دين زرتشت در مقايسه با دين اسلام چه اشتراك و افتراقي دارد؟
از پيشوايان اسلام، رواياتي وجود دارد مبني بر اين كه زردشتيان پيامبري داشتند و او صاحب كتاب آسماني بود، ليكن بعداً از بين رفت. (۱)
طبق اين ديدگاه: آيينی كه زرتشت به جهانيان عرضه داشت، آيين توحيدي بود و به مبدأ و معاد و هدايت شريعتي خداوندي و نبوت معتقد بود.
شهيد مرتضي مطهری ميگويد: "آن چه در مورد زرتشت محقق است اين كه او مردم را به توحيد در عبادت دعوت ميكرد. اهورامزدا از نظر شخص زرتشت نام خداي ناديده، خالق جهان و انسان است، و تنها موجودي است كه شايسته پرستش است." (۲)
زرتشتيها معتقدند كه روح آدمي پس از مرگ در عالم ديگري زندگي ميكند و زندگي او براساس كارهاي دنيوياش ميباشد. فرد اگر نيكوكار باشد، در زندگي پس از مرگ، متنعم ميشود و از زشتکاري خويش معذب ميگردد. (۳)
آنان به بهشت، جهنم و« اعراف» اعتقاد دارند. (۴)
در اين باورها (مبدأ، معاد و نبوت عامه) بين اسلام و زرتشت اشتراك هست. در مسائل اخلاقي همانند راستگويي و پرهيز از دروغ نيز دو آيين تا حدودي مشتركاند. از آن جايي كه شعار زرتشتيان پندار نيك، گفتار نيك و كردار نيك است، و ميگويند: راستگويي آدمي را بهشت و دروغگويي به جهنم سوق ميدهد. شبيه اين اعتقاد در اسلام هم وجود دارد كه گفته شده: نجات در صداقت و هلاكت در دروغگويي است.
اما جداي از اين چند امر مشترك، در بسياري از امور تفاوت هست، مثلاً دين اسلام بر محور رهنمودهاي پيامبر اسلام، وحي به حضرت و قرآن قرار دارد كه زرتشتيها این امور را قبول ندارند.
آنان آتش را مقدس ميشمارند و در آتشكدهها آتش را فروزان نگاه ميدارند. پيراهن مقدس « سدره» را طي مراسمي به تن پسران ميپوشانند و ريسمان مقدس «كستي» را بر كمرشان ميبندند. كالبد مردگان را در« برج خاموش» يا در« دخمه» مينهند و آن را غذاي لاشخورها ميسازند. (۵)اينها را مسلمانان قبول ندارند.
در اعتقاد زرتشتيان جهان از دو نظام خير و شر تشكيل شده است. ذات خوب به همراه شش فرشته روحهاي جاويدان و ازلي را تشكيل ميدهند.و ذات به همراه شش فرشتة شر، هفت روح خبيث را تشكيل ميدهند. (۶)
زردشتيها به ازدواج با محارم روي ميآورند،(۷) كه در اسلام پذيرفته شده نيست در اسلام امهات مسائل احكامي و آنچه كه به عنوان فروغ دين معروف است، در ده عنوان: نماز، روزه، حج، جهاد، امر به معروف، نهي از منكر، زكات، تولي و تبري، خلاصه ميشود كه اينها را زردشتيها قبول ندارند.(۸)
پی نوشت ها :
۱- مجلسي، بحارالانوار، ج ۱۴، ص۴۶۳
۲- مرتضى مطهري، خدمات متقابل اسلام و ايران، ص ۱۹۱
۳- مبلغي، اديان و مذاهب ،ج۱،ص،۳۷۵و۳۶۶.
۴- جان ناس، تاريخ جامع اديان، ص ۴۷۵
۵- همان، ص ۴۷۸ - ۴۸۲
۶- مبلغي، همان، ص ۳۲۸
۷-همان، ص ۳۹۹ تا ۴۰۲
۸-براى اطلاع بيشتر ، مراجعه شود به : تاريخ اديان و مذاهب جهان، مبلغى آباداني، ج ۱، ص ۲۹۳ به بعد؛ نيز تاريخ جامع اديان، جان ناس، ص ۴۴۷ به بعد.
دیدگاهها
سلام
سلام
این درسته که از امام صادق علیه السلام روایت هست که مجوسان پیامبری داشتند که از طرف خدا مبعوث شده بود ولی زرتشت پیامبر دروغین بوده است ؟
پاسخ :
پاسخ :
باسلام وتشکر .
گرچه به چنین حدیثی دست نیافتم ولی ممکن است چون که قبل از ظهور زردشت ، يعنى پيش از پادشاهى مادها، بوميان غير آريايى ايران دينى داشتند كه آيين مغان ناميده مى شد. كلمه مغ (مگوش ) در زبان قديم ايران به معناى خادم بوده است . به نظر مى رسد مغان سكنه بومى ايران بوده اند و مانند دراويديان هندوستان ، پس از ورود آرياييان سرزمين خود را تسليم آنان كرده اند. واژه المجوس كه در زبان عربى به زردشتيان اطلاق مى شود، از همين كلمه مگوش گرفته شده است.
هنگامى كه چند قرن بر ورود آرياييان به ايران گذشت اين قوم اندك اندك به شهر نشينى روى آوردند و اين مساله در جهان بينى ايشان تاثير گذاشت .در آن روزگار شخصي بر خاست و آرياييان را به آيين تازه اى دعوت كرد و آيين مغان را برانداخت . اين شخص كه خود را فرستاده خداى خوبى و روشنايى معرفى مى كرد، زردشت نام داشت . وى مدعى بود آيين خود را از آهورمزدا دريافت كرده تا جهان را از تيرگيها پاك كند و آن را به سوى نيكى و روشنايى رهنمون شود.
بنا بر اين كلمه مجوس در اصل اسم دين زرتشتيان نبوده است بلكه آيين مجوس قبل از آيين زرتشت وجود داشته است ؛ لكن از آن جهت كه پيروان آيين مجوس به زرتشت گروديند و عملاً آيين مجوس در آيين زرتشت منحلّ شد ، در ميان اعراب و در روايات اهل بيت(ع) نيز از آيين زرتشت با نام آيين مجوس ياد شده است. البته اين آيين بعد از زرتشت نيز دچار تحوّلات زيادي شده است. برخي محققين گفته اند: واژه زرتشت قبل از ظهور آيين زرتشت به عدّه اي از پيامبران اطلاق مي شده است ؛ لكن بعد از ظهور زرتشت معروف ، اين اسم براي او عَلَم شده است.
گفتنی است ایرانیان قدیم دارای دینهای متعدد غیر آسمانی بودند حتی از مفهوم الوهیت که در ادیان آسمانی مطرح است، آگاهی نداشتند. در دورانی الهه های متعدد را می پرستیدند. خدای خورشید، خدای آسمان و برخی خدایان دیگر، تا اینکه به آئین میترائیسم و مهر پرستی روی آوردند. سپس به دین زرتشت گرائیدند. بنابراین در دورههای مختلف ادیان آن ها متفاوت بوده است حتى در یک دوره برخی به یک دین و برخی به دین دیگر گرایش داشتهاند. (۱) در نتیجه این که مجوس غیر از زردشت باشد وپیروان مجوس غیر از پیروان زردشت باشند احتمالش وجود دارد .
پی نوشت:
۱. دایرة المعارف بزرگ اسلام، ج ۱۰، ص ۵۸۲.
نظرات