راه های افزایش صبر چیست؟
صبر و استقامت عصاره همه فضیلتها و خمیرمایه همه سعادت ها و ابزار وصول به هر گونه خوشبختى است. انسان بدون صبر هم در جهات مثبت به جایى نمى رسد و هم در برابر عوامل منفى شکست مى خورد، چرا که صابر نبودن مساوى با شکست است. به همین دلیل کلید اصلى پیروزى ها، صبر است.
به طور کلی برای تقویت صبر و بردباری راه های مختلفی وجود دارد، در ذیل به برخی اشاره می شود:
۱. تقویت پایه های ایمان:
هر قدر ایمان انسان به حکمت و رحمت پروردگار بیشتر باشد، صبر او نیز افزونتر خواهد بود. امیرمؤمنان (ع) میفرماید: «اساس و ریشه صبر، ایمان و یقین خوب نسبت به خداوند است».[۱]
۲. رابطه با خدا:
انسان در پرتو یاد خدا و نماز ارادهای نیرومند و ایمانی استوار پیدا میکند و همة مشکلات برای او آسان میگردد. قرآن مجید میفرماید: «وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلَو ةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَشِعِينَ؛[۲] در زندگی از صبر و نماز کمک بگیرید، هر چند این کار جز برای خاشعان سنگین و گران است».
امام صادق (ع) فرمود: «هنگامی که مشکل مهمی برای علی(ع) پیش می آمد، به نماز بر می خاست، سپس این آیه را تلاوت میفرمود».[۳]
۳. شناخت راز و رمز مشکلات:
اگر کسی بداند که وجود بلا و مصیبت در زندگی بشر چه اثری دارد، آن را با آغوش باز میپذیرد، در روایات معصومین از شداید به عنوان الطاف خداوندی یاد شده است.
۴. توجه به آثار اخروی صبر:
توجه به پاداش اخروی صبر، سختی مشکلات را شیرین و آسان می سازد. در این باره روایات زیادی از معصومیان رسیده است. امام صادق (ع) میفرماید: «هر کس از مؤمنان که به بلایی گرفتار شود و صبر کند، برای او اجر هزار شهید است».[۴]
۵. توجه به گذرا بودن بحرانها:
مشکل و محنت روزگار هر چه باشد، مقطعی و گذرا است. قرآن مجید به همه افراد نوید میدهد که همیشه کنار سختیها آسانی وجود دارد.«فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً؛[۵] پس (بدان كه) با هر سختى آسانى است.»
۶. توجه به افراد پایین دست:
نظر افکندن به کسانی که با مشکلات بزرگتری دست به گریبان هستند، تحمل شدائد را آسان تر میسازد.
۷. الگو پذیری از اولیای خدا:
با بررسی اجمالی زندگانی بزرگان در مییابیم که آن ها همواره با مشکلات رو به رو بودهاند. با الگوگیری از بزرگان میتوان شیوه مقابله با مشکلات را آموخت. این موضوع را خداوند به پیامبر گوشزد میکند و میفرماید: «فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُوْلُواْ الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ؛[۶] پس (اى پيامبر!) صبر كن همان گونه كه پيامبران اولوا العزم صبر كردند!».
۸. آمادگی روحی:
اگر کسی دنیا را آن طور که هست بشناسد، در پیش آمدهای ناگوار زندگی خود را نمی بازد، چون میداند جهان طبیعت، سرای دگرگونی و تحول است و فراز و نشیب فراوانی دارد. همه افراد خواه ناخواه با حوادث مواجه میشوند.
۹. توجه به آثار جسمانی صبر:
صبر و شکیبایی در برابر حوادث زندگی تنها جنبه اخلاقی ندارد، بلکه از نظر بهداشت و سلامت جسم نیز فوق العاده مؤثر است. افراد ناشکیبا عمری کوتاه و توأم با انواع بیماریها و از جمله بیماریهای قلبی و عصبی دارند، در حالی که صابران از عمری طولانی برخوردارند.
در پایان، داستان جالبی از بزرگمهر را که مناسب با موضوع است نقل میکنیم:
میگویند: انوشیروان، بزرگمهر را زندانی کرد. پس از چند روز، انوشیروان شخصی را فرستاد تا از حالش جویا شود. فرستاده انوشیروان او را خوشحال دید، علتش را جویا شد، بزرگمهر دلیلش را استفاده از معجون شش ماده ای دانست و گفت: این معجون مرا سرحال کرده است و آن ها عبارتند از:
۱- توکل بر خدا،
۲ - بی تابی مشکلی را حل نمیکند،
۳ - صبر به کمک انسان میآید،
۴ - اگر صبر نکنم چه کنم؟
۵ - مشکلاتی بیش از مشکل من وجود دارد،
۶- ستون به ستون فرج است.[۷]
به منظور تحصیل سعه صدر و افزایش تحمل و صبر باید همانند دیگر برنامه های تغییر رفتار به صورت جدی، دقیق و کامل به دستور عمل های زیر عمل کنید. توصیه های مؤکد ما در این باره:
۱- ذکر«لا حول و لا قوه الا بالله» را زیاد بر زبان جاری سازید.
۲- به منظور تقویت اراده و حفظ سعه صدر، از تفریحاتی همانند صحرانوردی، کوهنوردی، شنا، اسب سواری، پیاده روی در صبح زود بهره گیرید.
۳ - پیش از انجام هر کارى به جنبه ها و آثار مثبت و منفى آن توجه کنید، زیرا با آگاهى از زیانها یا منافع کارى، انگیزه براى ترک یا انجام کار بیشتر مى شود و به طور طبیعى اراده قوى و صبر مى گردد.
۴- همواره سعى کنید با خواسته هاى نفسانى و عادتهاى ناپسند مبارزه کنید.
۵- خود را به انجام وظایف و تکالیف دینى مقید نمایید. همواره سعى کنید نماز خود را اول وقت بخوانید، حتى اگر مشغول نوشتن مطالبى باشید که فقط چند سطر یا کلمه اى از آن باقى مانده باشد یا با کسى مشغول صحبت کردن هستید، آن را رها کنید و خواسته و میل درونى خود را فداى اراده انسانى خود سازید. انجام تکالیف و عباداتى همچون نماز در اول وقت و روزه و حج و جهاد و صدقه و انفال مالى، باعث تقویت اراده مى گردند.
