چند نمونه از بدعتهای خلیفه دوم را ذکر کنید؟
۱- حرام کردن متعه(ازدواج موقت)، خود وی در این باره می گوید: «متعتان کانتا فی عهد رسول الله و انا احرمها.........)
منابعی که این سخن خلیفه را نقل کرده اند:
-المبسوط ج۴ ص۲۷- دارالمعرفه
-المغنی ج۷ ص ۵۷۲- دارالکتاب العربی
-الشرح الکبیر ج۷ ص۵۳۷- دارالکتاب العربی
-المحلی ج ۷ ص ۱۰۷- دارالفکر
-مسند احمد بن حنبل ج ۳ ص۳۲۵- دارصادر
-معرفه السنن و آلاثار ج۵ ص ۳۴۵- دارالکتب العلمیه
-تفسیر الرازی ج۱۰ ص ۵۰
-صحیح البخاری مجلد۳ ص۱۵۸- دارالفکر
۲- نماز تراویح:
نماز تراویح یا خواندن نوافل ماه رمضان به جماعت، از بدعتهایى است كه عمر بن الخطاب وارد اسلام كرده است، پیش از او نه در زمان رسول خدا صلى الله علیه وآله و نه در زمان ابوبكر چنین چیزى سابقه نداشته است. اهل تسنن به نمازهای مستحبی شبهای ماه مبارك رمضان، تراویح میگویند كه ۲۰ ركعت با ۱۰ سلام خوانده میشود، و چون در هر چهار ركعت به اندازة خواندن یك نماز استراحت میكنند، به این نماز تراویح گفته میشود. البته در مقدار ركعات تراویح اختلاف است كه ۲۰برخی ركعت برخی ۱۱ و برخی دیگر ۱۳ ركعت می دانند، بعد از عهد عمر، مردم آن را ۲۰ ركعتی میدانند. بخاری در صحیح به سندش از عبدالرحمن بن عبد قاری نقل می كند: «در یكی از شب های رمضان با عمر به مسجد رفتیم، دیدیم مردم دسته دسته و پراكنده هستند، هر كسی برای خود یا با گروه خود نماز می خواند، عمر گفت: به نظر من اگر اینان به یك امام اقتدا كنند بهتر است، لذا تصمیم خود را گرفته و دستور داد ابی بن كعب پیش نماز همه باشد. شبی دیگر با وی به مسجد رفتیم، دیدیم مردم نمازهای مستحبّی شب های رمضان را به جماعت می خوانند. آن گاه عمر گفت: این بدعت خوبی است!»
منابع:
- البخاری الجعفی، ابوعبدالله محمد بن إسماعیل (متوفاى۲۵۶هـ)، صحیح البخاری، ج۲، ص۷۰۷، كِتَاب صَلَاةِ التَّرَاوِیحِ، بَاب فَضْلِ من قام رَمَضَانَ ، تحقیق د. مصطفی دیب البغا، ناشر: دار ابن كثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة: الثالثة، ۱۴۰۷ – ۱۹۸۷
- العسكری ، أبو هلال الحسن بن عبد الله بن سهل بن سعید بن یحیى بن مهران (متوفاى۳۹۵هـ) الأوائل للعسكری ، ج۱، ص۳۹۸، طبق برنامه الجامع الكبیر.
- البلاذری، أحمد بن یحیی بن جابر (متوفاى۲۷۹هـ)، أنساب الأشراف، ج۳، ص۳۹۸، طبق برنامه الجامع الكبیر.
- الزهری، محمد بن سعد بن منیع ابوعبدالله البصری (متوفاى۲۳۰هـ)، الطبقات الكبرى، ج۳، ص۲۸۱، ناشر: دار صادر - بیروت.
۳- تکتف(دست روی دست گذاشتن در نماز)
نقل شده وقتی اسرای ایرانی در برابر خلیفه قرار میگیرند، آنها به عنوان احترام به خلیفه مسلمین و یا تذلّل با گردن كج دست روی دست میگذاردند، خلیفه علت را جویا میشود، در جواب میگویند كه اینها عادت دارند وقتی در برابر بزرگی قرار میگیرند، به عنوان تذلّل دست روی دست بگذارند. كه یك نوع احترام محسوب می شود. عمر این عمل را میپسندد و دستور میدهد كه از این به بعد مسلمانان در نماز چنین كنند. گویا بعد از آن به اجتهاد و امر خلیفه عمل تكتف در نماز بوجود آمد.[۱]
از دیگر بدعتهایی که خلیفه دوم بوجود آورده بود می توان به حذف عبارت«حی علی خیرالعمل» و افزودن عبارت«الصلوة خیر من النوم» به اذان اشاره کرد. و ... .
[۱]. الهادی، جعفر، فقه مقارن، دفتر نمایندگی مقام معظم رهبری در امور اهل سنت، ۱۳۷۹ ه. قم، ج۱، ص۱۹.
نظرات