آیا قرآن کران و لال ها را انسان های پستی می داند که برای مذمت از واژه کر و لال استفاده می کند؟

قرآن در موارد متعددی در مذمت کفار و منکران آیات الهی آنها را کر و کور و گنگ می خواند:

«صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَرْجِعُونَ[بقره/۱۸] آنها كران، گنگها و كورانند لذا (از راه خطا) بازنمى‏ گردند.»

«صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ[بقره/۱۷۱] كر و لال و نابينا هستند از اين رو چيزى نمى‏ فهمند!»

و باید دقت کرد که قرآن هرگز نگفته این گروه مانند کران و کوران هستند! و تشبیهی در این زمینه به کار نبرده است. بلکه این گروه را حقیقتا کور و کر خوانده است. چون در این آیات، منظور چشم و گوش ظاهری نیست. بلکه منظور عدم استفاده از ابزارهای ادراکی است. یعنی کسانی را مد نظر قرار داده که حقایق را نمی بینند و گوش بدان نمی سپارند. و خود قرآن توضیح داده است که منظور از کوری این عده، کوری چشم ظاهرشان نیست:

«فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتي‏ فِي الصُّدُورِ[حج/۴۶] چرا كه چشمهاى ظاهر نابينا نمى‏ شود، بلكه دلهايى كه در سينه‏ هاست كور مى‏ شود.»

و مذمت قرآن از این جهت است که آنها علیرغم توانایی در درک و فهم، آن را رها کرده اند و به همین دلیل چنین کسانی را از حیوانات گمراه تر خوانده است:

«لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ[اعراف/۱۷۹] آنها دلها [عقلها] يى دارند كه با آن (انديشه نمى‏ كنند، و) نمى ‏فهمند و چشمانى كه با آن نمى‏ بينند و گوشهايى كه با آن نمى‏ شنوند آنها همچون چهارپايانند بلكه گمراهتر! اينان همان غافلانند (چرا كه با داشتن همه‏ گونه امكانات هدايت، باز هم گمراهند.)»

پس چنین مذمتی هیچ ربطی به کسانی که از نعمت بعضی از حواس ادراکی محروم هستند، ندارد. بلکه مذمت برای داشتن نعمت، و کفران آن است. و قرآن (بر خلاف نظر معمول ما) زندگی معنوی و روح ما را اصل قرار داده و حقایق را طبق آن بیان می کند.

به همین دلیل باید به این نکته توجه کنیم که معیارهای معمولی ما، ممکن است با معیارهای قرآنی فرق کند. به عنوان مثال اگر ما در عرف رایج کسی را دیوانه می خوانیم، ممکن است دین هرگز واژه دیوانه (بی عقل) را برای چنین کسی به کار نبرد، بلکه دیوانه حقیقی را با معیاری دقیق تر بیان نماید. مثل آنچه در روایت ذیل بدان پرداخته شده است:

«پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله در گذرگاهى به مردى كه مبتلا به بيمارى صرع بود  و مردم اطراف او را گرفته بودند و به او مى‏ نگريستند، رسید. رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله پرسيد، اينجا چه خبر است و اينان براى چه گرد آمده ‏اند؟ گفتند: ديوانه ‏ايست از پا در آمده. رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود: اين شخص ديوانه نيست بلكه دردمندى است مبتلا. آيا مايليد شما را آگاه كنم از ديوانه واقعى؟ عرض كردند: بلى، يا رسول اللَّه، حضرت فرمود: ديوانه واقعى آن كس است كه از خودپسندى و باليدن بر خود روى زمين، با ناز و تكبّر گام برمى ‏دارد و با گوشه چشم به چپ و راست خود مى‏ نگرد، و پهلوى را با شانه به اين سو و آن سو مى‏ برد، چنين شخصى ديوانه است، و ليكن اين مرد ديوانه نيست بلكه مبتلاست.»[۱]

 

[۱]. معاني الأخبار، ص۲۳۷.

دیدگاه‌ها

سلام العلیکم ایا میشه زیارات یا دعا مثل دعای مشلول دعای سمات یا زیارت عاشورا را فقط به فارسی به نیت دعا خواند یا فقط باید انرا به عربی خواند؟

تصویر soalcity

سلام
برای انجام یک عمل مستحب نمی توان شرط الزامی قرار داد. حال آن شرط الزامی عربی بودن باشد یا چیز دیگر
اما در اکثر موارد، خواندن عبارت عربی، محاسن و مزایایی دارد که انسان باید به آن راغب شود. مثل آنکه در عبارات دعاهای ماثور، فصاحت و بلاغتی وجود دارد که غالب ترجمه ها از آن بی بهره هستند. این فصاحت و بلاغت نیز در جنبه های مختلفی بروز و ظهور می یابد. مثل وزن و آهنگ کلام، یا به کار گرفتن دقیق ترین واژه ها و ... همچنین ترجمه، غالبا نمی تواند تمام ظرافت های معنایی دعا را منتقل کند.
بهترین کار این است که انسان، با توجه به معنا، دعاهای ماثور (دعایی که معصومان به ما تعلیم داده اند) را به همان شکلی که بیان شده است، بخوانیم. و آموختن ترجمه دعایی که در خواندن آن، مقداری تکرار وجود دارد، امر دشواری نیست.

با سلام دو رکعت نماز شفع را باید در رکعت اول و دوم چه سوره هایی خواند؟

تصویر شهر سوال

با عرض سلام و احترام؛
سوالتان زیاد واضح نیست. شاید سوالتان این بوده: در نماز شفع، در رکعت اول و دوم چه سوره‌های باید خواند؟
پاسخ: بهتر است در ركعت اول آن بعد از حمد، سوره ناس و در ركعت دوم بعد از حمد، سوره فلق خوانده شود.

جهت اطلاع بیشتر: http://www.soalcity.ir/node/2305

موفق باشید.

نظرات