۶- همواره در مقابل سختىها و ناملایمات زندگى (کار و تحصیل و غیره) بردبار باشید و استقامت به خرج دهید.
۷ - نفس انسان، مخصوصا جوانان به خواب بعد از اذان صبح تمایل دارد، جهت تقویت اراده با این میل نفسانى مبارزه کنید.
۸ - پیوسته به خود تلقین کن که من اراده اى قوى دارم و توان مبارزه با خواسته هاى نفسانى خویش و هم چنین غلبه بر مشکلات و مصایب را دارم. از شکست خوردن نمى هراسم. اگر موفق نشدم، با کسب تجربه و انرژى و نشاط بیشتر مجددا اقدام مى کنم تا به هدف و مقصد خود برسم. من توانایى رسیدن به هدف و برطرف کردن موانع و مشکلات را دارم.
۹ - کارى را که شروع کردید، با حوصله و دقت به پایان برسانید. از رها کردن یا سر هم بندى آن بپرهیزید.
۱۰ - فکر خود را هم زمان به چند کار مشغول نکنید. سعى کنید همواره توجه شما به یک کار معطوف گردد.
۱۱ - تدبیر، نظم و انظباط را در همه امور زندگى خود جارى سازید. با برنامه ریزى دقیق و منطقى، کارهاى خود را پیش ببرید. در برنامه ریزى جایى براى انعطاف و جایگزین کردن امور غیر قابل پیش بینى بگذارید.
۱۲- همیشه فضای ذهنی و روانی خود را برای شنیدن و دریافت رفتارهای نابجا و خلاف انتظار آماده سازید. به این معنا که همیشه انتظار داشته باشید دیگران با شما به بدترین شکل برخورد داشته باشند. خود را برای تحمل آن آماده کنید.
[۱]. غرر الحكم و درر الكلم، عبدالواحد بن محمد التميمي، مكتب الإعلام الإسلامي - قم، ۱۳۶۶ ه. ش، ص ۲۸۱.
[۲]. بقره (۲) آیه ۴۵.
[۳]. مكارم شيرازى ناصر، تفسير نمونه، دار الكتب الإسلامية،تهران،۱۳۷۴، ج ۱، ص ۲۱۹.
[۴]. ری شهری، میزان الحکمه، دار الحدیث، قم، ۱۴۱۶، چاپ اول، ج ۲، ص ۱۵۶۰.
[۵]. انشراح(۹۴) آیه ۵.
[۶]. احقاف(۴۶) آیه ۳۵.
[۷]. محدث قمی، سفینة البحار، انتشارات اسوه، ۱۴۲۲ه ق، ج ۵، ص ۲۵.
دیدگاهها
عالی بود.متشکر
عالی بود.متشکر
خیلی ممنون واقعا به دلم نشست
خیلی ممنون واقعا به دلم نشست و یقینا فقط صبر هست که به انسان در گذر زندگی کمک خواهد کرد
حضرت زهرا (سلام الله علیها)
حضرت زهرا (سلام الله علیها) در خطبه تاریخی خود میفرمایند:
... (خداوند) «صبر» را وسیلهاى براى جلب پاداش حق (قرار داد)
راه دیگری انتخاب کنیم برای زودتر رسیدن، معلوم نیست که رضایت خدا در آن باشد.
صبر با بیکار نشستن اشتباه گرفته نشود... منظور صبر بر معصیت و مصیبت و در اطاعت است.
با سلام.من خیلی تمرین به صبر
با سلام.من خیلی تمرین به صبر کردم اما هر موقع که به خودم میگم من الان آدم صبوری هستم(یک اتفاق فوق عجیب برایم پیش میاید)که نمیتوانم صبرم را کنترل کنم.من قبلا یک آدم بسیار عصبی بودم و اصلا صبر نمیدانستم چیست؟ اما الان به لصف پروردگار یک مدت هست که به مشکلات لبخند میزنم هر چند که عصابم خورد میشود اما با فکر کردن به مسعله خودم را قانه میسازم.و دیگران متوجه اعصاب خورد من نمیشوند.ومن بعد از حل کردن مسعله در ذهن خودم بسار ارام میشوم و مثل قبل تصمیم سریع و غلت نمیگیرم ولی هنوزم خیلی به تمرین صبر احتیاج دارم.به لطف خدا انشا الله میتوانم.........(مطمعن باشید همه میتوانند من که توانستم)
با سلام و تشکر از ارتباطتان
با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!
چند توصیه ساده اما کاربردی برای شما ارائه می شود تا بدین وسیله بتوانید بر خشم خود غلبه کنید:
۱- هنگامی که مسئله ی ناراحت کننده ای برایتان پیش می آید و اگر می خواهید عصبانی نشوید بهتر است به شرایطی که در چندین ساعت پیش داشته اید فکر کنید و باور کنید که شما همان فرد قبلی هستنید فقط با همین تفاوت که کمی شرایط تغییر کرده است باور کنید که چه شما عصبانی شوید یا نشوید در همان شرایط به سر می برید اما چکونه باید بهترین امتخاب را داشته باشید ؟
باید باور کنید که شما تنها در این موقعیت هستید و هیچ کس جز شما به فکر شما نیست پس باید اجازه ندهید که شرایط بر شما حاکم شوند با خود کمی فکر کنید که عصبانیت چه چیزی را می تواند برای شما به ارمغان بیاورد. هنگامی که حس می کنید خونسردی خود را دارید از دست می دهید به شما توصیه می کنیم به مدت پنج دقیقه از محیطی که در آن هستید فاصله بگیرید برای مثال اکر بحثی بین شما و همسرتان در اتاق پذیرایی صورت گرقته است توصیه می کنیم به اتاق خوابتان بروید و به مدت پنج دقیقه در آنحا بمانید و ذهن تان را از تمام مسائلی که برایتان رخ داده است منحرف سازید به صحبت هایی که بین شما و همسرتان رخ داده است فکر نکنید وسعی کنید آرامش خود را به دست بیاورید،قدم بزنید، آب بنوشید، نفس عمیق بکشید، و این سوالات زا از خود بپرسید: از خود بپرسید آیا این مساله آنقدر مهم است که شما بر سر آن بحث و مشاجره داشته باشید؟ آیا جیغ و داد شما از حساسیت مسئله کم میکند؟
۲- هنگامی که عصبانی هستید غذا نخورید، تنها به نوشیدنی هایی مانند قهوه روی بیاورید زیرا شما به دلیل عصبانیت زیاد متوجه مقدار غذایی که می خورید نمی شوید. بهترین راه حل در این شرایط بدین ترتیب است که شما بهتر است یک چزت کوتاه داشته باشید زیرا هنگامی که در خواب هستید مغزتان استراحت می کند و زمان بیشتری را برای حلاجی مسائل دارد.
