اگر ازدواج واجب است، چرا حضرت عیسی، ازدواج نکردند؟

ازدواج به خودی خود امر واجبی نیست و خداوند به خاطر مصالحی كه برای حفظ زندگی فردی و اجتماعی بشر لازم است آن را تشریع نموده است؛ و همین مستحب در مواردی برای برخی افراد خاص واجب می‎شود، مثل كسانی كه اگر ازدواج نكنند دچار گناه می‎شوند.

البته برای دیگران نیز، حتی اگر به گناه نیفتند نیز، بسیار نیکو و شایسته است. شهید مطهری می فرماید: یك پختگى هست كه جز در پرتو ازدواج و تشكیل خانواده پیدا نمى ‏شود، در مدرسه پیدا نمى ‏شود، در جهاد با نفس پیدا نمى‏ شود، با نماز شب پیدا نمى ‏شود، با ارادت به نیكان هم پیدا نمى ‏شود. این را فقط از همین جا باید به دست آورد و لهذا هیچ وقت نمى ‏شود كه یك كشیش یا كاردینال به صورت یك انسان كامل در بیاید، اگر واقعاً در كاردینالى خودش صادق باشد... عامل تشكیل خانواده كه خود یك عامل اخلاقى است- و این، یكى از علل تقدس ازدواج در اسلام است- عاملى است كه جانشین نمى ‏پذیرد.[۱]

اما باید در نظر داشت که مصلحت ازدواج، در شرایطی محقق می شود و شاید عدم تحقق این شرایط سبب شده است که بعضی از انبیاء نظیر حضرت عیسی (ع) یا حضرت یحیی (ع) ازدواج نکنند:
«أَنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُكَ بِیَحْیى‏ مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ سَیِّداً وَ حَصُوراً وَ نَبِیًّا مِنَ الصَّالِحینَ[آل عمران/۳۹] خداى تعالى تو را به یحیى مژده مى‏ دهد فرزندى كه تصدیق كننده كلمه‏ اى از خدا است (یعنى عیسى) و سیدى است كه زن نمى ‏گیرد، و پیامبرى است از صالحان»

مثلا اگر چه ازدواج یک سنت است و همگان به آن تشویق شده اند، اما هیچ کس آن را برای یک کودک توصیه و ترویج نکرده است! و رسیدن به سن خاصی لازم است تا ازدواج، مناسب حال فرد شود. و باید توجه کنیم که حضرت یحیی در جوانی به شهادت می رسند و شاید اگر بیشتر زنده می ماندند، ازدواج می کردند و حضرت عیسی (ع) نیز مدت زیادی در قید حیات مادی نبودند. و ۳۱ سالگی به آسمان عروج می کنند.
یا اینکه برای ازدواج باید همسری مناسب و شایسته یافت و گفته نشده که در هر شرایطی باید ازدواج کرد حتی اگر همسر انسان بدترین فرد باشد.

البته در این باره نظرات دیگری نیز ابراز شده است که به آنها اشاره می کنیم:

۱-مرحوم فیض كاشانی در المحجة‌البیضاء پس از برشمردن فواید ازدواج، یكی از آفات آن را نیز بازداشتن انسان از عبادت معرفی می‎كنند؛ زیرا ممكن است ازدواج، باعث غفلت انسان شده و یا كسب و كار برای خانواده باعث جمع آوری مال و دنیا دوستی بشود، وی سپس می‎گوید: پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ این توانایی را داشتند كه هم ازدواج کنند و هم از عبادت الهی غافل نشوند و این به خاطر علوّ درجه حضرت رسول ـ صلی الله علیه و آله ـ می‎باشد و كسی هم قابل مقایسه با ایشان نیست؛ ولی حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ احتیاط كردند و برای آن كه دچار غفلت نشوند ازدواج را ترك كردند و یا شاید برای ایشان كسب روزی حلال و تأمین زندگی یك خانواده ممكن نبوده است و لذا اقدام به ازدواج نكرده‎اند و یا این كه شاید حال معنوی ایشان به گونه‎ای بوده كه ازدواج مانع عبادت ایشان بوده است. وی در پایان اضافه می‎كند كه به هر حال، باید رفتار انبیاء را به بهترین وجه آن توجیه كنیم.[۲] در نهج البلاغه خطبة ۱۶۰ نیز عبارتی آمده است كه به نوعی مؤید سخن فوق می‎باشد: امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ در توصیف حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ می‎فرمایند: «...لم تكن له زوجة تفتنه و لا ولد یحزنه...»؛ یعنی عیسی ـ علیه السّلام ـ نه همسری داشت كه او را فریفتة‌خود سازد و نه فرزندی كه باعث حزن و اندوه او شود.

۲-  حضرت عیسی و یحیی ـ علیهما السّلام ـ هر دو، همزمان با هم و در یك منطقه بوده‎اند؛ یعنی در شرایط فرهنگی و اجتماعی واحدی می‎زیسته‎اند. و هر پیامبری بر اساس شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه خود برنامه‎ای مناسب با آن محیط برای هدایت و مبارزه با انحرافات آنها دارد. بنابراین شاید  انحرافات جامعه بنی‎اسرائیل در زمان این پیامبران به گونه‎ای بوده است كه یكی از راههای مبارزه با آن فرهنگ، ترویج زندگی زاهدانه و دنیاگریزی بوده است تا گرایش افراطی مردم به شهوات مهار شود. چنان كه توصیفاتی كه حضرت امیر ـ علیه السّلام ـ در نهج البلاغه از حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ آورده‎اند شاهد این است كه حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ بسیار زندگی زاهدانه‎ای داشته‎اند.[۳] ناگفته نماند كه ایشان بنی‎اسرائیل را دعوت به ترك ازدواج نمی‎كردند و این را یك امر ارزش تلقی نمی‎كردند.

۳-اگر چه پیامبران الهی معصوم هستند، اما درجات کمال آن ها با یکدیگر فرق می کند و عدم ازدواج بعض انبیاء می تواند نقص آن ها محسوب شود:
عده ‏اى صریحاً مى‏ گویند حضرت عیسى در خیلى جنبه‏ ها از خیلى پیغمبران برتر و بالاتر بوده، در عین حال این نقصى است براى او (و براى حضرت یحیى)؛ {عدم ازدواج} یعنى عیسى با پیغمبرى كه مزایاى او را داشته و این نقص {عدم ازدواج} را نداشته فرق مى ‏كند، آن پیغمبر {مفروض ازدواج کرده}  از او كاملتر بوده است.[۴]

[۱]. مجموعه ‏آثار استاد شهید مطهرى، ج‏۲۲، ص۷۷۸.
[۲]. فیض كاشانی المحجة‌البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ج ۳، ص ۷۹.
[۳]. نهج البلاغه، خطبه ۱۶۰.
[۴]. مجموعه ‏آثار استاد شهید مطهرى    ج‏۲۲  ص  ۷۷۸.

دیدگاه‌ها

به نظرم اشتباهه مطلب آخرتون((عده ‏اى صریحاً مى‏ گویند حضرت عیسى در خیلى جنبه‏ ها از خیلى پیغمبران برتر و بالاتر بوده، در عین حال این نقصى است براى او (و براى حضرت یحیى)؛ {عدم ازدواج} یعنى عیسى با پیغمبرى كه مزایاى او را داشته و این نقص {عدم ازدواج} را نداشته فرق مى ‏كند، آن پیغمبر {مفروض ازدواج کرده} از او كاملتر بوده است.[۴]))

نظرات