آیا شیطان می تواند ممثل شود؟
" تمثل" در اصل از ماده" مثول" به معناى ايستادن در برابر شخص يا چيزى است، و" ممثل" به چيزى مى گويند كه به صورت ديگرى نمايان گردد.[۱] و موارد متعددی در قرآن و روایات برای آن بیان شده است.
قرآن تمثل فرشتگان برای حضرت ابراهیم (ع)[۲]، تمثل جبرائیل[۳] برای حضرت مریم[۴] تمثل دو برادر برای حضرت داوود[۵] ،[۶] تمثل فرشتگان برای حضرت لوط (ع)[۷] را نقل میکند، همچنان که از تمثل شیطان در روز بدر[۸] سخن میگوید:
وَ إِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ وَ قالَ لا غالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَ إِنِّي جارٌ لَكُمْ فَلَمَّا تَراءَتِ الْفِئَتانِ نَكَصَ عَلى عَقِبَيْهِ وَ قالَ إِنِّي بَريءٌ مِنْكُمْ إِنِّي أَرى ما لا تَرَوْنَ إِنِّي أَخافُ اللَّهَ وَ اللَّهُ شَديدُ الْعِقابِ[۹] و (به ياد آور) هنگامى را كه شيطان، اعمال آنها [مشركان] را در نظرشان جلوه داد، و گفت: «امروز هيچكس از مردم بر شما پيروز نمىگردد! و من، همسايه (و پناهدهنده) شما هستم!» امّا هنگامى كه دو گروه (كافران، و مؤمنان مورد حمايت فرشتگان) در برابر يكديگر قرار گرفتند، به عقب برگشت و گفت: «من از شما (دوستان و پيروانم) بيزارم! من چيزى مىبينم كه شما نمىبينيد من از خدا مىترسم، خداوند شديد العقاب است!
البته صراحتی که در بیان تمثل فرشتگان در بعضی موارد[۱۰] وجود دارد، در این آیه وجود ندارد، و این امر سبب شده عده ای تمثل شیطان را مساله ای غیر قابل قبول بدانند. و با انکار تجسم شیطان، در واقع هر نوع تمثل شیطان را انکار کنند.
البته مساله انکار تمثل شیطان، همیشه در بین متفکران مطرح بوده و باز بودن راه تاویل متون دینی، مسیر این گونه اختلاف نظرها را هموار کرده است. و آیه مرتبط به این مساله نیز به راحتی تاویل شده است و گفته اند:
«اين كار از طريق وسوسه هاى باطنى صورت گرفته است، او با وسوسه هاى خويش و استفاده از صفات منفى و زشت شيطانى مشركان، اعمالشان را در نظرشان جلوه داد و به آنها چنين وانمود كرد كه نيروى شكست ناپذيرى در اختيار دارند، و يك نوع پناهگاه و اتكاء باطنى در آنها توليد كرد. اما پس از مجاهده سرسختانه مسلمانان و حوادث اعجاز آميزى كه سبب پيروزى آنها گرديد آثار اين وسوسه ها از دل آنان بر چيده شد، و احساس كردند كه شكست در برابر آنها قرار گرفته و هيچ تكيه گاهى براى آنها نيست بلكه كيفر و مجازات سختى از طرف خدا در انتظار آنهاست.»[۱۱]
مخالفت با تمثل نیز منحصر به تمثل شیطان نیست بلکه بعضی به طور کلی با تمثل مخالف هستند و دلایلی برای ممکن نبودن تمثل بیان میکنند. که عمده آن منافات پذیرش تمثل، با اعتماد به درک حسی است.[۱۲] اما از منظر علامه طباطبایی، اشکال بی اعتمادی به ادراکات حسی، تنها با پذیرش امکان تمثل رخ نمی نمایاند. و این اشکال (بی اعتمادی به ادراکات حسی)، حتی برای کسانی که به عوالم غیب باور ندارند، نیز میتواند مطرح شود. بنابراین تلاش برای رفع اشکال با نادر نشان دادن تمثل یا بیان اینکه این امر مخصوص انبیاء است،[۱۳] مشکلی را حل نمیکند. خصوصا که فرض رخداد پدیدهای نادر، میتواند در هر موقعیت مشخصی، مطرح شود.
