آیا با عقل می توانیم به وحی الهی بودن قرآن پی ببریم؟
بررسی ویژگیهای قرآن و آورنده آن هر عقل سلیمی را به این حقیقت متوجه میسازد كه قرآن كتابی است از جانب خداوند حكیم و گفتار بشر نیست با استعانت الهی و با رعایت اختصار به پارهای از ادله عقلی در این زمینه میپردازیم.
۱. تحدّی یا مبارزهطلبی قرآن
قرآن دیگران را به مبارزهطلبی و همانندآوری دعوت میكند این دعوت كه در اصطلاح «تحدّی» نام دارد مشتمل بر قیاس و برهان است بدین گونه كه: اگر این كتاب، كلام الله نباشد پس كلام بشری است و اگر بشری باشد شما هم كه بشر هستید باید بتوانید مثل آن را بیاورید، اگر شما توانستید مثل آن را بیاورید بشری بودنش اثبات میشود و اگر نتوانستید معلوم میشود كه بشری نیست و اعجازی است كه هم اثبات كننده رسالت آورنده آن و حقانیت قرآن است.[۱] این تحدّی گاهی به كلّ قرآن[۲] گاهی به ده سوره[۳] و گاهی به یك سوره[۴] است كه گویای تخفیف برای همانندآوران است.
انگیزه همانندآوری در مخالفان و ناتوانی آنان
این در حالی است كه مخالفان قرآن بیشترین انگیزه را برای همانندآوری قرآن داشتند آنان اهل فصاحت و بلاغت، متعصب نسبت به آداب و رسوم خویش به ویژه فرهنگ بتپرستی و قومی لجوج و سرسخت و متكبر بودند، قرآن آداب و رسوم آنان را نادرست[۵] و بتپرستی را امری خرافی میداند.[۶] و فخرفروشی آنان را نكوهش میكرد.[۷] در عین حال آیات تحدّی آنان را به همانندآوری قرآن ترغیب و تشویق میكرد و پذیرش و عدم پذیرش قرآن را با سعادت و شقاوت جاودانه پیوند میداد،[۸] تشویق به كمك گرفتن از كلیه نیروهایی كه میتوانند در همانندآوری قرآن نقشی ایفا كنند[۹] لزوم تسلیم در صورت ناتوانی[۱۰] و دهها انگیزه دیگر[۱۱] آنها را به وارد شدن در این میدان ترغیب می کرد.
كتب تاریخ و علوم قرآنی افراد متعددی را ذكر میكنند كه در صدد همانندآوری قرآن برآمدهاند كه خود با بررسی قرآن به عجز خویش پی بردهاند یا به آوردن چیزی شبیه قرآن دست یازیده ولی نمونههایی را ارائه دادند كه موجبات رسوایی خویش را فراهم آورده و عدم توانایی بشر را از همانندآوری اثبات كردهاند.[۱۲] این همانند خواهی و مبارزهجویی یك دعوت جهانی و تاریخی است و اكنون نیز این دعوت فراروی جهانیان است و میتوانند به جای گزینش هر جنگ نظامی و اقتصادی و... به دعوت قرآن پاسخ دهند.
این دلیل عقلی علاوه بر اثبات اینكه قرآن از جانب خداست همچنین ثابت میكند كه قرآن موجود همان قرآن مُنزل است كه هیچ كس را یارای مبارزه با آن نیست و اگر كسی هم درصدد چنین كاری برآمده خود را رسوا كرده و عجز خود را اثبات نموده است.
۲. هماهنگی آیات
از جمله ادلّه حقانیت و خدایی بودن قرآن هماهنگی و عدم اختلاف بین آیات است قرآن در این باره میفرماید: « أَ فَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْءَانَ وَ لَوْ كاَنَ مِنْ عِندِ غَیرْ اللَّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ اخْتِلَافًا كَثِیرًا [۱۳] آیا در قرآن تدبر نمیكنند و اگر از جانب غیر خدا بود در آن اختلاف بسیار مییافتند» قرآن طی ۲۳ نازل شده است در مكانهای مختلف و در زمانهای گوناگون و در حالتهای مختلف، گاهی در حال سختی و صعوبت و گاهی در حال سهولت و آسانی، گاهی در جنگ و گاهی در صلح، گاه در فقر و فلاكت و گاه در پیروزی و جمع غنائم جنگی، گاهی در سفر بوده گاهی در حضر، گاهی در مكه و گاهی در مدینه، زمانی در برخورد با دشمنان و زمانی در رابطه با دوستان كتابی كه در این شرایط گوناگون نازل شود و هیچ اختلافی در آن نباشد قطعاً معجزه و از جانب خداست، این آیه كریمه از طریق قیاسی استثنایی اعجاز و حقانیت قرآن را ثابت میكند «مقدم» این قیاس «و لو كان من عند غیر الله» است و «تالی» آن «لوجدوا فیه اختلافاً كثیراً».
