چه دلیلی بر عدم تحریف قرآن وجود دارد؟
تحریف قرآن بر دو قسم است: تحریف لفظى، تحریف معنوى.
تحریف لفظى: یعنى تغییر دادن الفاظ، به صورت كاستن یا افزودن كلمات قرآن. تحریف معنوى به معناى تفسیر به رأى قرآن است.
تحریف لفظى بر دو قسم است: ۱. افزودن بر آیات ۲. كاستن از آیات. هیچ یك از مسلمانان قائل به تحریف لفظى به معناى افزودن بر آیات و كلمات قرآن نیستند. شیعه و سنى آن را انكار مى كنند. آنچه مورد بحث واقع شده، تحریف به معناى كاستن از آیات است. در این زمینه، دلایل فراوانى وجود دارد كه به برخى از آن ها اشاره مى كنیم:
الف) دلیل عقلى: بشر به تنهایى و با استفاده از عقل و علم خود قادر نیست به كمال نهایى - كه غایت آفرینش است ـ برسد، پس لازم است از باب حكمت و یا لطف الهى، راهى تضمین شده وجود داشته باشد، تا فلسفه آفرینش تحقق یابد و نقض غرض نشود. از طرفى، با امكان تحریف قرآن - كه تنها سند آسمانى تأمین سعادت و كمال بشر است - دیگر راه تضمین شده اى باقى نخواهد ماند، پس حكمت و لطف الهى اقتضا دارد كه قرآن به طور سالم و دست نخورده در دسترس انسان ها قرار بگیرد، تا انسان ها بتوانند براى پیمودن راه سعادت دنیا و آخرت خود، از آن بهره گیرند.
ب) دلیل قرآنى
«اِنّا نَحْنُ نَزَّلنَا الذكْرَ وَ اِنّا لَهُ لَحَـفظون؛[حجر/۹] ما قرآن را فرو فرستادیم و خود، از آن نگه دارى و محافظت مى كنیم»
با توجه به این آیه مى گوییم:
۱- خداوند حفظ قرآن را بر عهده گرفته و آن را تضمین كرده است.
۲- آنچه را خداوند محافظت كند، محال است مورد دستبرد و تحریف (كم یا زیاد شدن ) قرار گیرد.
نتیجه: پس مُحال است قرآن مورد تحریف قرار گیرد.
ج ) دلیل روایى: در حدیث متواتر از پیامبر(ص) نقل شد است که: قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) دو گوهر گران سنگند و مادام كه امّت اسلام به آن دو چنگ زنند، هرگز گمراه نخواهند شد. این دو، از هم جدا نمى گردند، تا آن كه در حوض(قیامت) بر حضرت وارد شوند.[۱]
این حدیث، با صراحت اعلام مى كند كه قرآن براى همیشه و تا روز قیامت محفوظ است؛ زیرا اگر تحریف شده باشد، چنگ زدن به آن نه تنها انسان را هدایت نمى كند ، بلكه باعث گمراهى او نیز مى شود.
د) شواهد تاریخى: در طول تاریخ، شواهدى وجود دارد كه قرآن سالم مانده و تحریف نشده است. بعضى از این شواهد عبارتند از:
علاقه زیاد عرب به قرآن به دلیل فصاحت و بلاغت و آهنگ معجزه آساى آن، انس فراوان مسلمانان با قرآن و حفظ و تلاوت آن در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) و بعد از ایشان، تقدس قرآن نزد مسلمانان و حساس بودن آنان به هرگونه تغییر در آن، دستورها و توصیه هاى ویژه پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) در مورد تلاوت و نوشتن و حفظ و جمع آورى قرآن، تهیه كردن نسخه هاى متعدد از قرآن و فرستادن به كشورهاى اسلامى و ... . شواهدى بر سالم ماندن قرآن و خدشه دارنشدن از سوى دشمنان است. مگر ممكن است قرآن تحریف شده باشد، ولى امامان معصوم (علیهم السلام) و علماى اسلام - كه حافظ و مبیّن قرآن بوده اند - ساكت نشسته و چیزى نگفته باشند؟ حتى یك مورد هم ثابت نشده است كه امامان معصوم(علیهم السلام) مثلا گفته باشند این مورد از قرآن تحریف شده است. بنابراین، با وجود دلایلى كه ذكر شد و دلیل هاى دیگر، قرآن هرگز دستخوش تحریف نشده است.
برای آگاهی بیشتر ر.ک : ترجمه کتاب : صیانه القرآن من التحریف، آیت الله معرفت
[۱]. أمالی الصدوق، ص۴۱۵.
دیدگاهها
با سلام
با سلام
اول اینکه شما دارید از دید اسلام نگاه می کنید یعنی تعصب دارید ویا ترس که نمیتونید نقصی به قران وارد کنید پس توجیح می کنید .به نظر من که عقلی نگاه میکنم احتمال تحریف زیاده از همه لحاظ من یه جا خوندم یه قران تو روسیه هست که ایاتش بیشتر یا یکسری سوره هاش تعداد ایاتش بیشتر نمیدونم چقد صحیحه درسته که قران چندین حافظ داشته اما حکومت عثمان میتونسته با پول همه رو خریده باشه مثل حکومت که راحت صاحبش شدن امام علی (ع)هم نتونست کاری از پیش ببره واسه قران هم میتونست اینطور باشه
سلام
سلام
آنچه می توان بر پایه آن سخن گفت، دلیل است. و ما نیز دلیل می آوریم و اگر بخواهید با تهمت زدن و مطرح کردن انگیزه سخن بگویید طبیعتا از بحث منطقی خارج شده اید.