بنابراین برای حل اشکالِ خدشه در اعتماد به ادراکات حسی، باید راهی دیگر پیموده شود.
علامه یکی از جوابهای مطرح در این زمینه را اینگونه تبیین میکنند که: حس، محسوس خارجی را درک نمیکند بلکه تصویری از آن مییابد و تحمیل درک حسی بر محسوس خارجی کار فکر است. بنابراین بداهت محسوسات، با خطا در بعضی موارد، از بین نمیرود و اشتباه در تحمیل حکم حس بر محسوس، باید با نظیر تجربه و علم از بین برود. همان گونه که در کوچک دیدن شی دور، مایل دیدن مستقیم، متحرک دیدن خورشید و نظیر آن روی میدهد. و خطا در درک محسوس، همان گونه که میتواند ناشی از ساختار حس باشد میتواند تحت تاثیر عوامل داخلی یا خارجی روی دهد. مانند اینکه ترس شدید میتواند سبب ایجاد تصاویر خوفناک در ذهن شود.[۱۴] و تمثل نیز میتواند یکی از عوامل خارجی ایجاد کننده اشتباه در درک حسی باشد.
بنابراین استبعاداتی که در مساله تمثل شیطان مطرح شده و آن را سبب بر هم خوردن نظام اجتماع و سلب اعتماد به ادراکات حواس و نظیر آن مطرح کرده اند، قادر به انکار اصل تمثل شیطان نیست و نمیتواند مبنایی برای تاویل آیات و روایات فراوان در این باره باشد.
از اینرو علامه طباطبایی با اشاره به روایات تمثل شیطان میفرمایند:
«روايات امر ممكنى را اثبات مىكند نه امر محالى را، و در مباحث علمى صرف استبعاد دليل شمرده نمىشود، و تجسمهاى برزخى هم خيلى نادر و نوظهور نيست، پس هيچ موجبى براى اينكه در انكار آن اصرار بورزيم نيست. البته در اثبات آن هم نمىشود اصرار كرد و ليكن ظاهر آيه با اثبات آن بهتر مىسازد.»[۱۵]
[۱] - ر.ک: تفسیر نمونه، ج۱۳، ص ۳۷
[۲] - ر.ک: سوره هود: ۱۱، آیات ۶۹و۷۰ همچنین سوره الذاریات: ۵۱، آیه ۲۴ تا ۳۷
[۳] - ر.ک: تفسیر نمونه، ج۱۳، ص ۳۶ «تقريبا همه مفسران معروف، روح را در اينجا به جبرئيل فرشته بزرگ خدا تفسير كردهاند.»
[۴] - ر.ک: سوره مریم: ۱۹، آیات ۱۶ تا ۲۲
[۵] - ر.ک: سوره ص : ۳۸، آیات ۲۱ تا ۲۴
[۶] - ر.ک: الميزان في تفسير القرآن، ج۱۷، ص ۱۹۴
[۷] - ر.ک: سوره هود: ۱۱، آیات ۷۷ تا ۸۱
[۸] - ر.ک: الميزان في تفسير القرآن، ج ۹، ۹۸ و مجمع البيان في تفسير القرآن، ج۴، ص ۸۴۴
[۹] - سوره انفال: ۸ ، آیه ۴۸
[۱۰] - ر.ک: سوره مریم: ۱۹، آیه ۱۷: فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا
[۱۱] - تفسیر نمونه، ج۷، ص ۲۰۱: تفسیر نمونه مطلب را به نقل از دیگران نقل کرده و اعتقاد خود نویسنده نیست.
[۱۲] - ر.ک: الميزان في تفسير القرآن، ج۱۴، ص ۳۷
[۱۳] - مطلب حجت الاسلام معلمی در روزنامه تهران امروز
[۱۴] - ر.ک: الميزان في تفسير القرآن، ج۱۴، ص ۳۸
[۱۵] - الميزان في تفسير القرآن، ج۹، ص ۱۰۹
نظرات