میفرماید: شما هر چه كه در قرآن تدبر كنید و تفحص نمایید نه تنها اختلافی در آن نمیبینید بلكه سراسر آن را هماهنگتر و منسجمتر مییابید پس «تالی» قیاس كه وجود اختلاف است باطل است و اگر «تالی» باطل بود بطلان «مقدم» نیز روش میشود یعنی قرآن كتاب بشری نیست بلكه كلام الله و كتاب الله است.[۱۴] این هماهنگی و جامعیت قرآن توجّه اندیشمندان غربی را به عظمت این كتاب آسمانی معطوف داشته است.
جرج ولذ ـ هربرت نویسنده بزرگ انگیسی میگوید: «قرآن كتاب، علمی، دینی اجتماعی، تهذیبی، اخلاقی و تاریخی است، مقررات و قوانین و احكام آن با اصول قوانین و مقررات دنیای امروز هماهنگ و برای همیشه كتاب عمل است.[۱۵]
لئون تولستوی نویسنده شهیر روسی تعلیمات روشن و فراگیر قرآن را میستاید و میگوید: قرآن مشتمل بر تعلیمات روشن، آشكار و سهل است و عموم افراد بشر از هر طبقهای میتوانند از آن بهره گیرند.[۱۶]
ارنست رنان فرانسوی مجذوب كمال و معانی والای قرآن است او چنین میگوید: در كتابخانه شخصی من هزاران جلد كتاب سیاسی، اجتماعی، ادبی و غیره وجود دارد كه همه آنها را بیشتر از یك بار مطالعه نكردهام و چه بسا كتابهایی كه فقط زینت كتابخانه من میباشند ولی یك جلد كتاب است كه همیشه مونس من است و هر وقت میخواهم درهایی از معانی و كمال بر روی من باز شود آن را مطالعه میكنم و از مطالعه زیاد آن خسته نمیشوم این كتاب، قرآن كتاب آسمانی مسلمین است.[۱۷]
این هماهنگی در آیات، قوانین پیشرفته و معانی والای آن كه همه اندیشمندان اعم از مسلمان و غیر مسلمان را شیفته خود كرده است دلیل عقلی دیگری به حقانیت قرآن است كه قرآن از سوی خدا نازل شده است.
۳. اعجاز در قلمرو لفظ و ساختار ظاهری متن
به نظر تمام ادیبان و سخنشناسان عرب، قرآن در فصاحت و بلاغت (زیبایی و رسایی) بیمانند است. ساختمان تركیبی كلمات آن و سبك بدیع و اختصاصی آن نه سابقه داشته است و نه تقلیدپذیر، ترنّم و آهنگ شعر را با خود همراه دارد، بشاراتش آرامبخش روان و هشدارهایش بیدارگر و غفلتزداست لكن تخیّل و وزن و قافیه را بر خود نبسته است نزول قرآن مقارن با شكوفاترین عصر ادبی عرب و روزگار اوج فصاحت و بلاغت اوست.[۱۸]
در عین حال تمام سخنشناسان و سخنسرایان در مقابل اوج ادبی قرآن زانوی تواضع زدهاند، با اختصار به پارهای از عناصر كه باعث زیبایی و رسایی وجه ظاهری و سیمای برونی قرآن كریم شده است اشاره میشود:
۱. استواری و درستی واژهها؛ ۲. خوشآهنگی واژهها؛ ۳. ادب در گزینش واژهها؛ ۴. نكتهرسانی و نكتهپردازی در گزینش واژهها؛ ۵. فراگیری واژهها؛ ۶. هماهنگی لفظ و معنی؛ ۷. چینش استوار قرآن؛ ۸. خوش ادایی.[۱۹]
این ویژگی برتر عقل را به غیر بشری بودن قرآن رهنمون میسازد. به ذكر نمونههایی از این عناصر بسنده میكنیم:
۱. استواری و درستی واژهها: یكی از بارزترین كتابهای بشر نگاشته، غلط انگاریهاست، گاهی ادیبان مشهور و توانمند نیز غلط به كار میبرند. در قرآن مجید نه تنها یك واژه غلط غیرمشهور نیست بلكه یك واژه غلط مشهور هم وجود ندارد ابن هشام ادیب توانمند عرب میگوید: «لا غیر: لحنٌ» به كاربردن واژه «لاغیر» اشتباه است آنگاه خود چندین بار این واژه را به كار برده است.[۲۰]
۲. ادب در گزینش واژهها
واژههایی كه قرآن درباره همبستری و امور جنسی به كار برده كفایی و عفتآمیز است از قبیل «رفث»،[۲۱] «مباشرت»[۲۲]، «مس»،[۲۳] لمس (فَأتُوا)[۲۴]، كه همگی كنایه عفتآمیزی از آمیزش است.[۲۵]
این ویژگی برتر عقل را به غیر بشری بودن قرآن رهنمون میسازد.
