تردیدهای ابراهیم علیه السلام و عزیرنبی علیه السلام
پرسش:
چگونه میشود کسی مثل عزیر علیه السلام یا ابراهیم علیه السلام که پیامبر خدا باشد اما نسبت به قدرت خدا برای زنده کردن مردگان، شک و تردید داشته باشد؟
پاسخ:
پیامبرانی همچون حضرت ابراهیم علیه السلام و حضرت عُزَیر علیه السلام و... از درجات والای ایمان برخوردار بودند و به همین دلیل، خداوند آنها را واسطه ارتباطی خودش با عموم مردم قرار داد. از سوی دیگر، بنا بر ظواهر برخی آیات قرآن کریم -یعنی آیه ۲۵۹ سوره بقره که درباره حضرت عزیر علیهالسلام است و آیه ۲۶۰ سوره مبارکه بقره که درباره حضرت ابراهیم علیهالسلام است- آنها نسبت به زنده شدن مردگان سؤال داشتند. از این رو، این سؤال پیش میآید که چگونه افرادی که نسبت به قدرت خدا شک داشته و ایمانشان ضعیف است، از انبیای برگزیده خدا شدند و آیا میشود کسی هم پیامبر باشد و هم ایمانش ضعیف باشد. با عنایت به این مقدمه در قالب چند نکته مطالبی تقدیم میشود.
نکته اول:
خداوند در آیه ۲۵۹ سوره بقره، داستان حضرت عزیر علیهالسلام را اینگونه بیان میدارد: « یا همانند کسی که از کنار یک آبادی (ویران شده) عبور کرد، در حالی که دیوارهای آن، به روی سقفها فرو ریخته بود، (و اجساد و استخوانهای اهل آن، در هر سو پراکنده بود، او با خود) گفت: «چگونه خدا اینها را پس از مرگ، زنده میکند؟!...» خداوند در ادامه این آیه او را صد سال میراند و دوباره زنده کرد و زنده شدن مردگان را به او نشان داد: «به الاغ خود نگاه كن (كه چگونه از هم متلاشی شده! این زنده شدن تو پس از مرگ، هم برای اطمینان خاطر توست، و هم) برای اینكه تو را نشانهای برای مردم (در مورد معاد) قرار دهیم. (اكنون) به استخوانها نگاه كن كه چگونه آنها را برداشته، به هم پیوند میدهیم، و گوشت بر آن میپوشانیم». در این آیه خداوند زنده کردن مردگان را به ایشان نشان داد و در انتهای آیه ایشان گفت: « میدانم خدا بر هر كاری توانا است.»
با تامل در این آیه روشن میشود که حضرت عزیر علیهالسلام –که از مؤمنان برگزیده خدا بود و شایسته دریافت وحی بود- نسبت به زنده کردن مردگان شک و تردید نداشت بلکه نسبت به چگونگی آن سؤال داشت. سؤال او نیز ناشی از تردید درباره قدرت بیکران خدا نبود بلکه ناشی از عظمت این کار بود؛ یعنی چگونه خدایی که قدرت بیکران دارد این کار عظیم را انجام میدهد. بنابراین، سؤال او نه ناشی از شک به معاد و زنده کردن مردگان بود و نه ناشی از شک به قدرت بیکران خدا بود؛ بلکه سؤال او این بود که خدای قادر چگونه چنین کاری را انجام میدهد؛ و خداوند نیز در عمل به او نشان داد که اینگونه مردگان را زنده میکند.(۱)
نکته دوم:
در آیه ۲۶۰ سوره مبارکه بقره به داستان حضرت ابراهیم علیهالسلام درباره چگونگی زنده کردن مردگان اشاره شده است: «و (به خاطر بیاور) هنگامی را که ابراهیم علیه السلام گفت: خدایا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده میکنی؟ فرمود: مگر ایمان نداری؟! عرض کرد: آری، ولی میخواهم قلبم آرامش یابد. فرمود: در این صورت، چهار نوع از مرغان را انتخاب کن! و آنها را (پس از ذبح کردن،) قطعه قطعه کن (و در هم بیامیز)! سپس بر هر کوهی، قسمتی از آن را قرار بده، بعد آنها را بخوان، به سرعت به سوی تو میآیند! و بدان خداوند قادر و حکیم است، (هم از ذرات بدن مردگان آگاه است، و هم توانایی بر جمع آنها دارد.)»
