چهره واقعی شیطان چه شکلی است؟
آنچه روشن است اینکه، شیطان و جنّ از آتش آفریده شده اند و موجودات لطیفی می باشند، که در وضع عادی نمی توان آن ها را دید، اما جن ها و شیطان ها، انسان ها را می بینند، چنان كه خداوند برای برحذر داشتن آدم ازشیطان و اتباع او می فرماید:
إِنَّهُ یَرَیكُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ؛[اعراف/۲۷] شیطان و هم جنسانش شما را از جایى می بینند كه شما آن ها را نمی بینید.
و اینکه «جن و شیطان مانند فرشتگان موجوداتی نامریی هستند, ولی گاه به صورتی در آمده و قابل رؤیت می شوند. بنابراین، حقیقت جن و شیطان را نمی توان دید، لیكن به جهت لطافتی كه دارند و می توانند به صورت اشكال مختلفی در بیایند وجود آن ها را به صورت های نمادین می تواند دید.»[۱]
و درباره تمثلات شیطان هم باید گفت که شیطان گاهی به شکل حیوانات و گاهی به شکل انسان در می آید، در این باره شیخ مفید می فرماید:
«گاهى مردم نادان قبول نمىكنند كه ممكن است جن بصورت حیوان غیر گویا درآید با آنكه قبل از بعثت و بعد از بعثت چنین اتفاقى بوقوع پیوسته و اخبار مسلمانان هم از وجود آن اطلاع داده و درآمدن جن بصورت ما را بعد از آن نیست كه همه اهل قبله متفقا اطلاع دادهاند كه شیطان در دار الندوه (محلى بود كه قریش علیه رسول اللَّه اجتماع مىكردند) بصورت پیرمردى نجدى درآمد و با آنها علیه رسول اللَّه همفكرى كرد و نیز در روز بدر بصورت سراقة بن جعشم مدلجى درآمد و با مشركان همكارى مىنمود چنانچه خدا مىفرماید او گفت:
وَ إِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ وَ قالَ لا غالِبَ لَكُمُ الْیَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَ إِنِّی جارٌ لَكُمْ فَلَمَّا تَراءَتِ الْفِئَتانِ نَكَصَ عَلى عَقِبَیْهِ وَ قالَ إِنِّی بَریءٌ مِنْكُمْ إِنِّی أَرى ما لا تَرَوْنَ إِنِّی أَخافُ اللَّهَ وَ اللَّهُ شَدیدُ الْعِقابِ؛ [۴۸ انفال] شیطان كردارشان را در نظرشان بیاراست و گفت: امروز از مردم كسى بر شما پیروز نمىشود و من پناه شمایم. ولى چون دو فوج رو به رو شدند او باز گشت و گفت: من از شما بیزارم، كه چیزهایى مىبینم كه شما نمىبینید، من از خدا مىترسم كه او به سختى عقوبت مىكند. »[۲]
اما مطلب خاصی درباره شکل واقعی شیطان در آیات و روایات نیافتم، و در انتهای جواب نکته زیبایی که علامه مجلسی به آن اشاره کرده است را تقدیم می کنم:
«بحث و نظر در اینكه ذات و ماهیت شیطان چیست آیا جسم لطیف است یا اساسا جسم نیست و اگر جسم است چگونه میتواند در بدن انسان داخل شود بىمورد است و در علم اخلاق و رفتار و اعمال انسانیت نیازى باین گونه بحثها نیست بلكه كسى كه در این بحثها وقت خود را صرف میكند نظیر كسى است كه مار گزندهاى داخل لباسهایش رفته و او الآن باید در صدد رفع و جلوگیرى از نیش زهر آگین او باشد. بجاى این كار مشغول بحث از رنگ مار و طول و عرض او بشود و این گونه بحث عین جهل و نادانى است چون هر چه هست در حال حاضر انسان با خاطرات خطرناك زیان بار مواجه و دست بگریبان است و معلوم شد كه بالاخره شیطان علت و سبب پیدایش وسوسهها است و معلوم شد نیز چیزى كه انسان را بضرر و زیان مهم و قابل احتراز سوق میدهد (هر چه هست و هر كه هست) بالاخره دشمن است بنا بر این دشمن بودنش روشن پس سزاوار است بجنگ و مبارزه او بپردازد.»[۳]
[۱]. علی رضا رجالی تهرانی , جن و شیطان , ص ۴۷.
[۲]. الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج۱، ص: ۰۳۵.
[۳]. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج۶۷، ص: ۴۲.
دیدگاهها
خوب و کوتاه بود . . .
خوب و کوتاه بود . . .
نظرات