۴. اعجاز علمی قرآن
كتابهایی كه با درون مایه علمی و در روند علوم تجربی و انسانی نوشته میشوند در بستر حركت پویای دانش روز به روز مورد نقض، ابطال، تغییر و تكامل قرار میگیرند. لیكن قرآن شریف در معبر همه علوم، استوار و سترگ ایستاده است آكادمیها، كالجها و دانشگاههای توانمند دشمنان قرآن، نتوانسته آن را مورد نقض علمی قرار دهد. ما با باور به اینكه قرآن كتاب هدایت است نه كتاب ستارهشناسی یا زیستشناسی به نمود كوتاهی از پیشگوییهای علمی قرآن پرداخته كه نشانه اعجاز علمی قرآن است و به شرح دو مورد آن بسنده میكنیم:
۱. حركت زمینی؛ ۲. حركت منظم ماه و خورشید؛ ۳. قانون زوجیت و فراگیری آن؛ ۴. نقش كوهها در اعتدال زمین؛ ۵. كمبود اكسیژن در فراسوی زمین؛ ۶. امكان پرواز؛ به فراسوی زمین؛ ۷. علمی بودن تحریمها و تحلیلها؛ ۸. مسئله تلقیح؛ ۹. وجود حیات در كرات دیگر؛ ۱۰. مسئله جاذبه؛ ۱۱. سقف بودن آسمان؛ ۱۲. خبر از ادوار جنین؛ ۱۳. خاموشی خورشید؛ ۱۴. نور خواندن ماه و چراغ نامیدن خورشید، اشاره به مستقل نبودن نور ماه.[۲۶]
الف) قانون جاذبه عمومی
در آیه دوّم سوره رعد میخوانیم: «اللَّهُ الَّذی رَفَعَ السَّماواتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها؛ خدا همان كسی است كه آسمان را ـ بدون ستونی كه قابل رؤیت باشد ـ آفرید.» قرآن نمیگوید آسمان بیستون است بلكه میگوید بدون ستونی است كه آن را مشاهده كنید و قابل رؤیت باشد. امام رضا ـ علیه السّلام ـ در جواب یكی از یارانش بر این نكته تصریح میفرمایند كه ستونهایی وجود دارد ولی شما آنها را نمیبینید.[۲۷]
آیا توجیه و تفسیری برای این سخن غیر از ستونی كه ما امروز نام آن را «توازن قوه جاذبه و دافعه» مینامیم وجود دارد؟[۲۸]
ب) وجود حیات در كرات دیگر
در آیه ۲۹ سوره شوری آمده است « وَ مِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَثَّ فیهِما مِنْ دابَّةٍ وَ هُوَ عَلى جَمْعِهِمْ إِذا یَشاءُ قَدیرٌ؛ و از نشانههای خدا آفرینش آسمانها و زمین است و جنبندگانی كه در آن دو پراكنده ساخته و او توانایی دارد هرگاه بخواهد همه را جمع كند.»