اما درباره قرآنی که شنیده اید در روسیه و ... ملاک تحریف نشدن این نیست که هیچ جایی نسخه غیر معتبر وجود نداشته باشد، بلکه ملاک این است که اگر کسی بخواهد نسخه حقیقی را بیابد، بتواند به آن دسترسی پیدا کند. و این درباره قرآن بسیار روشن است بر خلاف تورات و انجیل که اصلا ممکن نیست به همان نسخه اولیه دست یافت.
و خریدن مردم با پول زمانی معنا دارد که اولا عده کمی در این قضیه نقش داشته باشند، ثانیا آن قدر انگیزه شان سست باشد که به خاطر پول کوتاه بیایند، حال آنکه هر دو فرض غلط است. و اینکه درباره حکومت حضرت علی (ع) تخلف کردند، به خاطر اجتهادهای شخصی و کینه هایشان بوده است که به هیچ عنوان نظیر این مسائل در بحث قرآن نبوده است.
سلام
سلام
بحث تهمت نیست موضوع رسیدن به نتیجه است متاسفانه در جامعه ما با طرح این سوالات وشبهات از سوی عده ای دارن مردمو از اسلام دور میکنن که به نظر من بجای فرار وتهمت باید کلمه به کلمه جواب بدیم بخصوص دوستان حوضه نباید فقط به پاسخ مراجع گذشته اکتفا کرد مقتضیات زمانو باید در نظر گرفت وجوابی نو یافت مطمئنا در قران جوابهای زیادی هست که واسه ما کشف نشده اند.ما بجای تهمت واز کوره در رفتن باید پاسخ منطقی پیدا کنیم ممنون چون با حوصله جواب دادید من خودم دوست دارم تمام شبهاتی که بیان میشه روشون فکر کنم و میخوام در زمانش جواب همشون بدم فعلا که متاسفانه مشکلات دنیای امروز بدجور مشغولم کرده من برای یافتن حقیقت حتی بعضی وقتها مجبور شدم از دید دشمن دین هم به قضایا نگاه کنم ولی مطمئنم هر چیز در اسلام دلیل داره البته بعضی موارد در فرع دین وارد شده که جا رو واسه منتقدین بازتر کرده
سلام
سلام
ما بیش از آنکه بر نو بودن جواب تمرکز کنیم بر صحیح بودن آن تمرکز می کنیم. که البته باید با بیانی متناسب با مخاطب طرح شود. و شبهه نیز تنها بهانه ای است برای کسانی که نمی خواهند مومن باشند و الا در پس هر شبهه جواب روشنی هم وجود دارد.
در فروع دین نیز باید توجه کرد که اگر انسان کاملا به عقل ملتزم باشد، نمی تواند در مسائلی که به آن احاطه ندارد، اظهار نظر کند و اشکالاتی که بر فروع می گیرند، غالبا از این سنخ است که بدون درک درستی فقط به دلیل مانوسات خود اشکال می کنند. که البته توضیح تفصیلی در هر مورد باید جداگانه مطرح شود.
سلام
سلام
من متعقدم که برای هر دلیل غیبی که بیان میشه یا هر موضوعی که میگید دلیل عقلی نداره یک دلیل عقلی وجود داره چیزی به نام دلایل غیر عقلی وجود نداره بخصوص در اسلام تمام دستورات دلایل عقلی دارن فقط چون انسان نتونسته بهشون برسه پرونده رو میبنده میگه تقدیر حکمت یا هر چیز دیگه
سلام
سلام
قطعا همین گونه است که تمام دستورات دین مطابق عقل سلیم است.
با سلام. درباره ی قرآن در حال
با سلام. درباره ی قرآن در حال جستجو بودم که به این مطلب برخوردم. سوالاتی به ذهنم رسید که اگر راهنمایی بفرمایید ممنون میشوم.
در مورد دلیل عقلی، فرمودید که "بشر به تنهایى و با استفاده از عقل و علم خود قادر نیست به كمال نهایى - كه غایت آفرینش است ـ برسد، پس لازم است از باب حكمت و یا لطف الهى، راهى تضمین شده وجود داشته باشد، تا فلسفه آفرینش تحقق یابد و نقض غرض نشود"
این کاملا قبول. اما در مورد مصداق این راه که حتما قرآن است چطور مطمئن هستید؟ آیا برای مثال مگر ما قبول نداریم که احادیثی از معصومین بدون خدشه به ما رسیده اند و مگر این احادیث هم راه سعادت و کمال را به ما نشان نمیدهند؟
سوال دیگر اینکه فرض کنیم تنها راه همان قرآن باشد، چطور مطمئن شویم که منظور همین قرآن رایجی است که در دسترس ماست؟
منظور اینکه شاید قرآن اصلی از تحریف مصون باشد و نسخه هایی از آن موجود، اما باید به دنبال آن بگردیم.
در مورد دلیل روایی، ممکن است منظور این باشد که برای مثال در زمان ما قرآن اصلی نزد امام زمان قرار دارد و از وی جدا نمیشود و آنچه به ما رسیده فقط
بخشی از آن است و کامل نیست.
سلام.
سلام.
در مورد سوال اولتان باید توچه داشته باشید که مراجعه به روایات نیز بر اساس آیات قرآن می باشد. به عبارت دیگر مطابق با آیات مختلفی در قرآن مانند(فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون) و.... برای شناخت بسیاری از جزییات دین (چه احکام جه اعتقادات یا اخلاق) باید به سنت (قول یا فعل یا سکوت معصوم ) مراجعه کرد. بنابراین رجوع به روایات در راستای مراجعه به قرآن می باشد.
اما سوال دوم در واقع مربوط به دلائل عدم تحریف قرآن می باشد. که برای مطالعه بیشتر می توانید به لینک زیر مراجعه کنید.
http://soalcity.ir/node/407
نظرات