۳- اگر از شرایط روحی حال شما خیلی وخیم است توصیه می کنیم در این شرایط در منزل نمانید و به بیرون بروید قدم بزنید، پیاده روی کنید، دوچرخه سواری کنید، شنا کنید، اگر فردی هستید که به کرات عصبانی می شوید به شما توصیه می کنیم که یک ورزش را انتخاب کنید و هفته ای دو بار این ورزش را انجام دهید زیرا ورزش کردن باعث می شود، که شما به یک آرامش درونی برسید.
موفق باشید.
از هم با ما سخن بگویید.
ممنون از راهنمايي ها من خودم
ممنون از راهنمايي ها من خودم شخصا آدم صبوري هستم واز بردباري هميشه زبانزد عام وخاص بودم اما همسري عصبي وناشكيبا دارم و فرزندانم هم ناشكيبا هستند بخصوص پسرم نمي دانم براي كنترل كودك ۵ ساله چه رفتاري داشته باشم او از بي صبري وناشكيبايي اش به شدت آسيب مي بيند و رنج مي كشد اكنون من هم در اين بين عصبي شده ام و كم كم كنترل اعصاب خودم را هم از دست داده ام لطفا براي آموزش صبر وتحمل به فرزندانم ياري ام كنيد
باعرض سلام و تشکر
باعرض سلام و تشکر
عصبی بودن و کاهش آستانه تحمل عوامل و دلایل خاص خود دارند از ژنتیک گرفته تا تغذیه و نابسامان های هورمونیک و دلایل روان شناختی که بهتر است اول عوامل و ریشه ها شناسایی شوند و بعد راهکارهای درمانی صورت بگیرد. کودکان هم ممکن است همانطور که با آنها رفتار می شود یاد می گیرند که همانطور رفتار کنند و خواسته های خودشان را مانند بزرگتر ها برسانند و گاهی هم عوامل مرتبط با سن ممکن است دخیل باشد.
بهتر است مقاله زیرا را هم بخوانید:
خشم احساسی است که همه آن را به خوبی می شناسند و در کل واکنش طبیعی به ناکامی و بد رفتاری است و همه ما ناگزیریم در طول زندگی با موقعیت هایی روبرو شویم که ما را خشمگین می کنند. ویژگی مهم خشم این است که در عین حالی که جزیی از زندگی است می تواند ما را از رسیدن به هدف هایمان باز دارد. عصبانیت و خشم انرژی لازم را در افراد ایجاد می کند تا بتوانند در صورتی که حق آنها ضایع شود به دفاع از خود بر خیزند. برای تأیید این مدعا می توان به تغییرات جسمانی نظیر افزایش ضربان قلب، افزایش فشار خون و جریان بیشتر خون به عضلات اشاره کرد که در مواقع خشم آن را احساس می کنیم و ناشی از فعالیت دستگاه عصبی خود مختار می باشد.
از طرف دیگر بایستی توجه داشت که ما نمی توانیم به هر کس یا هر چیز که ما را تحریک کرده یا آزار داده است خشم بورزیم. قوانین، ضوابط اجتماعی و عقل سلیم محدودیت هایی را برای بروز عصبانیت به شکل طبیعی اعمال می کنند. خشم در طی دوره های گذشته مکانیسمی بود که بقای بشر را به دنبال داشت، ولی واقعیت این است که قانونمندی جامعه انسانی کارکرد خشم را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. امروزه مسیر جامعه انسانی به سمتی است که حیات فرد را در زمره ی ارزشمند ترین موهبت ها قرار داده است و هر عاملی که این حیات را به مخاطره بیندازد به طور حتم در انزوا قرار خواهد گرفت. بدین ترتیب اگر یاد نگیریم که چگونه خشم خود را کنترل کنیم، خشم کنترل ما را به دست خواهد گرفت. تاریخ نشان می دهد که جامعه بشری از سیل کنترل نشده خشم آسیب های فراوانی دیده است.
عکس العمل افراد در موقعیت های خشم برانگیز
به نظر می رسد که در مواجهه با موقعیت های خشم بر انگیز دو روش بیشتر وجود نداشته باشد. روش اول که برخی از افراد از آن پیروی می کنند، درون ریزی عصبانیت و خشم است، بدین معنی که هر گاه موضوعی باعث تحریک هیجان خشم در آنها می شود، هیچ عکس العملی نشان نمی دهند، این روش به هیچ وجه بهداشتی نیست. یافته های علمی دلالت بر آن دارد که فرو خوردن دایمی خشم به عنوان تنها روش مواجهه با موقعیت های خشم برانگیز، پیامدهای روانی ناخوشایندی به دنبال خواهد داشت. افسردگی، ضعف سیستم ایمنی بدن، آمادگی ابتلا به بیماری های جسمانی و عفونی می تواند به عنوان نمونه هایی از مشکلات فرو خوردن خشم باشد.