آیا حیات و زندگی مخصوص كره زمین است و كرات دیگر مطلقاً مسكونی نیست؟ تحقیقات اخیر دانشمندان به ما میگوید: حیات و زندگی مخصوص كره زمین نیست. در كتاب «حیات در جهان» از انتشارات مجله «لایف» چنین میخوانیم: به طوری كه دانشمندان حساب كردهاند تنها در كهكشان ما ممكن است میلیونها ستاره وجود داشته باشد كه سیارات تابع آنها مسكونی باشند. بعضی قدم را از این فراتر نهاده و عقیده دارند در بعضی از كرات آسمانی موجودات زنده بسیار پیشرفتهتر از انسان وجود دارند و پیامهای رادیویی كه از فضا پخش میكنند و ما هرگز قادر به مثل آن نیستیم برای گیرندههای ما قابل درك است هر چند زبان آن را نمیدانیم و نمیفهمیم.
آیه با صراحت میگوید: خداوند موجودات زندهای را در زمین و آسمانها منتشر ساخته است به خوبی از زندگی موجودات دیگر خبر میدهد.[۲۹]
ادله عقلی دیگری غیر از موارد فوق بر خدایی بودن قرآن دلالت دارند كه ذكر تفصیلی آنها باعث اطاله كلام میشود لذا فقط به ذكر عناوین آنها بسنده میكنیم.
۵. عدم تحریف قرآن ؛ ۶. پیشگوییهای قرآن؛ ۷. معارف بیمانند از پیامبران؛ ۸. ختم نبوت؛ ۹. بررسی ویژگیهای معارف قرآن؛ ۱۰. هماهنگی قرآن با عقل؛ ۱۱. امتیازهای قوانین قرآن؛ ۱۲. سرسختی مسلمانان در حفظ و نگهداری قرآن؛ ۱۳. حدیث متواتر ثقلین و دلالت آن بر جاودانگی قرآن؛ ۱۴. جامعیت و فراگیری قرآن.
در نتیجه، ادله فوق كه به تفصیل یا اجمال ذكر شدند همگی دلالت بر این دارند كه قرآن از جانب خداست. خداوند توفیق عمل به دستورات حیات بخش قرآن را به همه عطا فرماید. انشاءالله.
[۱]. آیت الله جوادی آملی عبدالله تفسیر موضوعی قرآن كریم، قم، اسراء، چ اول، ۱۳۷۸، ج ۱، ص ۱۳۸.
[۲]. سوره اسراء، آیه ۸۸.
[۳]. سوره هود، آیه ۱۳.
[۴]. سوره بقره، آیه ۲۳.
[۵]. سوره ص، آیه ۲ و سوره مریم، آیه ۹۷.
[۶]. سوره نجم، آیه ۲۳.
[۷]. سوره حج، آیه ۹.
[۸]. سوره بقره، آیه ۲۴.
[۹]. سوره اسراء، آیه ۸۸ و هود، آیه ۱۳ و سوره یونس، آیه ۳۹.
[۱۰]. سوره بقره، آیه ۲۴.
[۱۱]. ر. ك: مصباح یزدی، محمد تقی، قرآن شناسی، ج اول، (انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) )، چ اول بهار ۸۸، از ص ۱۲۳ تا ۱۴۱.
[۱۲]. برای آگاهی بیشتر از این نمونهها و ضعفشان ر. ك: مصباح یزدی، همان، از صفحه ۱۶۷ تا صفحه ۱۷۴ و آیت الله خویی، شناخت و اعجاز قرآن، ترجمه: محمد صادق نجمی و هاشم هریسی، چ اول، ۱۳۶۱، بیجا از صفحه ۱۲۳ تا ۱۳۲ و جواب به مدعیان جدید همانندآوری كه در این مركز تهیه شده و به زودی در سایت اندیشه قم در اختیار همگان قرار میگیرد.
[۱۳]. سوره نساء، آیه ۸۲.
[۱۴]. آیت جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، نشر اسراء، چ دوّم، ۱۳۷۸، ص ۱۳۹ و ۱۴۰
[۱۵]. سید مصطفی علوی، قرآن در آیینه بزرگان، انتشارات بحرالعلوم، قزوین، چ اول، ۱۳۷۸، ص ۱۱۹.
[۱۶]. سید مصطفی علوی، همان صفحه ۱۱۸.
[۱۷]. صداقت، سید علی اكبر، قرآن و دیگران، نشر روح، بیتا ص ۲۲.
[۱۸]. ر. ك: سعیدی روشن، محمد باقر، علوم قرآن، ناشر مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) : چ اول تابستان ۷۷، ص ۱۰۴.
