امام جواد بابرکتترین مولود اسلام
پرسش:
امام رضا علیه السلام در تولد امام جواد علیه السلام فرمودند: «این همان مولودی است که در اسلام با برکتتر از او زاده نشده است» مراد امام رضا از این سخن چه بوده؟
پاسخ:
در خانواده امام رضا (علیهالسلام) و در محافل شیعه، از حضرت جواد (علیهالسلام) به عنوان مولودی پرخیر و برکت یاد میشد. چنانکه «ابو یحیای صَنعانی» میگوید: روزی در محضر امام رضا (علیهالسلام) بودم، فرزندش ابو جعفر را که خردسال بود، آوردند. امام فرمود: «این مولودی است که برای شیعیان ما، با برکتتر از او زاده نشده است».(۱)
گویا امام، به مناسبتهای مختلف، از فرزند ارجمند خود با این عنوان یاد میکرده و این موضوع در میان شیعیان و یاران امام رضا (علیهالسلام) معروف بوده است، به گواه اینکه دو تن از شیعیان بنام «ابن اسباط» و «عباد بن اسماعیل» میگویند: در محضر امام رضا (علیهالسلام) بودیم که ابو جعفر را آوردند، عرض کردیم: این همان مولود پرخیر و برکت است؟ حضرت فرمود: «آری، این همان مولودی است که در اسلام با برکتتر از او زاده نشده است».(۲)
باز «ابو یحیای صنعانی» میگوید: در مکه به حضور امام رضا (علیهالسلام) شرفیاب شدم، دیدم حضرت موز را پوست میکند و به فرزندش ابو جعفر میدهد. عرض کردم: این همان مولود پرخیر و برکت است؟ فرمود: «آری، این مولودی است که در اسلام مانند او، و برای شیعیان ما، بابرکتتر از او زاده نشده است».(۳)
شاید در بدو نظر تصور شود که مقصود از این حدیث این است که امام جواد از همه امامان قبلی برای شیعیان، با برکتتر بوده است، در حالی که چنین مطلبی قابل قبول نیست، بلکه بررسی موضوع و ملاحظه شواهد و قرائن، نشان میدهد که ظاهرا مقصود از این حدیث این است که تولد حضرت جواد ( علیه السلام ) در شرایطی صورت گرفت که خیر و برکت خاصی برای شیعیان به ارمغان آورد، بدین معنا که عصر امام رضا (علیهالسلام) عصر ویژهای بوده و حضرت در تعیین جانشین خود و معرفی امام بعدی با مشکلاتی روبرو بوده که در عصر امامان قبلی، بیسابقه بوده است، زیرا از یک سو پس از شهادت امام کاظم (علیهالسلام) گروهی که به «واقِفِیه» معروف شدند، بر اساس انگیزههای مادی، امامت حضرت رضا (علیهالسلام) را انکار کردند و از سوی دیگر امام رضا (علیهالسلام) تا حدود چهل و هفت سالگی دارای فرزند نشده بود و چون احادیث رسیده از پیامبر حاکی بود که امامان دوازده نفرند که نه نفر آنان از نسل امام حسین خواهند بود، فقدان فرزند برای امام رضا (علیهالسلام)، هم امامت خود آن حضرت، و هم تداوم امامت را زیر سؤال میبرد و واقفیه این موضوع را دستاویز قرار داده امامت حضرت رضا (علیهالسلام) را انکار میکردند.
گواه این معنا، اعتراض «حسین بن قیاما واسطی» به امام هشتم در این مورد، و پاسخ آن حضرت است. «ابن قیاما» که از سران «واقفیه» بوده است (۴)، طی نامهای به امام رضا (علیهالسلام) او را متهم به عقیمی کرد و نوشت: چگونه ممکن است امام باشی در صورتی که فرزندی نداری؟!
امام در پاسخ نوشت: از کجا میدانی که من دارای فرزندی نخواهم بود، سوگند به خدا، بیش از چند روز نمیگذرد که خداوند پسری به من عطا میکند که حق را از باطل جدا میکند.(۵)
این شگرد تبلیغی از طرف «حسین بن قیاما» (و دیگر پیروان واقفیه) منحصر به این مورد نبوده است، بلکه این معنا به مناسبتهای مختلف و در موارد گوناگون تکرار میشده و امام رضا (علیهالسلام) همواره سخنان و دلائل آنان را رد میکرده است (۶)، تا آنکه تولد حضرت جواد به این سمپاشیها خاتمه داد و موضع امام و شیعیان که از این نظر در تنگنا قرار گرفته بودند، تقویت گردید و اعتبار و وجهه تشیع بالا رفت.(۷)
پی نوشتها:
۱. شیخ مفید، الارشاد، قم، مکتبة بصیرتی، ص۳۱۹-طبرسی، اعلام الوری، الطبعة الثالثة، المکتبة الاسلامیة، ص۳۴۷-فتال نیشابوری، روضة الواعظین، الطبعة الاولی، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۶ ه. ق، ص۲۶۱-کلینی، اصول کافی، تهران، مکتبة الصدوق، ۱۳۸۱ ه. ق، ج۱، ص۳۲۱-علی بن عیسی الاربلی، کشف الغمة، تبریز، مکتبة بنی هاشمی، ۱۳۸۱ ه. ق، ج۳، ص۱۴۳.
۲. مجلسی، بحار الانوار، الطبعة الثانیة، تهران، المکتبة الاسلامیة، ۱۳۹۵ ه. ق، ج۵۰، ص۲۰.
۳. کلینی، فروع کافی، الطبعة الثانیة، تهران،دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۶۲ ه. ش، ج۶، ص۳۶۱-قزوینی، سید کاظم، الامام الجواد من المهد الی اللحد، الطبعة الاولی، بیروت، مؤسسة البلاغ، ۱۴۰۸ ه. ق، ص۳۳۷.
۴. شیخ مفید، الارشاد، قم، مکتبة بصیرتی، ص۳۱۸-علی بن عیسی الاربلی، کشف الغمة، تبریز، مکتبة بنی هاشمی، ۱۳۸۱ ه. ق، ج۳، ص۱۴۲-تستری، محمد تقی، قاموس الرجال، تهران، مرکز نشر الکتاب، ج۳، ص۳۷.
۵. کلینی، اصول کافی، تهران، مکتبة الصدوق، ۱۳۸۱ ه. ق، ج۱، ص۳۲۰-طبرسی، اعلام الوری، الطبعة الثالثة، المکتبة الاسلامیة، ص۳۴۶-علی بن عیسی الاربلی، همان کتاب، ص۱۴۲-شیخ مفید، همان کتاب، ص۳۱۸.
۶. علی بن عیسی الاربلی، همان کتاب، ص۱۴۲-تستری، همان کتاب، ص۳۱۶-کلینی، همان کتاب، ص۳۲۱-طوسی، اختیار معرفة الرجال (معروف به رجال کشی)، تصحیح و تعلیق: حسن المصطفوی، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ ه. ق، ص۵۵۳، حدیث شماره ۱۰۴۵.
۷. قزوینی، سید کاظم، الامام الجواد من المهد الی اللحد، الطبعة الاولی، بیروت، مؤسسة البلاغ، ۱۴۰۸ ه. ق، ص۳۳۷.
منبع: کتاب سیره پیشوایان - پیشوایی، مهدی
نظرات