روش دوم که برخی دیگر از افراد در موقعیت های خشم برانگیز نشان می دهند، خشمگین شدن است. خشمگین شدن دایمی مثل فرو خوردن خشم، سلامتی ما را در معرض خطر قرار می دهد. افزایش ضربان قلب، افزایش فشار خون و افزایش فعالیت غدد درون ریز عواملی هستند که در دراز مدت تأثیرات منفی عدیده ای بر دستگاه های مختلف بدن از قبیل قلب و عروق، ایمنی و هاضمه بر جای می گذارند. هر چقدر در طول زندگی روزمره عصبانیت بیشتری نشان دهیم، به طور حتم تلخی حاصل از خشم، شیرینی بهره گرفتن و لذت بردن از نعمت زندگی را کم اثر خواهد کرد. (ناصری، حسینی، ۱۳۸۴)
ویژگی های افراد ماهر در کنترل خشم
افراد ماهر در کنترل خشم سه نکته را رعایت می کنند:
- به گونه ای عمل نمی کنند که به خود آسیبی وارد کنند
- به گونه ای عمل نمی کنند که به فرد یا افراد دیگر آسیبی وارد کنند
- به حق و حقوق خودآگاهی داشته و سعی می کنند تا حد ممکن مانع از ضایع شدن آن شوند
نکته ای که بایستی به آن توجه کرد آن است که افراد در موقعیت های خشم برانگیز به خود و به فرد مقابل آسیب وارد نکرده و تا حد ممکن سعی می کنند که به حق و حقوق خود برسند، افرادی هستند که:
- مراقب هستند که خشم به پرخاشگری مبدل نشودو به زور متوسل نمی شوند.
- بدون متهم کردن فرد مقابل، مسئولیت احساسات خود را می پذیرند: به جای اینکه بگویند «تو مرا عصبانی کردی» می گویند«من عصبانی ام»
- به جای قضاوت درباره شخصیت فرد مقابل، در مورد موقعیت خشم برانگیز صحبت می کنند: به جای اینکه بگویند«تو آدم شلخته ای هستی»می گویند«بهم ریختگی اتاق مرا ناراحت می کند»
- سعی می کنند که احساس خشم به درازا نکشد
- می توانند با فرد مقابل بدون اینکه کنترل خود را از دست بدهند صحبت کنند. سعی می کنند حرف هایی بزنند که بعد از عصبانیت از گفتن آنها پشیمان نشوند.(لیندنت فیلد، ۲۰۰۰)
مراحل مهارتهای کنترل خشم
الف) خودآگاهی هیجانی
آگاهی نداشتن از احساساتی نظیر خشم باعث می شود که خشم، به وجود آورنده رفتاری خاص شود و به احتمال زیاد رفتاری که ناشی از این احساس و هیجان باشد، رفتار صحیحی نخواهد بود. منظور از خودآگاهی هیجانی این است که فرد به احساسات و هیجان های خود در موقعیت های مختلف آگاهی داشته باشد. درست است که وقتی ما در یک موقعیت خشم برانگیز قرار می گیریم، امکان دارد که عصبانی شویم ولی اینکه آگاهی داشته باشیم که عصبانی هستیم نقش بسیار مهمی در کنترل خشم ایفا می کند. طی مرحله خودآگاهی هیجانی دو عمل مهم جهت کنترل خشم صورت می گیرد: اولاً با گفتار درونی حالت هیجانی را در خود تشخیص می دهیم: «من در حال حاضر عصبانی ام»، «من هم اکنون احساس می کنم که ناراحت شده ام» «من احساس خشم می کنم». ما با گفتن جملات فوق مانع از این می شویم که خشم کنترل ما را به دست گیرد، چرا که خشم دارای ویژگی های فیزیولوژیکی و عصب شناختی بسیار دقیقی است که به راحتی می تواند تفکر منطقی ما را تحت کنترل درآورد.
دومین عمل در مرحله ی خودآگاهی هیجانی این است که سعی کنیم به علت عصبانیت خود پی ببریم. برای پاسخگویی به این سؤال که «چرا من در این موقعیت عصبانی شده ام؟». لازم است که علت آن را جستجو کنیم. نکته مهم این است که عمده دلیل عصبانیت، دیگران، برخوردهای آنان و به عبارت دیگر محرک های بیرونی نیست، بلکه افکار ناکارآمد و منفی ماست که موجب می شود خشم به عصبانیت تبدیل نشود. افکار ناکارآمد و منفی، معمولاً به شکل های مختلفی به ذهن خطور می کنند ولی اغلب اوقات این گونه افکار، نتیجه این باور ناکارآمد است که «همیشه همه ی افراد باید صحیح رفتار کنند». افراد در این مرحله می توانند با مخدوش کردن و کم رنگ نمودن باور ناکارآمد، قدم بعدی را جهت کنترل خشم بردارند:
«آیا همیشه همه افراد باید صحیح رفتار کنند؟»
«آیا من هیچ گاه در مواجهه با افراد و موقعیت های مختلف اشتباه نکرده ام؟»
«آیا صرف اینکه این فرد، فردی بی ملاحظه، بی ادب و پررو باشد، من می توانم به هر شیوه ای که خواستم عکس العمل نشان دهیم؟ (فرشید نژاد،اکبر،۱۳۸۲)
ب)خنثی کردن خشم
برای خنثی کردن خشم از دو شیوه کلی استفاده می شود. این دو شیوه عبارتند از:شیوه های بلند مدت کنترل خشم
شیوه های بلند مدت روش هایی هستند که در دراز مدت باعث می شوند که آستانه تحمل ما در موقعیت های خشم برانگیز افزایش یابد. این شیوه ها موجب می شوند قبل از اینکه ما وارد موقعیت های خشم برانگیز شویم با تمرین و ممارست بتوانیم مانع از این شویم که کنترل خشم از دست ما خارج شود. به عبارت دیگر، اثرات شیوه های دراز مدت این خواهد بود که مدتها بعد از انجام مکرر آنها، ما قادر خواهیم شد که در موقعیت های خشم برانگیز خشم خود را خنثی کرده و به آن اجازه ندهیم که کنترل ما را به دست گیرد. این شیوه ها عبارتند از:
· ورزش های هوازی
ورزش های هوازی در زمره فعالیت هایی هستند که در آنها فرد در یک زمان نسبتاً طولانی یک فعالیت منظم بدنی را انجام می دهد. طی این فعالیت ها ضربان قلب و تنفس به تدریج افزایش یافته و برای مدت زمانی، فعالیت با حداکثر ضربان قلب و تنفس ادامه می یابد. ورزش هایی نظیر دویدن، شنا کردن، دوچرخه سواری، راه رفتن سریع و کوه پیمایی جز ورزشهای هوازی اند.