[۱۹]. ر. ك: عرفان حسن، اعجاز در قرآن كریم، ناشر دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، چ اول، ۱۳۷۹ از ص ۴۷ تا ۱۰۱.
[۲۰]. ر. ك: ابن هشام الانصاری، مغنی اللبیب، الناشر: مكتبه سیدالشهداء، قم، سنه الطبع: ۱۴۰۶ هـ.
[۲۱]. سوره بقره، آیه ۱۸۷.
[۲۲]. همان.
[۲۳]. آل عمران، ۴۷، مائده، ۷.
[۲۴]. سوره بقره، آیه ۲۲۲.
[۲۵]. ر. ك: حسن عرفان، همان از ص ۴۵ تا ۱۰۲.
[۲۶]. ر. ك: حسن عرفان، همان از ص ۱۵۰ تا ۱۶۰.
[۲۷]. السید هاشم البحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیل، بیتا، ج ۲، ص ۲۷۸.
[۲۸]. ر. ك: ناصر مكارم شیرازی و همكاران، همان صفحه، ۱۴۶۰ و آیت الله سبحانی، جعفر الهیات و معارف اسلامی، نشر مؤسسه امام صادق ـ علیه السّلام ـ ، چ سوّم، ۱۳۷۲، از ص ۳۳۱ تا ۳۳۴.
[۲۹]. مكارم شیرازی، ناصر، همان، ص ۱۵۹.
دیدگاهها
تعجب اثبات الهی نبودن آیات
تعجب اثبات الهی نبودن آیات قرآن با استفاده از اعداد هر آیه
موضوع دقیق : اثبات الهی نبودن آیات قرآن با اعداد هر آیه
روز بخیر.از آنجایی که پیامبر اسلام با بیت المال سرو کار داشته اند پس با اعداد کاملا آشنایی داشته .
من مطالعاتی برای اثبات اینکه قرآن الهی نیست و اینکه کلام خدا نیست داشته ام و نتیجه بخش است و لازم دانسته ام به شما هم بگویم.
اثبات زیر با توجه به شماره ی هر آیه و متن هر آیه صورت می گیرد .
اثبات الهی نبودن آیات قرآن با اعداد هر آیه:
-عدد۷:مثلا وقتی به عدد ۷ می رسد درمورد آسمان ها و زمین صحبت میکند چون شنیده ۷ آسمان داریم.
مثال برای عدد ۷(فعل فرو فرستادن که با تجسم آسمان در ذهنش آمده)
--سوره نساء آيه۴۷
ای کسانی که به شما کتاب داده شده است ، به آنچه فرو فرستاديم و تصديق کننده همان چيزی است که با شماست ايمان بياوريد پيش از آنکه چهرههايي را محو کنيم و در نتيجه آنان را به قهقرى بر گردانيم يا همچنان که اصحاب سبت را لعنت کرديم آنان را نيز لعنت کنيم .
--سوره هود آيات ۹۷(عبارت دنیا)
ولي از فرمان فرعون پيروي كردند ، و فرمان فرعون صواب نبود ؛ روز قيامت پيشاپيش قومش ميرود و آنان را به آتش در ميآورد ؛ و دوزخ ورودگاه بدي براي واردان است . و در اين دنيا و روز قيامت به لعنت بدرقه شدند ، و چه بد عطايي نصيب آنان ميشود .
--سوره أحزاب آيه۵۷(عبارت دنیا=آسمان و زمین)
بی گمان کسانی که خدا و پيامبر او را آزار میرسانند خدا آنان را در دنيا و آخرت لعنت کرده و برايشان عذابی خفت آور آماده ساخته است .
