آیا در اسلام کشتن حیوانات جایز است؟
در اسلام حقوق متعددی برای حیوانات بیان شده است. و یکی از موارد محاسبه الهی در روز قیامت، حقوق حیوانات می باشد.(۱) تا آنجا که از جهنمی شدن انسانی به خاطر بستن حیوان و ممانعت از آب خوردن آن تا حد مرگ، سخن گفته شده است.(۲)
دستورات اسلام درباره حیوانات طیف وسیعی دارد از مواردی چون:
نهی از قطع اعضاء حیوانات(۳) نهی از جنگ انداختن حیوانات(۴) نهی از زدن به صورت حیوان(۵) نهی از ذبح حیوان در پیش چشم حیوان دیگر(۶) حتی نهی از نشستن در پشت حیوان در حال سخن گفتن و عدم حرکت(۷) و نهی از دشنام دادن و لعن حیوان(۸)
تا لازم بودن آب و غذای حیوانات به گونه ای که طبق مسلمات فقهی، اگر آب به اندازه وضوء یا رفع عطش سگی باشد، باید آب را به حیوان داد و حتی گفته شده، آب بینی گوسفند هم پاک شود(۹) (شاید به خاطر راحت شدن تنفس حیوان)
اما انسان همیشه باید مرز بین افراط و تفریط را بیابد. که حرکت بر مدار افراط یا تفریط، عمل جاهلان است. (۱۰)حیوانات اگر چه شعور دارند، و حقوق بسیاری برای آنها ثابت شده است، اما نه شعور آنها در حد شعور انسان است و نه آنکه حقوق شان به اندازه حقوق انسان می باشد. و نه آنکه نیازهایشان به مثابه نیازهای انسان است.
لذا اجازه داده شده است که برای جلوگیری از آزار دیدن توسط حیوانات موذی، آنها را از بین ببریم. و همچنین برای رفع نیازهای ضروری بدن، بعضی از حیوانات را با شیوه منطقی، ذبح کرده و از گوشت آنها استفاده کنیم. اما اگر حیوانی بی آزار است، از کشتن و آزار او نهی شده ایم. (۱۱) و حتی شکاری که بدون نیاز و از روی تفریح باشد، نیز حرام اعلام شده است.
بنابراین نه شیوه افراطی در مقابل حیوانات صحیح است که بعضی حیوان را مثل یکی از اعضای خانواده خود حساب کرده و حتی آن را در رختخواب خود می خوابانند! و فکر می کنند حیوان نیز به مثابه و هم شکل انسان نیازهای عاطفی دارد. یا از خوردن گوشت آن هم اجتناب می کنند. و نه شیوه تفریطی صحیح است که بدون دلیل منطقی و موجه، آسیبی به حیوانی رسانده شود. (۱۲)
به هر حال دنیا دار تزاحمات است. حیوانات از گیاهان و حیوان های دیگر تغذیه می کنند. و چرخه غذایی بین حیوانات که از خوردن حشرات شروع می شود، تا به خورده شدن توسط حشرات امتداد می یابد. و چیزی برای باقی ماندن در دنیا، ایجاد نشده است. دنیا محلی برای آزمایش است و انسان باید در همین مسیر قرار گرفته و آنچه متناسب با این امتحان است را رعایت نماید.
(۱) - نهج البلاغه، خطبه ۱۶۷
(۲) - بحارالانوار، ج ۶۴، ص ۲۶۸
(۳) - المجازات النبوية، ص: ۳۶۵
(۴) - من لا يحضره الفقيه، ج۴، ص: ۶۰
(۵)- تفسير العياشي، ج۲، ص: ۲۹۴
(۶)- الكافي ج۶، ص: ۲۳۰
(۷) - الكافي، ج۶، ص: ۵۳۷
(۸)- هداية الأمة إلى أحكام الأئمة عليهم السلام، ج-۵، ص: ۱۲۲
(۹) - الكافي ، ج۱۳، ص: ۲۸۴
(۱۰) - نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره ۷۰
(۱۱) - الكافي ، ج۶، ص: ۲۲۴
(۱۲) - برای مطالعه بیشتر: http://marifat.nashriyat.ir/node/2627
نظرات