کلام و عقاید

آیا زبان بهشتیان، عربی است؟

شهر سوال ـ آنچه بسیار روشن و واضح است، اینکه اسلام، مبارزه ای جدی و قاطع علیه نژاد پرستی داشته و با هر گونه تفاخر قومی و قبیله ای مبارزه کرده است و به جای آن عواملی واقعی برای برتری شمرده است:

عامل فقر از نظر اسلام چیست؟

نظر اسلام

شهر سوال ـ «علل و اسباب را تنها در ابعاد مادّى نباید محصور كرد. نظام اتمّ، از مجموع علل و اسباب آشكار و نهان تشكیل شده است. همان طورى كه علل مادّى و محسوس، بعضى بعض دیگر را خنثى مى‏كنند و از كار مى ‏اندازند، در مواقع خاصّى تحت تأثیر علل معنوى نیز از كار مى‌‏افتند. كسى كه تنها علل مادّى و محسوس را مى‌‏بیند خیال مى‏كند سبب منحصر به همین چیزهاست؛ نمى‌‏داند كه هزاران علل و اسباب دیگر نیز ممكن است به حكم‏ قضا و قدر الهى دركار باشند و آنگاه كه آن علل و اسباب پا به میان گذاشتند، اسباب و علل مادّى را خنثى و بى‌‏اثر

آیا منظور از اجنه، همان میکروب هاست؟

 اجنه

شهر سوال ـ و شیطان نیز یکی از اجنه بوده که در قرآن مطالب بسیاری درباره آن بیان شده و آنچه بسیار روشن است، اینکه شیطان، موجودی گمراه کننده است که روح انسان را به تباهی می کشاند. در حالی که میکروب و نظیر آن، آفاتی برای جسم انسان هستند. پس روشن است که با توجه به نصوص دینی، به هیچ عنوان نمی توانیم، اجنه را همان میکروب ها بدانیم.

آیا اجنه از غذای ما می خورند و ما باید ته ظرف غذایمان را برای آن ها بگذاریم؟

شهر سوال ـ على بن اسباط گوید: كه ابو حمزه طعامى تهیّه كرد و ما را كه جماعتى بودیم دعوت كرد، هنگام خوردن غذا ابو حمزه شخصى را دید كه استخوانى را بكلّى پاك نمود، او را آواز داد كه این كار را نكن زیرا از على بن الحسین علیهما السّلام شنیدم كه مى‏فرمود: استخوان را از هر چه با او است برهنه نسازید زیرا جنّ را در آن سهم است و اگر چنین كنید چیزى را از خانه مى‏رباید كه براى شما بهتر است از اینكه به استخوان است.[۱]

مراتب توحید را به طور کامل شرح وبسط دهید؟

مراتب توحید

شهر سوال ـ پیش از آن كه توحید عملی را شرح دهیم لازم است نكته‌ای را درباره‌ی توحید نظری تذكر دهیم. آیا توحید نظری یعنی نشاختن خدا به یگانگی ذات و یگانگی ذات و صفات و یگانگی در فاعلیّت، ممكن است یا غیر ممكن؟ و به فرض امكان، آیا این شناختن‌ها در سعادت بشر تأثیری دارد یا هیچ ضرورت و لزومی ندارد و در میان مراتب توحید آنچه مفید است توحید عملی است و بس؟

آيا روايتي وجود دارد كه مردگان از ظهر پنجشنبه تا ظهر جمعه آزاد هستند و به خانواده خو سر ميزنند؟

آمدن اموات

شهر سوال ـ آنچه درباره آمدن اموات به دیدار بازماندگان مطرح است، این است که بر اساس روایات، ارواح مردگان هر چند گاهی به اذن خداوند به دیدار خانواده‌شان می‌آیند و آن ها را می‌بینند. اگر سرگرم کارهای خوب بودند، شادمان می‌شوند. اگر گرفتار کارهای بد بودند، ناراحت می‌شوند. اما اینکه در چه ساعتی و یا چه زمانی و یا هر چند گاهی می‌آیند، روایات‌‌ها متفاوت است. در برخی روایات هر هفته ذکر شده و در برخی هر ماه یک بار و در برخی سالی یک بار.

چگونه ممکن است که دهها هزار نفر، شاهد اعلام جانشینی حضرت علی (ع) بوده باشند، اما کس دیگری جانشین پیامبر(ص) شده باشد؟

 جانشین پیامبر(ص)

شهر سوال ـ تحلیل صحیح از اوضاع آن زمان به خوبی نشان می دهد که غصب خلافت در آن زمان، واقعا ممکن بوده است، علیرغم اینکه دهها هزار نفر این جانشینی را فهمیده بودند.

آیا شیطان ما را گمراه می کند و خدا ما را به حال خودمان رها کرده است؟

شیطان

شهر سوال ـ اختیار انسان زمانی معنایش کامل می شود که واقعا بر سر دو راهی باشد. و اگر فقط شیطان به عنوان عامل گمراهی فعالیت می کرد و در مقابلش چیز دیگری نبود، ما انسان ها، حق انتخاب در درون خودمان را حس نمی کردیم. در حالی که واقعا می بینیم بین انتخاب خوبی و بدی توانا هستیم. و بعضی انسان ها نیز راه خوبی را انتخاب می کنند و و این مساله نشان دهنده اینست که تنها عامل فعال و در میدان، شیطان نیست.

چگونه افراد لج بازی که مطالب دینی را قبول نمی کنند، متقاعد کنیم؟

 لج بازی

شهر سوال ـ قانع کردن دیگران همیشه ممکن نیست. چون انسان ها اگر تسلیم منطق باشند، می توان با گفتگو و دلیل آن ها را قانع کرد. اما هنگامی که تحت تاثیر عادت ها، هیجان ها و احساسات، خواسته های نفسانی و ... باشند، به سختی دست از شیوه و روش خود بر می دارند.

در فلسفه اسلامی، همه چیز دارای روح شمرده می شود، آیا این مطلب از نظر دینی صحیح است؟

نظر دینی

شهر سوال ـ اصطلاح روح، در فلسفه بر خلاف آنچه كه در شرع مورد نظر است بر قواى حیاتى مختلف موجود در خون موجودات زنده اطلاق مى ‏شود ... و آن قسمت از این قواى حیاتى را كه بر اثر لطافت به همه اجزاى بدن سریان دارد و موجب تغذیه و رشد و نموّ و فعالیّت و حسّاسیّت اعضاست روح طبیعى خوانده ‏اند ... این قوّه حیاتى را در آن حال كه از بطن چپ قلب به حركت در مى ‏آید روح حیوانى مى‏ نامند و بعد از انشعاب، شاخه مغزى آن را روح نفسانى و شاخه ‏اى از آن را كه به جگر و سایر اعضا مى‏رود روح طبیعى گویند. و این روح حیوانى و منشعباتش غیر از آن روحى است كه در قرآن از آن یاد كرده است.