-عدد ۰ و ۵:در اینگونه آیات فعل جملات به نفی و فعل منفی یا کلمه ی منفی کشیده می شود مثلا عدد ۱۰۰ در سوره ی بقره یا کهف یا ... از کلمه ی لا (یعنی هیچ =۰) استفاده می کند.چون در عدد صد، صفر دارد. یا اینکه در هر آیه ای که باشد وقتی به عدد ۵۰ می رسد در مورد انجام ندادن کاری صحبت می کند(چون در دهنش تجسم کرده دست ۵ انگشت دارد و ۰ هم در ذهنش به فعل جمله علامت منفی می دهد)
مثال ها برای عدد ۰:
--سوره إسراء آيه ۶۰
و آن رويايي را که به تو نشان داديم و درخت لعنت شده در قرآن را جز برای آزمايش مردم قرار نداديم
--سوره أحزاب آيه۶۰
اگر منافقان و کسانی که در دلهايشان مريضی است و شايعه افکنان در مدينه باز نايستند ... * آنان لعنت شدگاناند
--سوره هود آيه۶۰
و اين قوم عاد بود كه آيات پروردگارشان را انكار كردند و فرستادگانش را نافرماني نمودند ، و به دنبال فرمان هر زورگوي ستيزه جوي رفتند ؛ و در اين دنيا و روز قيامت ، لعنت بدرقه آنان گرديد
-مثال برای عدد۵:
سوره رعد آيه ۲۵
و کسانی که پيمان خدا را پس از بستن آن میشکنند و آنچه را خدا پيمان به پيوستن آن فرمان داده میگسلند و در زمين فساد می کنند ، بر ايشان لعنت است و بدفرجامی آن سرای ايشان را است .
سوره مائدة آيه ۴۵
و كساني كه به موجب آنچه خداوند نازل كرده داوري نكردهاند ، آنان خود ستمگرانند .
عدد۲: به عدد ۲ می رسد درمورد ازدواج صحبت کندو خیلی عددهای دیگر....
مثال برای عدد ۴(تصور حیوانات ۴ پا مثل گرگ و ...Jتصور انگشت پرندگان مانند بلبل و ...)
-سوره أعراف آيه۴۴
-- پس آواز دهنده ای در ميان آنان آواز در میدهد که لعنت خداوند بر ستمکاران باد .
می ماند بخش نهایی اثبات که به عدد ها بستگی دارد اگر مشابه باشد یا نباشد که هر کدام آیه را با تصور هر عدد جلو می برد . مانند ۱۱ و ۲۲۲و ... (عبارت استفاده شده درآیه: یکی یکی و ...) یا اینکه عدد مشابه نباشد متن آیه را منطبق با اعداد غیر مشابه آیه را جلو می برد.
اینها بخش بسیار کوچکی از اثبات است . آیات بسیار زیاد دیگری است که نشان بر این است که قرآن کلام خدا نبوده و حضرت مسیح آخرین فرستاده ی خداست.
به خاطر خدا نه به خاطر خلق خدا
سلام
سلام
اول فرض نموده اید که سر و کار داشتن با بیت المال دلیل آشنایی با اعداد بوده! اگر استدلال شما این است، در سالهای اول بعثت (۱۳ سال) خبری از حکومت و بیت المال و ... نبود.
بعد به فرض که تئوری شما دهها مثال نقض نداشته باشد، اینکه عدد ایات با محتوای آن تناسب داشته باشد، چگونه به معنای بشری و غیر الهی بودن قرآن است؟
امیدوارم کمی بیاندیشید.
از شما درخواست دارم چندین بار
از شما درخواست دارم چندین بار مطالب خودتون رو بخونین که با چه ادله ای قرآن رو رد کردید و بفرمائید بر چه اساسی در قرآن بحث نسبیت زمان مطرح شده در حالی که تنها صد سال که بعد چهارم کشف شده و داره در مورد مبحث نسبیت زمان بحث می کنند.
« وَ إنَّ یوماً عِندَ رَبِّکَ کَاَلْفِ سَنَةٍ مِمّا تَعُدّونَ» حج/۴۷
و یک روز نزد پروردگارت، همانند هزار سال از سال هایی است که شما می شمرید.
«قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ» نمل/۴۰
کسى (آصف بن برخیا) كه نزد او دانشى از كتاب [الهى] بود (اسم اعظم) گفت من آن را پيش از آنكه چشم خود را بر هم زنى برايت مىآورم پس چون [سليمان] آن [تخت] را نزد خود مستقر ديد گفت اين از فضل پروردگار من است تا مرا بيازمايد كه آيا سپاسگزارم يا ناسپاسى مىكنم و هر كس سپاس گزارد تنها به سود خويش سپاس مىگزارد و هر كس ناسپاسى كند بىگمان پروردگارم بىنياز و كريم است
در این آیه جناب آصف بن برخیا در چشم بر هم زدنی در زمان و مکان سفر می کنند و تخت ملکه سبا را از دیاری دیگر برای ایشان حاضر کردند. چند سال است که علم گرفتاری ما را در بعد چهارم که همان زمان و مکان است مطرح کرده است؟؟
«سبْحَانَ الَّذِی أَسرَی بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسجِدِ الْحَرَامِ إِلی الْمَسجِدِ الاَقْصا الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنرِیَهُ مِنْ ءَایَتِنَا إِنَّهُ هُوَ السمِیعُ الْبَصِیرُ» اسراء/۱
منزّهاست آن خدایی که بندهاش را شبانگاهی از مسجد الحرام به سوی مسجد الأقصی- که پیرامون آن را برکت دادهایم- سیر داد، تا از نشانههای خود به او بنمایانیم، که او همان شنوای بیناست
فکر کنم در انجیل از احمد به
فکر کنم در انجیل از احمد به عنوان خاتم پیامبران نام برده شده . چطور میگی مسیح آخرین فرستاده خداست؟؟؟!!!!!!!