· آرام سازی
یکی از اجزای هیجان، نشانه های فیزیولوژیک و جسمانی آن است. تمرکز روی این نشانه ها و طبیعی کردن آنها یکی از راه های مهم کنترل هیجانی است. آنچه در آرام سازی رخ می دهد این است که ما در دراز مدت به این توانایی می رسیم که می توانیم افزایش ضربان قلب، تنفس و انقباض عضلانی خود را کاهش دهیم. کمتر یافته ای است که نقش آرام سازی در سلامت عمومی بدن و بهداشت روانی ما را تأیید نکند. این یافته ها به حدی است که حتی چگونگی تأثیر آرام سازی بر بهداشت روان و جسم را هم دنبال کرده اند و به همین خاطر می توان گفت که یاد گرفتن و به کار بردن منظم آرام سازی مثل ورزش های هوازی، یک اصل بهداشتی است که اگر فردی بخواهد توانایی های خود را به منظور بهداشتی زندگی کردن افزایش دهد به طور قطع به کار بردن آرام سازی یکی از روشهای مهم و تأثیر گذار خواهد بود. بدون شک یکی از تأثیرگذارترین فواید آرام سازی، بالا رفتن تحمل در موقعیت های خشم برانگیز است. (قراچه داغی، مهدی، ۱۳۷۶).
· پیش بینی کردن
سومین روش برای خنثی کردن خشم در دراز مدت، پیش بینی است. ما با تجربه و آموزش یاد گرفته ایم که چگونه از خطرهای احتمالی احتراز کنیم. مثلاً همه ی ما می دانیم که اگر شنا بلد نباشیم، آب تنی کردن در مناطق عمیق دریا، موجب مرگ مان خواهد شد. همه ی ما می دانیم که احتمال تصادف وقتی که چراغ راهنمایی- رانندگی قرمز است، بسیار بالاست. موارد بیشماری وجود دارد که با پیش بینی کردن بروز خطر، از آنها دوری نمی کنیم. بدین ترتیب ما می توانیم با پیش بینی کردن، علاوه بر اینکه خود را در معرض موقعیت های خشم برانگیز قرار ندهیم، آمادگی لازم جهت مواجهه با آنها را نیز در خود ایجاد کنیم. لازم به ذکر است که وضعیت های جسمانی زیر، پیش بینی کننده های بروز خشم و عصبانیت در افراد است:
خستگی، گرسنگی، تغییرات هورمونی که در دوره های بلوغ، عادت ماهیانه و زایمان رخ می دهد، دردهای مزمن یا حاد، وابستگی جسمانی یا روانشناختی به مواری نظیر نیکوتین، الکل، کافئین و یا دیگر مواد.
· تخلیه احساسات منفی گذشته
از جمله روشهایی که باعث می شود تحمل موقعیت های خشم برانگیز در فرد افزایش یابد، کم اثر کردن احساسات منفی و خشم گینانه نسبت به موقعیت های گذشته است. اینکه هر کدام از ما در حال حاضر نسبت به موقعیت های خشم برانگیز زندگی گذشته خود چه احساسی داریم و این احساسات چه تأثیری بر ما می گذارند، عاملی است که در توانایی خنثی کردن خشم های فعلی، مؤثر خواهد بود. بنابراین برای اینکه آستانه تحمل ما بالا رود لازم است که به خشم های گذشته خود بپردازیم. اگر فرد مقابل دردسترس است لازم است که قاطعانه با او صحبت کرده و در رابطه با موقعیت به وجود آمده بین خود و او به مصالحه برسیم، در صورتی که فرد مقابل در دسترس نیست، توصیه شده است که هم خود و هم او را ببخشیم (گوهری نارکی، مسعود۱۳۸۲).
پ) روشهای کوتاه مدت کنترل خشم
خودآگاهی هیجانی
خودآگاهی هیجانی در موقعیت های خشم برانگیز به سرعت مانع می شود که فرد کنترل خود را از دست بدهد: «من در حال حاضر چه احساسی دارم؟» «من در حال حاضر خشمگینم» گفتار درونی فوق پرسش و پاسخی است که بیشترین نقش را در به وجود آوردن خودآگاهی هیجانی ایفا می کند، اینکه از خودمان، وضعیت هیجانی خود را سؤال کنیم و اینکه به آن جواب بدهیم، عامل اولیه و اساسی خودآگاهی هیجانی محسوب می شود.
وقتی که ما خودآگاه می شویم به احتمال زیاد مثلث تفکر، احساس و رفتار را هم به یاد خواهیم آورد و اینکه چگونه نقص در یکی، موجب درست کار نکردن دستگاه روانی مان خواهد شد.
تنفس عمیق
همانطورکه می دانیم فشار خون، ضربان قلب، تعداد تنفس، دمای بدن و سرعت سوخت و ساز جز متغیرهای جسمانی هستند که در هنگام خشمگین شدن، به علت فعالیت دستگاه عصبی خودکار افزایش می یابند. تنفس عمیق می تواند بر ضربان قلب و در نتیجه فشار خون اثر بگذارد و بدین ترتیب می توان با تنفس عمیق، مانع از بالا رفتن فعالیت اجزای فیزیولوژیک خشم شد. همین مسئله، به خنثی شدن خشم کمک خواهد کرد ( نقل از ناصری، حسین، ۱۳۸۴)
روش های حواس پرتی
شمردن اعداد
شمردن اعداد یک فعالیت ذهنی است که احتیاج به تمرکز دارد. دنبال کردن یک سری از اعداد، می تواند حواس ما را از موقعیت خشم برانگیز پرت کرده و بدین ترتیب توان خنثی کردن خشم در ما افزایش یابد.
به یاد آوردن شعر
یکی از فواید حفظ کردن شعر، استفاده از آنها در موقعیت های خشم برانگیز در جهت خنثی کردن خشم است. به یاد آوردن و زمزمه درونی شعر، فعالیتی است که باید ذهن متمرکز شود و همین مسئله باعث می شود که افکار مرتبط با خشم تضعیف شوند:
زندگی زیباست ای زیبا پسند زنده اندیشان به زیبایی رسند
آنقدر زیباست این بی بازگشت کز برایش می توان از جان گذشت[۱]
به یاد آوردن یک خاطره یا تصویر خوشایند
در ذهن هر کدام از ما خاطرات و تصاویری وجود دارند که به یاد آوردن آنها باعث آرامش و شادی می شود، خاطرات به یاد ماندنی عید نوروز، تعطیلات تابستانی، مسافرتها، جشن تولدها، پیروزی تیم ملی، تصویری از دریا، کوه، یک نقاشی زیبا و چهره فرد مورد علاقه، بخش هایی از محتویات نرون های ما هستند که هر وقت فعال می شوند ذهن ما معطوف به آنها شود. اصولاً ذهن در یک زمان نمی تواند به دو چیز فکر کند. یادآوری خاطرات و تصاویر خوشایند می تواند مدار مغزی خشم را تضعیف کند.
