زیدیه و مهدویت
پرسش:
آیا مهدویت از باورهای شیعه امامیه است یا اینکه شیعیان زیدیه نیز مهدویت را قبول دارند؟
پاسخ:
اعتقاد به منجی آخرالزمان موضوعی است که نه تنها بین مذاهب اسلامی، بلکه در دایره وسیعتر میان ادیان آسمانی و غیر آن نیز وجود داشته و بدان اعتقاد دارند. البته اگرچه در کلیاتِ این موضوع وحدت نظر وجود داشته، اما در جزئیات و مصادیق و کیفیت آن اختلافات فراوان و پیچیدهای، حتی در میان فرقههای یک مذهب همچون شیعه دیده میشود. یکی از فِرق شیعی، زیدیه میباشد که قائل به امامت زید بن علی بوده و با توجه به منظومه فکری ایشان و صفاتی که برای امام قائل هستند، مهدی موعود را طبق آن تعریف کرده و بالطبع، تمایزات گستردهای را در این سطح، با دیگر فِرق شیعی، خصوصاً امامیه (معتقدین به ۱۲ امام معصوم)، پدید آوردند. اینک به توضیحاتی در این باب اشاره میکنیم.
نکته اول:
اعتقاد به منجی در قالب مهدویت، از مشترکات مذاهب شیعی است. دیدگاه کلی زیدیان در زمینه مهدویت بدین گونه است که فردی از فرزندان فاطمه(سلام الله علیها) بر زمین چیره شده و آن را پر از عدل و داد خواهد کرد. مستضعفان را عزت داده و کافران را خوار خواهد ساخت. همچنین صفاتی ازجمله فاطمی، قائم، عادل، پناه شرق و غرب و... برای مهدی بر شمردهاند.(۱) ملقّب شدن برخی از امامان زیدی به لقب «مهدی» همچون مهدی لدین الله محمد بن حسن بن قاسم(۳۶۰ ق)، مهدی لدین الله حسین بن قاسم عیانی(۴۰۴ ق) و برخی دیگر از آنان و نیز روایات فراوانی که در کتب حدیثی عالمان زیدی درباره مهدی و قائم آمده،(۲) همگی گواه بر قبول و پذیرش موضوع مهدویت و منجی از سوی زیدیان هست. در باب انتظار برای مهدی نیز این روایت در کتب ایشان یافت میشود که هرکس که منتظر قائم اهلبیت (علیهمالسلام) باشد مثل کسی است که خونش برای یاری خدا ریخته شود.(۳)
نکته دوم:
با جستاری در نصب و برخی صفات امام از دیدگاه زیدیه، میتوان منظومه فکری ایشان را در باب مهدویت ترسیم کرد و در واقع منجیگرایی آنان را در شیوه نصب و صفات امام پی گرفت.
برای نمونه:
نصب امام از دیدگاه زیدیه به چند راه خلاصه میشود که از جمله آنان، میتوان به «نص» اشاره کرد. از نگاه ایشان نص شرط لازم و ضروری برای امامت نیست؛ بلکه شرط کمال است.(۴)
در صفات امام از دیدگاه زیدیه به مواردی مانند اینکه فاطمی باشد، قدرت بر خروج و جنگ داشته باشد، عالم باشد هرچند اعلم (داناترین) نباشد و قیام مسلحانه و موارد دیگر(۵) به چشم میخورد. همچنین ایشان، عصمت را فقط برای پنج تن آل عبا قائل شده و برای دیگر امامان زیدی نمیپذیرند.(۶) در باب علم لدنی نیز، علم امامان را عادی پنداشته و علم غیب را برای ایشان متصور نشدند.(۷) برخی عالمان زیدیه، با تمسک به روایات در این زمینه اینگونه نگاشتهاند که صاحب اوصاف فوق، امام بوده و در حقیقت هرکسی که شرایط بالا را دارا بوده، میتواند امام باشد.(۸)
دیدگاه زیدیه در باب موارد نصب و اوصاف امام میتواند منظومه فکری ایشان را در باب موعود تشکیل دهد. موعودی که نص، عصمت، اعلم بودن و علم لدنی برای او شرط نبوده و صِرف اینکه فاطمی، قیام مسلحانه و دعوت مردم قدرت بر جنگ و دیگر صفاتِ عمومی را داشته باشد، کفایت میکند.
نکته سوم:
زیدیه هرچند روایات امامان دوازده گانه را در جوامع روایی خود نقل کرده و بعضی از آنها را نیز پذیرفتهاند، ولی به حصر امام در عدد معینی معتقد نیستند.(۹) این مطلب میتواند در پی نکته قبل باشد و تداوم امامت را در منظومه فکری ایشان مستحکم کند.