ﺍﻭﻻ ﺍﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺧﻴﻠﻲ ﺿﻌﻴﻒ ﺑﻮﺩ
ﺍﻭﻻ ﺍﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺧﻴﻠﻲ ﺿﻌﻴﻒ ﺑﻮﺩ ﺣﺘﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﻫﻢ ﻗﺎﻧﻊ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﻧﺒﻮﺩ ﭼﻪ ﺑﺮﺳﻪ ﺑﻪ ﻏﻴﺮﻣﺴﻠﻤﺎﻥ!
ﺩﻭﻣﺎ ﻫﻤﺶ ﻣﻐﺎﻟﻄﻪ ﻣﺼﺎﺩﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﻄﻠﻮﺏ ﻣﻴﻜﺮﺩﻳﺪ ﻭ ﻫﻤﻮﻥ ﺭﻭﺵ ﻗﺮﺍﻥ ﺭﻭ ﭘﻴﺶ ﮔﺮﻓﺘﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﺜﻼ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﻗﺴﻢ ﻣﻴﺨﻮﺭﻩ ﺗﺎ ﺣﻘﺎﻧﻴﺖ ﺧﻮﺩﺷﻮ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﻛﻨﻪ ﺍﻳﻨﺎ ﻣﻐﺎﻟﻄﻪ ﻣﺤﻤﺪﻩ ﻧﻪ ﺧﺪﺍ!
ﺧﺪﺍ ﻣﻐﺎﻟﻄﻪ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ!
ﺳﻮﻣﺎ ﻛﺠﺎﻱ ﻗﺮﺍﻥ ﻫﻤﺶ ﺗﻬﻲ ﺍﺯ ﻧﺎﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻴﻪ؟!
ﺑﻠﻪ ﺟﺰﺀ ﺳﻲ ﻗﺮﺍﻥ ﻣﺴﺠﻊ ﻭ ﺯﻳﺒﺎﺳﺖ ﻭﻟﻲ ﺍﻳﺎﺕ ﺩﺭ ﻫﻢ ﻭ ﺑﺮﻫﻢ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﺜﻞ ﺳﻮﺭﻩ ﺯﺧﺮﻑ!
ﻭ ﺩﺭ ﺍﺧﺮ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﮕﻢ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺗﺮﺍﺷﻲ ﻫﺎ ﺑﻲ ﻓﺎﻳﺪﻩ ﻫﺲ ﻫﺮﻛﺲ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻌﺼﺐ ﻗﺮﺍﻥ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ(ﺑﺎ ﻣﻌﻨﻲ) ﻣﻴﻔﻬﻤﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻛﺘﺎﺏ ﻛﻼﻡ ﺧﺪﺍ ﻧﻴﺴﺖ!
سلام.لطفا با دقت بیشتری متن
سلام.لطفا با دقت بیشتری متن بالا رو بخونید.ادعا این هست که یکی از ادله ای که دلالت بر اعجاز قرآن می کنه هماهنگی آیات قرآن وعدم تناقض آیات هست . سایر مواردی که دلالت بر اعجاز قرآن داره مانند اعجاز بلاغی و اخبار از غیب و ....لذا این گونه از استدلال مصادره نخواهد بود . مصادره زمانی هست که بگیم چون خود قرآن گفته من معجزه هستم ماهم بگیم معجزه هست . در حالیکه دلیل ما این نیست که چون قرآن فرموده من معجزه هستم پس حتما معجزه هستم.خیر. بلکه دلیل مواردی مانند هماهنگی آیات ، اعجاز علمی ، اعجاز بلاغی و ... آیات می باشد.
نظرات