به یاد آوردن یک لطیفه
یکی از توانایی های منحصر به فرد انسان ها، خندیدن است. خنده خود یک هیجان خوشایند و مثبت است که در مقابل طیف هیجان های منفی نظیر خشم، غم، اضطراب و ... قرار دارد. یکی از روشهای معمول و مرسوم خندیدن و خنداندن، لطیفه است. با به یاد آوردن یک لطیفه ضمن اینکه ذهن ما بیشتر در باتلاق خشم فرو نمی رود بلکه ته مزه شیرین حاصل از به یاد آوردن یک لطیفه موجب می شود که توان ما در کنترل خشم افزایش یابد.
فکر نکردن
فکر نکردن خود نوعی فکر کردن است که اتفاقاً احتیاج به تمرکز بالایی دارد. اینکه به هیچ تصویری نیندیشیم، اینکه در ذهن به هیچ محتوایی نپردازیم و اینکه در ذهن با کسی یا چیزی در چالش نباشیم، حالتی است که می تواند منجر به حواس پرتی از خشم شود ( نقل از ناصری، حسین،۱۳۸۴).
مرحله سوم مهارت کنترل خشم: قاطعیت
افراد در مواجهه با موقعیت های خشم برانگیز، به طور معمول به چهار شکل عکس العمل نشان می دهند:
- دسته اول افرادی هستند که به صورت مشخص در هنگام خشم، آن را فرو می خورند و هیچ عکس العملی نشان نمی دهند. به این افراد «منفعل» گفته می شود.
دسته دوم افرادی هستند که بر خلاف دسته اول به محض عصبانی شدن به صورت مشخص خشم خود را بروز می دهند. به این دسته افراد پرخاشگر گفته می شود.
دسته سوم افرادی هستند که به صورت نامشخص پرخاشگری می کنند. کله شقی، اشکال تراشی، مسامحه و پشت گوش انداختن ویژگی این دسته از افراد است.و در نهایت دسته چهارم افرادی هستند که بهترین و مناسب ترین برخورد را در مواجهه با موقعیت های خشم برانگیز از خود نشان می دهند. افراد قاطع کسانی هستند که با قاطعیت و بدون احساس ترس و بدون اینکه پرخاشگری کنند، با فرد مقابل که موجب خشم وی شده است گفت و گو می کنند.
از جمله علایم سلامت روانی این است که فرد توانایی احساس کردن و ابراز نمودن قاطعانه همه ی احساسات و عواطف انسانی را داشته و به جای تسلیم شدن، کنترل و مدیریت آنها را به عهده گیرد. قاطع بودن به معنای این است که پای حقوق خود بایستیم و افکار و احساسات خود را به گونه ای مستقیم، صادقانه و متناسب با اوضاع بیان کنیم. قاطعیت این احساس را به ما می دهد که از کارایی و نظارت درونی لازم برخورداریم. چنین حسی به نوبه ی خود حس اعتماد به نفس و خود ارزشمندی ما را در ارتباط با دیگران بالا می برد. از آنجایی که قاطعیت همراه با در نظر گرفتن و احترام به نیازهای دیگران است، بنابراین افراد قاطع انعطاف پذیرند و همیشه، فقط به دنبال خواسته های خود نمی باشند (پوتر و دیگران،۱۹۹۸)
منابع:
۱- ارگایل، مایکل، «روانشناسی شادی» مسعود گوهری انارکی و دیگران، انتشارات جهاد دانشگاهی اصفهان(۱۳۸۲).
۲- ٱنیل، هلن،«کنترل و مهار خشم» اکبر فرشید نژاد، سینا کلیمیان، انتشارات فرهنگ مردم (۱۳۸۲).
۳- برنز،دیوید «از حال بد به حال خوب» مهدی قراچه داغی، نشر البرز (۱۳۷۶).
۴- ناصری، حسین «آموزش مهارتهای زندگی» معاونت امور فرهنگی و پیشگیری بهزیستی (۱۳۸۴).
۵- lindenfield, Gael, “managing Anger” Thorsons Publication(2000).
۶- Potter- Efron, Ron,” How to control your Anger”, Hazelden(1998
سلام با تشکر از مطالب خوبتون
سلام با تشکر از مطالب خوبتون من کاری و کنار گداشتم و مسیر زندگیم رو عوض کردم به درگاه الهی توبه کردم ولی هروقت که به گدشته فکر میکنم عذاب میکشم و این برام تمومی نداره نه در خونه آرامش دارم نه در خیابون و خلاصه بیرون از خونه تنها جایی که واسم آرامش داره هیئته که اونم شبا میرم ولی صبح تا شب عذاب میکشم دیگه دام دیوونه میشم هرکاری میکنم صبر داشته باشم تا گذشته از ذهنم پاک شه نمیشه و هر روز برام تازگی داره لطفا با راهنماییتون کمکم کنید که اصلا وضعیت خوبی ندارم
با سلام و تشکر از ارتباطتان
با سلام و تشکر از ارتباطتان با شهر سوال!
مطمئنًا با فردي معتقد همراه فطرت پاك و طالب پاكي و نورانيت روبرو هستيم و اين صفات خوب شما را مي ستاييم.
اميدواريم راهنماي خوبي براي تصميم گيري در رابطه با اين مسئله مهم زندگي شما بوده و در اين وضعيت كمك يار شما باشيم.
ابتدا وضعيت كنوني شما را بررسي نموده ودر پايان راهكارهاي عملي را جهت بهبود اين وضعيت ارائه مي نماييم.