اساساً زیدیه، برخلاف امامیه، شخصی معین و مصداقی مشخص را برای موعود نپذیرفتهاند. مهدویت از دید ایشان مقامی دانسته شده که در هر زمان و دورهای در یک انسان ظهور پیدا کرده و میتواند هر یک از افراد بشر را شامل گردد. در حقیقت «مهدی» نزد ایشان فردی مبهم است که از پیش تعیین و مشخص نگشته و این فرد با پذیرش مهدویت خویش به برترین مصداق انسان کامل در هر دوره تبدیل میگردد.(۱۰)
نکته چهارم:
ازآنجایی که قیام مسلحانه (قیام بالسیف) از شرایط امامت نزد زیدیان است و این امر مستوجب حضور امام هست و نیز، با توجه به نکته قبل که شخصِ مهدی مشخص و معین نیست؛ پس امام نباید در غیبت باشد. به دیگر بیان، با توجه به منظومه فکری زیدیه، نمیتوان پذیرفت امامی پیش از آنکه قیام به شمشیر کند، در انتظار مهیا شدن شرایط قیام باشد و در غیبت به سر برد.(۱۱) همین مسئله باعث شده که انتظار فرج نزد زیدیان کمرنگ شود و مورد بیتوجهی مؤلفان و اندیشمندان زیدی قرار گیرد. شاید بیاثر بودن قیامهای متعدد زیدیان در عرصه اجتماعی، عاملی برای این بیتوجهی و اکتفا کردن به ذکر چند فصل یا چند روایت باشد.(۱۲)
نتیجه:
با توجه به مطالب فوق، زیدیه به مهدویت اعتقاد داشته و روایات نقل شده در کتب ایشان و نیز نامگذاری برخی امامان به «مهدی» بر این امر دلالت دارد. نصب امام و نیز صفاتی که بر امام شمرده شده، در منظومه فکری زیدیه، به گونهای است که هر کس که فاطمی، قیام مسلحانه و دعوت مردم، قدرت بر جنگ و دیگر صفاتِ عمومی را داشته باشد، بدون آنکه نصی وجود داشته باشد و نیز فاقد عصمت و علم لدنی هم باشد میتواند امام باشد. همچنین زیدیه حصری برای امامان قائل نشده و شخص معین و مشخصی را به عنوان مهدی نمیشناسند. همین امر سبب میگردد که در هر دورهای، یکی از افراد بشر ادعای امامت کند. در ادامه، زیدیه به امام غایب اعتقادی نداشته و غیبت را با امامی که منتظر مهیا شدن شرایط قیام باشد، در تضاد میبینند و به جهت همین امر، مسئله مهدویت و غیبت مهدی، از سوی علما و اندیشمندان زیدیه مورد بیتوجهی و یا کم توجهی قرار گرفته است.
کلمات کلیدی:
زیدیه، مهدی، موعود، غیبت، امام.
پینوشتها:
۱. الرسی، القاسم بن ابراهیم، الاحکام فی الحلال و الحرام، صعده، مکتبه التراث السلامی، ۱۴۲۰ ق، ج۲، ص۴۶۸-۴۷۰.
۲. برای نمونه: حسن المویدی، محمد بن منصور، لوامع الانوار فی جوامع العلوم و الاثار و تراجم اولی العلم و الانظار، تحقیق محمد علی عیسی، یمن، مرکز اهلالبیت(ع) للدراسات الاسلامیه، ۱۴۲۲ ق، ج۱، ص۵۸-۶۶.
۳. همان.
۴. مفید، محمد بن محمد بن النعمان، مصنفات الشیخ المفید، ایران، الموتمر العالمی لالفیه الشیخ المفید، ۱۴۱۳ ق، ج۱، مقاله الزیدیه فی رأی الشیخ المفید، ص۱۴.
۵. صبحی، احمد محمود، الامام المجتهد یحیی بن حمزه و آراوه الکلامیه، منشورات العصر الحدیث، ۱۴۱۰ ق، ص۱۴۷-۱۵۶.
۶. همان، ص۱۵۴.
۷. همان، ص۱۵۵.
۸. ر.ک: ابو زهره، محمد، الامام زید حیاته و عصره آراوه و فقهه، قاهره، دارالفکر العربیه، بیتا، ص۱۹۲؛ قاسمی، حمیدان بن یحیی، التصریح بالمذهب الصحیح، یمن، مرکز اهلالبیت(ع) للدراسات الاسلامیه، ۱۴۲۴ ق، ص۱۸.
۹. سلطانی، مصطفی، امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب، ۱۳۸۷ ش، ص۱۷۸.
۱۰. ر.ک: یزدانی احمدآبادی، علی، درآمدی بر جوهره چیستی و چرائی مهدویت در زیدیه، فصلنامه علمی – پژوهشی مشرق موعود، سال دوازدهم، شماره ۲/۴۵، بهار ۱۳۹۷ ش، ص۵۱۸.
۱۱. بلبلی، خدیجه، پایاننامه تحلیل و تطبیق روایات مهدویت در فرقههای زیدیه، واقفیه و فطحیه، دانشگاه رازی، ۱۳۹۸ ش، ص۷۹.
۱۲. سلطانی، مصطفی، امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه، ص۱۴۰.
نظرات