تاریخچه عزاداری حضرت فاطمه ( سلام الله علیها )

پرسش:
عزاداری فاطمیه از چه زمانی رواج داشته؟ آیا همانند مراسم محرم و عزاداری امام حسین علیهالسلام در قرون اول نیز سابقه داشته است؟
 
 
پاسخ:
کیفیت شهادت حضرت فاطمه سلام‌الله علیها و حواشی آن به‌گونه‌ای است که با حساسیت‌ها و واکنش‌های مذهبی روبه‌رو است و ازاین‌رو، در بسیاری از جوامع و در بسیاری از دوره‌ها، عزاداری عمومی برای آن حضرت ممکن نبوده و اگر هم مراسمی دراین‌باره برگزار می‌شده به‌صورت خصوصی و دور از چشم دیگران بوده است. طبیعی است که چنین مراسمی، بازتابی در منابع تاریخی نداشته باشد. به خلاف عزاداری برای سیدالشهدا علیهالسلام که هرچند حساسیت‌های سیاسی درباره آن مطرح بود، ولی از جهت مذهبی، با مخالفت پیروان سایر مذاهب روبه‌رو نبود.
در هر دوره‌ای که شیعیان تحت‌فشار حکومت‌ها نبوده‌اند، عزاداری برای ائمه اطهار و فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها بیشتر می‌شده و شیعیان با خیالی آسوده‌تر و آشکارا به عزاداری می‌پرداخته‌اند؛ اما در دوره‌هایی که این فشار و تهدید از ناحیه حکومت و حاکمان وجود داشته، عزاداری کمتر می‌شده و به‌صورت مخفیانه صورت می‌گرفته. ازاین‌رو است که در دوره‌های اخیر که تشیع گسترش‌یافته و شیعیان کمتر احساس خطر کرده‌‌اند، عزاداری برای حضرت زهرا  ( سلام الله علیها )و سایر معصومین علیهم‌السلام نیز بیشتر و بهتر شده است.
 
اولین عزاداری برای حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها بعد از شهادت ایشان و در همان مدینه، توسط مردم مدینه صورت گرفت. شدت حزن و گریه زنان و مردان را در این روز، همانند روزی که پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله از دنیا رفته بود، توصیف کرده‌اند.(۱) علاوه بر این، گزارش‌هایی از عزاداری اهل‌بیت علیهمالسلام برای حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها نقل‌شده است.(۲) امام صادق علیهالسلام برای حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها گریه می‌کرد و خطاب به یکی از یاران خویش، ماجرای سقط حضرت محسن علیهالسلام و کتک خوردن حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را بیان می‌فرمود،(۳) طبعاً چنین مطالبی در یک محفل خصوصی بیان‌شده و عزاداری علنی نبوده است.
 
اما به گزارش قاضی عبدالجبار معتزلی (درگذشته ۴۱۵ق) عده‌ای از شیعیان در مناطقی ازجمله مصر، دمشق، بغداد، رمله، عَکّا، صور، عسقلان و جبل البسماق برای حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و فرزندش محسن  که معتقد بودند توسط عمر کشته‌شده عزاداری می‌کردند.(۴)  این گزارش نشان می‌دهد که دست‌کم در قرن چهارم و اوایل قرن سیزدهم (دوران حیات قاضی عبدالجبار)، عزاداری شیعیان برای حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، منحصر به محافل خصوصی نبوده و اگر هم علنی نبوده، دست‌کم به‌گونه‌ای بوده که یک عالم اهل سنت، از اصل عزاداری و موضوع آن اطلاع داشته است.
این روال، ادامه داشت تا اینکه در سده‌های اخیر، عزاداری برای حضرت زهرا  گسترش بیشتری یافت. چنان‌که برخی گزارش‌ها بازگوکننده عزاداری ایام فاطمیه در دوره قاجار است. از جمله نقل‌شده است که در دوره مشروطه و در سال ۱۳۲۵ ھ.ق (/۱۲۸۶ ھ.ش) شیخ فضل‌الله نوری مطابق معمول هرسال که در جمادی‌الاولی به مناسبت ایام فاطمیه مجلس روضه‌خوانی برپا می‌کرد، در مسجد جامع چادری بر پا کرد تا مجلس عزا برقرار کند.(۵) 
 