مشكل اصلي شما در حال حاضر احساس افراطي نسبت به گناه است. البته حساسيت و دل نگراني شما در مورد اعمالي كه قبلا داشته ايد و چه بسا ناشايست و خطا بوده است، بشارت دهنده وجود روح تقوا و خداترسي در شما است. اين گونه نگراني ها و اندوه ها نسبت به خطاها و سستي ها به ويژه در يك جوان، بيانگر لطف خداوند و عنايت او به شما است و حسرت بر اعمال بد و نادرست گذشته و اندوهگين بودن به خاطر آن، امري مطلوب و پسنديده است؛ ولي به شرط آن كه از حد و اندازه معمول تجاوز نكند و به صورت احساس افراطي گناه كه مانع شيطاني بر سر راه تكامل انسان است، در نيايد.
معيار اين مرز شكني اين است كه اين حالت، شما را از زندگي عادي خود باز ندارد و به زندگي شما آسيب نرساند و به صورت وسواس گونه شما را از رسيدن به اهداف متعالي باز ندارد.
هدف از ندامت و پشيماني از برنامه ها و كارهاي گذشته و غصه دار بودن اين است كه چنين اشتباهي در آينده تكرار نگردد و خطاها و كاستي هاي گذشته را با عزم و اراده اي مستحكم در آينده جبران نماييم و با عبرت آموزي از گذشته و دستيابي به عوامل خطاهاي گذشته، راه آينده را با استواري و صلابت بپيماييم و به سعادت حقيقي در دنيا و آخرت نائل گرديم.
ولي اگر غصه و تأسف و اندوه برگذشته، افق آينده را در نظر ما تيره و تار سازد و پاي رفتن و حركت ما را سست نمايد، اين دور شدن از هدف و تسليم دام شيطان شدن و از چاله به چاه افتادن است. خداوندي كه خالق و آفريننده ما است و از ضعف و ناتواني و جهالت ما از همان ابتداي آفرينش و قبل از آن، آگاه بوده و مي دانسته ما انسان هاي خدا باور و معتقد به او دچار لغزش و خطا مي شويم و گاه گاهي در دام خدعه و فريب شيطان مي افتيم، و لذا بابي به نام توبه را فرا روي ما گشوده است و ما را دعوت نموده كه بعد از لغزش و افتادن با توبه و پشيماني و عذرخواهي بلند شويم و قد راست نماييم و عجز و نياز را به پيشگاه او ببريم و رشته اتصال بين خود و خدا را كه با گناه و خطا پاره كرده ا يم، دوباره گره بزنيم و با آب اشك و توبه، چهره خويش را از گناهان بزداييم و او وعده پذيرش توبه و آمرزش داده است.
حال اگر انساني دچار خطا و گناه گرديد و متوجه خطاي خود شد و پشيمان و نادم گرديد وعذر تقصير به پيشگاه با عظمت خداوند آورد، ولي به آمرزش و لطف حق اعتمادي نداشت و تصورش اين بود كه مورد مغفرت و رحمت حق قرار نگرفته، معلوم است كه وعده هاي الهي را باور نكرده و خداوند را به غفور بودن و رحمان و رحيم بودن نشناخته و يا گناه خود را كه با همه بزرگي محدود است، بزرگتر از صفات رحمت و مغفرت الهي كه بي حد و بي كرانه است مي بيند. توجه داشته باشيد كه دام هاي شيطان بسيار متنوع و رنگارنگ است.
شيطان كه استاد مكر و فريب است براي هر فردي دامي ويژه او دارد؛ براي بندگان با تقواي الهي دامي و براي بندگان فاسق دامي ديگر دارد. هدف شيطان بازداشتن از ياد خداوند و فاصله انداختن بين بندگان و خداوند به هر طريق ممكن است. اندوه بر گذشته اگر باعث تباه شدن فرصت هاي آينده و حال ما گردد و حال و آينده مان را با تأسف و تحسر و اندوه بر اعمال گذشته سپري سازيم، در واقع شاد كردن شيطان و كمك به او در پياده كردن اغراض شوم اوست.
آيا شما تصور مي كنيد همه بندگان خوب و لايق خداوند كه به مقام قرب او رسيده اند و سر بر آستانه با عظمت او ساييده اند همگي از ابتداي عمر، پاك و بي خطا و بي جرم بوده اند؟ خير، اين ويژگي تنها مخصوص بندگان معصوم خداوند يعني انبيا و اوليا (عليهم السلام) است و ديگران كم و بيش از خطا و اشتباه در برهه اي از دوران عمر خويش و به ويژه دوران نوجواني و جواني كه دوران اوج غريزه و غلبه سستي قدرت و نيرو در انسان است، دچار خطا و اشتباه و گناه بوده اند.
بزرگاني مثل فضيل بن عياض و بشر حافي و افراد فراوان ديگري كه عمري را در فساد و آلودگي و گناه به سر بردند ولي بالاخره لطف حق و هدايت الهي شامل حالشان گرديد و نه تنها خود راه هدايت را يافتند، بلكه راهنماي ديگران در ظلمت ها و تيرگي ها شدند و با جبران گذشته و پا گذاشتن در جاده بندگي، پله هاي قرب حق را پيمودند و در مقام صدق و راستي و در جوار خداوند آرميدند، الگوها و نمونه هاي روشني براي ما مي باشد كه مراقب باشيم از راهي كه فكر مي كنيم درست و مطلوب است ناخواسته در دام شيطان گرفتار نگرديم و آينده مان را به سرنوشت گذشته مان دچار نسازيم.
دوست عزيز!
به لطف و عنايت و رحمت و پرده پوشي و مغفرت الهي ايمان بيشتري داشته باش و به وعده هاي حق و بشارت هاي او خوش گمان تر؛ كه خداوند همان گونه كه درباره او گمان مي كني با تو رفتار مي كند و او را همان گونه كه تصور مي كني مي يابي!
خداوند در قرآن كريم مي فرمايد: ((و لا تيائسوا من رحمة الله، يعني از رحمت خدا نا اميد نشويد...))