با تامل در این آیه، به خوبی روشن میشود که ایشان به قدرت خدا درباره زنده کردن مردگان، کاملا ایمان داشتند و چنین درخواستی، ناشی از شک و تردید و ضعف ایمان ایشان نیست. حضرت ابراهیم علیهالسلام نسبت به اصل احیای مردگان تردید نداشت و درخواستش ناظر به چگونگی فعل الهی در بابِ زنده کردن مردگان بود؛ در حقیقت ابراهیم(ع) درخواست عین الیقین و حق الیقین داشت. ایشان از خداوند میخواهد که این سؤال را نه با بیان و استدلال بلکه به شیوه عملی پاسخ بگوید و خداوند نیز درخواست او را اجابت میکند و بر یقین و ایمان او میافزاید.(۲) در روایتی، از امام رضا علیهالسلام پرسیدند آیا حضرت ابراهیم علیهالسلام نسبت به این موضوع شک داشت؟ ایشان فرمودند: خیر؛ بلکه ایشان بر یقین بود، اما از خداوند خواست تا بر یقینش بیفزاید.(۳) با توجه به این آیه و حدیث، دانسته میشود که ایمان دارای درجاتی است و بالاترین آنها درجه یقین و اطمینان است که به واسطه آن، هر گونه سؤال و ابهامی کاملاً از جان آدمی دور میشود.(۴)
نتیجه:
با توجه به نکاتی که در بالا بیان شد، روشن میشود که حضرت عزیر و حضرت ابراهیم علیهما السلام، از انبیای الهی و برگزیدگان خدا بودند و به همین جهت گفتگوی ویژه با خدا داشته و وحی الهی را دریافت میکردند و درخواستشان مستجاب شد و آنچه میخواستند در عمل ببینند به آنها نشان داده شد. سؤال آنها نه ناشی از شک به زنده شدن مردگان و نه ناشی از شک به قدرت مطلق خدا بود؛ بلکه ناظر به چگونگی زنده کردن مردگان توسط خدای قادر بود؛ یعنی خدایی که اینهمه قدرت دارد، چگونه مجددا مردگان را زنده کند. خداوند نیز در عمل به آنها نشان داد اینگونه آنها را زنده میکند. اینکه آنها مشمول هدایت ویژه خدا شدند و درخواست شان مستجاب شد، به این جهت بود که آنها از مؤمنان راستین به حساب میآمدند که به سبب ایمان و بندگی محض، شایسته دریافت وحی شدند و خداوند نیز برای ارتقای درجات یقینشان، این سؤال و ابهامشان را نیز برطرف کرد. بنابراین، این سؤال و درخواست از خدا، و اقدام خدا در استجابت این درخواست به شیوه عملی، نه تنها منافاتی با ایمان آنها ندارد بلکه نشانه ایمان والای آنها است که اینگونه تحت مراقبت خدا هستند و مشمول هدایت ویژه خدا قرار میگیرند.(۵)
کلمات کلیدی:
ایمان انبیاء، حضرت عزیر علیهالسلام، حضرت ابراهیم علیهالسلام، چگونگی زنده کردن مردگان.
پی نوشتها:
۱.برای مطالعه بیشتر، رک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ج۲، ص۵۴۸-۵۶۱.
۲.همان، ص۵۶۱-۵۷۴
۳.صدوق، محمد بن علی، التوحید، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۹۸ق، ص۱۳۲.
۴.مدرسی، سید محمد تقی، من هدی القرآن، تهران،دار محبی الحسین علیهالسلام، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۴۴۹.
۵.برای مطالعه بیشتر، رک: معصومه سادات و سیده فاطمه حسینی میرصفی، بررسی آیات ظاهر در نفی عصمت حضرت ابراهیم علیهالسلام، فصلنامه علمی پژوهشی مطالعات تفسیری، زمستان ۱۳۹۱ش، شماره ۱۲؛ کریمی، محسن، تحلیل تفاوت بین درخواست احیای مردگان در دو داستان حضرت عزیر و ابراهیم از منظر علامه طباطبائی، دو فصلنامه تفسیرپژوهی، بهار و تابستان ۱۳۹۷ش، شماره ۱۳.
نظرات