علت دین گریزی جوانان چیست؟
این سوال ممکن است در ابتدا مفهومی غلط را به ذهن متبادر کند و آن اینکه اکثر جوانها دین گریز هستند و دین داری دوران افول و بی رونقی خود را سپری می کند.
در حالی که قطعا این گونه نیست و دین داری امروزه دورانی خوب را سپری می کند. کافیست بین مراسم های پرشور مذهبی و اجتماع میلیونی مردم در آنها با دورانی مقایسه کنیم که سخن از دین واقعی، انسان را ناگزیر به فرار از شهر و دیار می کرد!
«وَ إِذِ اعْتزَلْتُمُوهُمْ وَ مَا یَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُاْ إِلىَ الْكَهْفِ[کهف/۱۶] و (به اصحاب کهف گفتیم هنگامى كه از آنان و آنچه جز خدا مىپرستند كناره گیرى كردید، به غار پناه برید!»
دوران غلبه کفر و شرک در جهان کم نبوده است و در قصص قرآنی نیز موارد بسیاری از آن را می بینیم! امت نوح که کفر گسترده شان سبب نزول عذاب شد. امت ابراهیم که همگی برای دفاع از بت ها او را در شعله های آتشی بسیار گسترده انداختند. امت لوط که همگی به زشت کاری مشغول بودند. امت موسی که سرکشی ها بسیاری نظیر کشتن هفتاد پیامبر در یک روز را داشته اند. و ...
بنابراین امروز دینداری وضعیت نامناسبی ندارد و باید به این نکته توجه کرد که هدف اصلی دین، به تبعیت کشاندن همه و مومن کردن همه نیست! بلکه دین می خواهد زمینه ایمان فراهم شود و تنها کسانی که ایمان را انتخاب می کنند، مومن شوند. و باقی در کفر خود فرو روند. به همین دلیل خدای متعال مانع فعالیت شیطان نمی شود بلکه جنودی در اختیار شیطان قرار داده تا سرپرستی گمراهان را به عهده بگیرد! (مسائل اجتماعی و قوانین غیر از انتخاب ارادی ایمان است.)
«إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً[انسان/۳] ما راه را به انسان نشان دادیم، خواه شاكر باشد (و پذیرا گردد) یا ناسپاس»
«إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ[نحل/۱۰۰] تسلّط شیطان تنها بر كسانى است كه او را به سرپرستى خود برگزیدهاند، و آنها كه نسبت به خدا شرك مى ورزند.»
اگر بخواهیم هدف دین را اشتباه بنگریم، باید بگوییم که تمام پیامبران شکست خورده اند! چرا که فرزند نوح کافر شد. ابراهیم نتوانست عموی خود را مومن کند. لوط نتوانست همسر خود را به راه بکشاند و ... یعنی حتی در خانواده خود نیز موفق نبودند. در حالی که هدف اصلی انبیاء چیز دیگری بوده که با نگاه به آن پیروزی شان محرز و مسلم است:
«فَإِنْ أَعْرَضُوا فَما أَرْسَلْناكَ عَلَیْهِمْ حَفیظاً إِنْ عَلَیْكَ إِلاَّ الْبَلاغُ[شوری/۴۸] و اگر روى گردان شوند (غمگین مباش)، ما تو را حافظ آنان (و مأمور اجبارشان) قرار نداده ایم وظیفه تو تنها ابلاغ رسالت است!»
پس نکته ای که باید به آن توجه کنیم، اینکه در زمان بالندگی دینداری متولد شده ایم و باید حمد و سپاس این نعمت الهی را به جای آوریم. هر چند انسان بی نهایت طلب، همیشه باید با نگاه به افقی عالی تر، از وضعیت کنونی خویش برای رسیدن به وضعیتی بهتر حرکت کند.
اما بعد از توضیح مقدمه ای مفصل، این مطلب نیز روشن شد که دین گریزی همیشه به نوعی وجود داشته است و علت اصلی آن نیز در این آیه بیان شده است:
«بَلْ یُریدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ[قیامت/۵] (او شک ندارد) بلكه مى خواهد كه در آینده نیز به كارهاى ناشایست پردازد.»
انسان با دو ندای متفاوت خوانده می شود. و بعضی از افراد به ندای شهوات و شیطان گوش فرا می دهند و به همین دلیل به دین داری پشت می کنند.
روشن است که ماهواره و تهاجم فرهنگی و ... همیشه نبوده اما کفر ورزی همیشه بوده است. همان گونه که روشن است در عصر ماهواره و تهاجم فرهنگی و ... انسان های مومن اعم از جوان و پیر بسیارند.
و این مطلب نیز بدیهی است که شیطان از ابزارهایی نظیر ماهواره و سایت ها و ... استفاده می کند و افرادی که دنیای فانی را انتخاب کرده اند، با همین ها به فساد می کشاند.
البته مساله دین ستیزی در عصر ما مولفه هایی خاص نیز دارد که شاید به این شکل در گذشته نبوده است. مثلا هیاهوها و جنجالی هایی که با ژست علم با دین مقابله می کنند. در حالی که علم هیچ مطلب صحیحی علیه دین حق ندارد. و دین حقیقی نیز با علم حقیقی تضادی ندارد.
نظرات