به قول شاعر: اين در گه ما درگه نوميدي نيست ==صد بار اگر توبه شكستي باز آي
اينكه هرگاه انسان به خود نظر مي افكند معمولاً صحيفه اعمال خود را آلوده و مشوب به رذايل اخلاقي مي بيند، در اين حال اگر راهي و روزنه اي براي پالايش وجدان از بدي ها نباشد انسان در سراشيبي سيه روزي و شقاوت كامل قرار مي گيرد و به سمت نوميدي و غرقه شدن در مرداب رذايل فرو مي رود. افزون بر اين از جنبه روحي و رواني گناه و خطا در انسان حالتي پديد مي آورد كه اگر زايل نشود آمادگي بيشتري براي ارتكاب خلاف در فرصتهاي آينده خواهد داشت.
بنابراين نبايد به صورت افراطي احساس گناه كنيد و از رسيدن به قرب حق تعالي نااميد شويد. اين حالت انرژي شما را براي تلاش در جهت اصلاح و خودسازي كاهش مي دهد و مانع حركت تكاملي شما خواهد شد. پس هر چه زودتر تغيير وضعيت دهيد و با توبه و استغفار صادقانه افكار منفي را از خويش دور نماييد و با فراموش كردن گناهان سابق و حفظ شادابي و نشاط و يقين نسبت به رحمت و بخشش خداوند، زندگي تازه اي را شروع كنيد و مطمئن باشيد كه نه تنها خداوند گناهان شما را مي بخشد، بلكه توبه كنندگان را دوست دارد و مورد عنايت خويش قرار مي دهد. شك نكنيد.
حقيقت اين است كه شيطان، هنرمند توانايي است. گاهي آنقدر خوب سفسطه ميبافد و جاي فلسفه به ما قالب ميكند كه خيال ميكنيم بزرگترين فيلسوف عالم است. گاهي آنقدر عاطفي و دلسوز نشان ميدهد كه گويا تجلي قلب خدا در زمين است. آنقدر ماهرانه همدلي و همدردي ميكند كه انگار بهترين روان شناس دنياست. آنقدر عارفانه برخورد ميكند كه گاه او را فرشته يا پيامبري ميبينيم كه ما را به سوي خدا مي برد. همه اينها براي اين است كه نقابهاي او، خيلي شبيه اصل هستند. تمام تلاش خود را ميكند كه در قدمهاي اول، رفتار فرد را به حساب خود واريز كند و سلطه بر ذهن و فكر را هدف اصلي خود قرار ميدهد.
روشهاي فراواني براي نيل به اين مقصود دارد. گاهي اشتباهي كه انجام دادهايم را مكرر به ياد ما ميآورد تا آيينه دقمان شود و... وقتي اين اتفاقات برايمان ميافتد احساس ميكنيم خلاف وعدهاي كه به خدا داديم عمل كردهايم (ألم أعهد أليكم يا بني آدم ألّا تعبدوا الشيطان و أن أعبدوني؟) از خودمان بدمان ميآيد.
شيطان اينگونه القا ميكند كه احساس كنيم رابطهمان با خدا تيره شده و او نيز از ما خسته! اما تا حال درمحبت يك مادر به فرزند, دقت نموده ايد؟ مادري كه آغوش پر مهرش هميشه بروي فرزند گشوده است و از هيچ كمكي نسبت به او دريغ ندارد. مادر نگران اوست؛ اما كودك غرق بازيهاي كودكانه خويش مي شود و خانه و مادر را در لذت كوچك خود فراموش مي كند.
كودكي كه دستش به دستان گرم مادر گره نخورده است بارها و بارها زمين مي خورد. لباسهايش خاكي و كثيف شده است. غروب شده است اما او هنوز برنگشته است. مادر مي داند كودك از تاريكي مي ترسد، از تنهايي. مادر ميداند شيطانهاي كوچك و بزرگي هستند كه او را سرگرم مي كنند. هرچقدر هم اطراف او همهمه باشد، او نياز به آغوش پرمحبت مادر دارد. وسوسهها، روي بازگشت به خانه را از او ميگيرند اما مادر آشفته و نگران بدنبال او مي آيد.
محبت مادر قطره اي از درياي محبت خالق مادر هم نيست. خداي مهربان, از روي حب و عشق، انسانها را خلق كرد و از هيچ كمكي براي هدايت آنها دريغ نورزيد, فطرتي داد كه خداخواه است, عقلي كه چراغ راه است, پيامبران و اوليايي كه راهبر و راهنما هستند. او لحظات را قطره قطره مي شمارد تا ما بسوي او برگرديم و به او نزديكتر شويم.
غروب عمر كه مي رسد، ميبيند ما هنوز برنگشته ايم. دل مهربانش ميگيرد. چند قطره باران از چشمهاي رحمتش مي بارد. آرام زمزمه مي كند: صبح شد، ظهر شد، غروب شد... نيامدي! چه لطيف فرموده است: «لو عَلِمَ المُدبرون كيف اشتياقي بِهم لَماتوا شوقاً» اگر كساني كه به من پشت كرده اند بدانند چقدر مشتاق برگشت آنها هستم از شوق جان ميدهند.
پرسشگر گرامي!
مطمئن باشيد خداوند شما را دوست دارد؛ كه اگر چنين نبود، ارتباط با او برايتان مهم نبود؛ مانند بسياري كه چنيناند و انگار خدايي وجود ندارد. امامان مهربان ما فرمودهاند: اگر ميخواهيد ببينيد خدا چقدر شما را دوست دارد، ببينيد او در نزد شما چقدر دوست داشتني است.
*راهكارهي عملي:
جهت خلاصي از اين افكار و برون رفت از اين حالت لازم است تا راهكارهاي بيان شده را رعايت نماييد.
۱- مدتي از وقت خود را با ديگران و يك دوست صميمي سپري كنيد.
۲- به سرگرميهايي كه علاقه داريد بپردازيد.
۳- ورزش كنيد و فعاليت بدني منظم داشته باشيد.
۴- افكار مثبت را جايگزين افكار منفي گردانيد.
۵- اعتماد بنفس خود را افزايش دهيد.
۶- نماز اول وقت را فراموش نكنيد.
۷- سعي كنيد هر روز چد آيه از قرآن را تلاوت، و در معاني آن دقت كنيد.
ودريك كلام داروي شفا بخش براي اين درد، مراقبت بر اعمال است اهتمام به انجام واجبات ودوري از گناهان.
از اينكه با شما جوانان پاك، در ارتباطيم به خود مي باليم.
موفق باشید.
نظرات