 عزاداری ایام فاطمیه در دوره پهلوی نیز امری مرسوم بین محبین اهل‌بیت علیهمالسلام بوده است. پس از تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی در سال ۱۳۴۱ ھ.ش جامعه مدرسین در دهم آبان همان سال، مجلس عزایی در روز وفات فاطمۀ زهرا سلام‌الله علیها (سوم جمادی الثانیه ۱۳۸۲ ھ.ق) در مسجد اعظم قم برپا کرد. این مجلس‌، مورد استقبال شدید مردم قرار گرفت و امام خمینی و سایر مراجع و علمای طراز اوّل قم نیز در این اجتماع حضور داشتند. در این مجلس آیت‌الله مکارم شیرازی یکی از مدرسین و حجت‌الاسلام حاج شیخ مرتضی انصاری خطیب شهیر قم سخنرانی کردند.(۶) مراسم ایام فاطمیه در این دوران، محملی برای مبارزه با رژیم سفاک شاهنشاهی بود. ساواک ۹ مهر ۱۳۴۳ ھ.ش در گزارشی با موضوع «نحوه گفتار وعاظ در ایام فاطمیه» به مسائل مطرح‌شده توسط وعاظ در این ایام پرداخته و اینکه «در برابر قدرت‌ها باید مردم مبارزه منفی نمایند» را از محورهای مطرح‌شده آنان در منابر ذکر کرده است.(۷) برابر این اسناد، عزاداری ایام فاطمیه در این دوران در سراسر ایران مرسوم بوده است؛ چنانکه ساواک در گزارشی در مورد فعالیت‌های آیت‌الله مدنی در ایام فاطمیه آورده است: «برابر اطلاع، آقای مدنی که از نجف آمده‌اند ایام فاطمیه را در همدان خواهند بود روزها در قریه دره مراد بیگ و شب‌ها در مسجد جامع منبر می‌روند. ضمناً از آقای یاسینی دعوت‌شده است که در مجالس ایشان منبر می‌رود».(۸) 
 
ساواک در گزارش ۲۷ شهریور ۱۳۴۶ با موضوع «مجلس روضه‌خوانی در مسجد حاجی اسماعیل هوری» می‌نویسد:  «از ساعت ۱۹ روز ۲ /۶ /۴۶ مجلس روضه‌خوانی به مناسبت ایام فاطمیه در مسجد حاج اسماعیل هوری واقع در میدان شاه کوچه شترداران با شرکت عده‌ای در حدود ۳۰۰ نفر تشکیل گردید».(۹) 
در مردادماه سال ۱۳۴۸ ش، حجت‌الاسلام حاج شیخ محمد علوی، امام جماعت یکی از شبستان‌های مسجد جامع سبزوار که تشکلی به نام «جمعیت خیراندیش مذهبی سبزوار» را سازمان‌دهی کرده بود، از آیت‌الله مکارم شیرازی دعوت نمود تا در ایام فاطمیه به مدت پنج شب در این شهرستان سخنرانی نماید.(۱۰) بر اساس اسناد ساواک در این دوره در شهر رفسنجان نیز مجالس عزاداری به این شکل برپا می‌شد که در ایام سال خصوصاً در ایام سوگواری (ماه‌های محرم و صفر رمضان ایام فاطمیه و رحلت ائمه اطهار) از ده روز جلوتر تا ده روز عقب‌تر در مساجد و منازل و تکایا مجلس روضه و ذکر مصیبت به پانمایند.(۱۱)  بر اساس این اسناد در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۳۵۷ به مناسبت ایام فاطمیه مجلسی با حضور قریب ۱۳۰۰ نفر در مسجد ارک تهران برگزار شد.(۱۲) 
 
 
 
کلمات کلیدی:
ایام فاطمیه، پیشینه فاطمیه، عزاداری حضرت فاطمه، شهادت حضرت زهرا سلام‌الله علیها.
معرفی کتاب جهت مطالعه بیشتر:
کتاب: رنج‌های زهرا سلام‌الله علیها، تألیف مرحوم علامه جعفر مرتضی عاملی، مترجم: محمد سپهری. قم، نشر ایام، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی.
 
پانویس:
۱. «فقبضت فاطمه سلام‌الله علیها من یومها فارتجت المدینه بالبکاء من الرجال و النساء و دهش الناس کیوم قبض فیه رسول الله صلی الله علیه و آله»؛ سلیم بن قیس هلالی، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۸۷۰.
۲. الرحمانی الهمدانی، فاطمه الزهراء بهجه قلب المصطفی صلی‌الله علیه و آله، ص۷۸۱.
۳. خصیبی، حسین بن حمدان، الهدایه الکبری، ص۴۰۸ و ۴۱۷.
۴. قاضی عبدالجبار، عبدالجبار بن احمد، تثبیت دلائل النبوه، ج۲، ص۵۹۵.
۵. سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی به نقل از کتاب: ۱۴ قرن تلاش شیعه برای ماندن و توسعه، روح‌الله حسینیان، چاپ مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ قابل‌مطالعه در لینک ذیل: https://irdc.ir/fa/news/8256/
۶. کرباسچی، غلامرضا، هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ج۱، ص۱۰۷.
۷. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ج۶، ص۳۷۶.
۸. شهید آیت‌الله سید اسدالله مدنی به روایت اسناد ساواک، ص۲۷.
۹. حجت‌الاسلام حاج شیخ احمد کافی به روایت اسناد ساواک، ص۹۹.
۱۰. آیت‌الله‌العظمی ناصر مکارم شیرازی به روایت اسناد ساواک، ج۱، سند بدون شماره - ۸ / ۵ / ۴۸.
۱۱. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان کرمان، کتاب ۲، ص ۲۶۰.
۱۲. پایگاه‌های انقلاب اسلامی، مسجد ارک تهران به روایت اسناد ساواک، ص۶۰۱.

نظرات