ص) اشاره می کند:
تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيها إِلَيْكَ (هود ۴۹) اينها از خبرهاى غيب است كه به تو (اى پيامبر) وحى مى كنيم.
ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيهِ إِلَيْكَ (آل عمران۴۴) (اى پيامبر!) اين، از خبرهاى غيبى است كه به تو وحى مى كنيم.
قَدْ نَبَّأَنَا اللَّهُ مِنْ أَخْبارِكُمْ (توبه ۹۴) چرا كه خدا ما را از اخبارتان آگاه ساخته.
نظرات