تبلیغ بی قانونی به اسم آزادی و تنزل دادن آزادی به سطحی ترین لایه ها و مبتذل ترین امور، خیانتی است که شیفتگان فحشا به مدد دلارهای غربی و ابزارهای آنها برای به بردگی کشاندن تدریجی ایرانیان انجام می دهند.
آزادی و دین
با توجه به حکم ارتداد چگونه می توان باور داشت در اسلام آزادی و منطق قوی وجود دارد؟
مساله ارتداد، یک مساله اجتماعی است و باید از زاویه امنیت روانی جامعه بدان نگریست. در تمام جوامع برای امنیت احکام تضمین کننده ای قرار داده شده است. در امنیت صحت و سلامت جسمی می بینیم که نه تنها اجازه تبلیغ به برخی امور داده نمی شود بلکه در مواردی صاحبان یک منفعت را ناچار به ضد تبلیغ می کنند.
چرا در کشور اسلامی اجازه تبلیغ به سایر ادیان داده نمی شود؟
تبلیغ مفهوم گسترده ای دارد و لزوما به شکل طرح مباحث منطقی نیست. بلکه ممکن است برای انجام آن، از انواع شیوه های فریبکارانه نیز استفاده شود. از همین رو عقلا هرگز قبول نمی کنند که هر نوع تبلیغی آزاد باشد. البته در زمان ما، عملا گستردگی رسانه ها محدودیت ها را از بین برده و ادعاهایی اینچنین برای مظلوم نمایی و فریبکاری است.
چطور اسلام ضد برده داری است ولی پیامبر و امامان غلام و کنیز داشتند؟
اسلام با فراهم آوردن شرایط انسانی و عاطفی برای زندگی بردگان، بردگان را از سراسر دنیا مشتاق به پیوستن به جامعه اسلامی نمود و آنان در بازگشت به موطن خود همراه با آزادی، مبلّغ و مروّج اسلام می شدند. اسلام راه برده شدن افراد آزاد را مسدود كرد و از سوی دیگر راه آزادی بردگان را گشود.
آیا می توان گفت عقیده هر کسی برای خودش محترم است؟
اولا هیچ عاقلی نمی پذیرد که هر نوع عقیده ای احترام دارد. ثانیا هیچ کس به این شعار عمل نمی کند. ثالثا عدم محترم دانستن عقیده دیگران به معنای جنگ و آزار آنها نیست.
چگونه مسلمانان از افراد بی دین توقع دارند به مقدسات آنها احترام بگذارند؟
اگر کسی خواهان زندگی مسالمت آمیز باشد و سر ستیزه گری و آشوب طلبی ندارد، این مطلب بسیار روشن است خصوصا با توجه به آنکه مقدسات برای مومنان از مال و جان شان بسیار ارزش مند تر است.
چرا اسلام قبل از قدرت، با مشرکین مدارا می کرد، اما پس از قدرت، دستور قتل آنها را داد؟
اولا همین تفاوت خود یکی از حکمت های منطقی در روش مواجهه مسلمانان با مخالفان خود است. ثانیا اسلام در اوج قدرت و شکوه نیز نشان داد، آنجا که نیازی به خشونت نباشد، از آن به شدت پرهیز می کند. ثالثا آنچه درباره مدارا با مشرکین گفته شده است، مربوط به دوره زمانی خاصی نیست. بلکه مربوط به کسی است که با او مواجهه داریم.
آیا برای هدایت کردن دیگران وظیفه ای داریم؟ یا باید افراد گمراه را به حال خود رها کنیم؟
شهر سوال ـ یعنی تلاش نماییم که راه حق روشن باشد و کسی به دلیل نفهمیدن گمراه نشود و شبهات و کج فهمی ها، دیگران را به بیراهه نکشاند. اما جایی که حق روشن و واضح شده و همه گونه تبیین شده سپس شخص به انتخاب خود بیراهه می رود، ما وظیفه ای نداریم و تلاش در چنین مواردی هیچ ثمری نخواهد داشت همان گونه که "خود را به خواب زده، هرگز بیدار نخواهد شد."
آیا تجاوز به زنان کافر از منظر اسلام جایز است؟
شهر سوال ـ از همین رو زنای با کفار معنا دارد و کسی که با کافری زنا کند نیز حدود الهی بر او جاری می شود: اگر مرد مسلمانی با زن کافر ذمی زنا کند، حکم او همان حکم زنا با زن مسلمان است؛ یعنی اگر محصن باشد حکم او رجم (اعدام) است و اگر غیر محصن باشد، صد ضربه شلاق به او زده می شود، اما در مورد زن کافر حاکم شرع اختیار دارد که یا حکم اسلام را در باره او اجرا کند و یا او را به محکمه کفار می دهند تا بر طبق مذهب خودشان بر او حکم جاری کنند.[۲]
چرا در قرآن ازدواج با کنیزان به گونه ای توهین آمیز به کنیزان بیان شده است؟
شهر سوال ـ البته باید توجه داشت که در صورت مساوی بودن ایمان، یک انسان آزاد بر یک انسان برده، ارجحیت دارد. و کسی که با مساله برده داری در اسلام آشنا است، می تواند رمز این مساله را دریافت کند. چون در اسلام تمام راه های برده گیری بسته شده و تنها کسانی که به جنگ با مسلمانان می پردازند، برای تنبیه و ریشه کن کردن فتنه، یا کشته می شوند و یا به برده گی در می آیند. در واقع حکم برده گیری، یک حکم تنبیهی برای کسانی است که مرتکب خلاف شده اند. و به همین دلیل تفاوت منزلت اجتماعی بردگان با سایر انسان ها معنا دارد. و روشن است که همیشه شان اجتماعی یک زن آزاد، از زن برده بالاتر است و زن آزاد ارجحیت دارد. به همین خاطر در ازدواج نیز زن آزاد گزینه اول است: