هجوم به خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها )
پرسش:
با توجه به دلبستگی و فداکاری زیاد مردم مدینه و بنیهاشم نسبت به پیامبر(صلی الله علیه و اله) آیا میتوان پذیرفت تجاوزی به خانه حضرت فاطمه(سلام الله علیها) شده است و آنها سکوت کردند و به این عمل رضایت دادند؟
پاسخ:
درست است که هجوم به خانه حضرت زهرا (سلامالله علیها) آن هم در مدت کوتاهی بعد از رحلت پیامبر خدا (صلّی اللّه علیه و آله)، واقعاً شگفت است؛ ولی صرف شگفتی، دلیل بر عدم وقوع یک ماجرا نیست.
ماجرای هجوم به خانه حضرت زهرا و امیر مؤمنان (عليهماالسلام) در منابع متعدّد شیعه و اهل سنت نقل شده و اسناد بسیار محکم و غیرقابل انکاری دارد. یکی از اسناد این ماجرا این است که خلیفه اول در آخرین لحظات قبل از فوت، از برخی کارها و از جمله حمله به خانه حضرت زهرا(سلام الله علیها) اظهار پشیمانی کرد. طبق نقل طبری، ابوبکر به عبدالرحمن بن عوف گفت: «…فَوَدَدتُ أنّی لَم أکشِف بیتَ فاطمهَ عَن شیءٍ و إن کانُوا قد غَلَقوه علَی الحرب».(۱) یعنی: «ای کاش به زور وارد خانه فاطمه نمیشدم؛ هرچند در آن جا برای جنگ [با من] بست نشسته باشند». این مطلب به «حدیث پشیمانی» مشهور است و بررسیهای دقیق تاریخی و حدیثی نشان میدهد که این نقل تاریخی، صحیح و مورد پذیرش و یقین است.(۲) هجوم به خانه حضرت زهرا(س) اسناد حدیثی و تاریخی دیگری هم دارد(۳) که در مجموع، ما را به این نتیجه میرساند که این قضیه در تاریخ رخ داده است.
حال ما با یک استبعاد رو به رو هستیم که بیشتر جنبه احساسی دارد. آیا با چنین استبعادی میتوان خطّ بطلان بر اسناد تاریخی کشید؟ هرگز؛ اما آنچه در پاسخ به این استبعاد میتوان گفت این است که چنین حوادثی در طول تاریخ بارها رخ داده و هجوم به خانه حضرت زهرا(سلام الله علیها) نه اولین مورد از این نوع بوده است و نه آخرین مورد. یک نمونه شگفت، تعرّض گروهی از بنیاسرائیل به هارون(علیه السلام) برادر حضرت موسی(علیه السلام) بود. وقتی حضرت موسی برای مناجات با خدا به کوه طور رفت، سامری گوسالهای را برای پرستش، به بنیاسرائیل عرضه کرد و گروهی پذیرفتند. هارون به آنان اعتراض کرد؛ ولی آنان به هارون هجوم بردند و حتی میخواستند او را بکشند! همین باعث شد که هارون سکوت کند و تا رسیدن برادرش موسی، با آنان مدارا کند.(۴) این اتفاقات در حالی رخ داد که پیش از آن، موسی(علیه السلام) بارها معجزات الهی را بر بنیاسرائیل عرضه کرده بود و آنان را با استفاده از شگفتترین امدادهای غیبی (مانند شکافته شدن دریا، نابودی فرعون، جوشیدن دوازده چشمه از یک سنگ و…) از فرعونیان نجات داده بود. شگفتا! تنها سی روز از غیبت موسی در میان قومش گذشت و هنوز زنده بود که این حوادث رخ داد! عجیب نیست؟
آری؛ انصار (مردم مدینه) به پیامبر و خانواده او علاقه داشتند و خداوند از زحمات آنان در دفاع از اسلام، تقدیر کرده بود.(۵) از اینرو، هجوم به خانه دختر پیامبر در شهر آنان، آن هم در زمانی اندک بعد از رحلت آن حضرت، واقعاً عجیب است؛ ولی حقیقت دارد. برای درک درست فضا، باید به این نکته توجه کرد که اکثر مردم جامعه، تابع جوّ غالباند. ازاینرو، اگر اهل ایمان و صاحبان اندیشه بتوانند جوّ جامعه را با خود همراه کنند، توده مردم نیز با آنان همراهی میکنند؛ ولی اگر دیگران جوّ را در دست بگیرند، توده مردم نیز در همان مسیر قرار میگیرند.
برای درک درست ماجرا، به یک نمونه تاریخی دیگر بنگرید: بعد از رسیدن خبر مرگ معاویه، شیعیان در کوفه به جنب و جوش افتادند و جو را دست گرفتند. نتیجهاش ارسال هزاران نامه برای دعوت امام حسین (علیهالسلام) به کوفه و سپس بیعت انبوه مردم با مسلم بن عقیل بود؛ اما همین که عبیدالله به کوفه رسید و با ترفندهای مختلف، بزرگان را با خود همراه کرد و جوّ را به نفع خود تغییر داد، ورق برگشت و مردم از یاری امام حسین(علیه السلام) کوتاهی کردند. اینکه سهل است؛ حتی برخی از افرادی که قبلاً او را به کوفه دعوت کرده بودند، در کربلا در مقابلش ایستادند!
همین نمونههای روشن تاریخی، کافی است تا هجوم به خانه دختر پیامبر آن هم اندکی بعد از رحلت ایشان باور پذیر شود. البته مهاجمان، گروهی اندک بودند؛ ولی آنان توانسته بودند در روزهای قبل، جو را به نفع خود تغییر دهند و در نتیجه، توده مردم نیز یا با آنان همکاری میکردند و یا سکوت. از اینرو، کاری از دست هواداران اهلبیت برنیامد.
شایان توجه است که در ماجرای کربلا، قضایا به صورت تدریجی بود و امکان مداخله وجود داشت؛ ولی در ماجرای مدینه، هجوم به خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها ) به صورت ناگهانی رخ داد و مطمئناً بسیاری از مردم، بعد از واقعه از آن مطلع شدهاند. شاید اصلاً کسی فکرش را نمیکرد که چنین جسارتی رخ دهد! بعد هم که فهمیدند، کار از کار گذشته بود و جوّ غالب نیز در دست مهاجمان بود. علاوه بر این چه بسا میخواستند اقدامی و حمایتی کنند اما با اشاره امیرالمؤمنین(علیه السلام) که ناظر به مصلحت اسلام سکوت کرد، آنان نیز سکوت کردند.
نتیجه:
خلاصه این که هجوم به خانه حضرت زهرا(سلام الله علیها) هرچند عجیب است، ولی یک واقعیت تاریخی است که اسناد بسیار دارد و با استبعاد نمیتوان آن را انکار کرد. چنین حوادث شگفتی، بارها رخ داده و رمز ماجرا نیز در این است که اکثر مردم، تابع جوّ غالباند. چه بسا با آنچه رخ میدهد، موافق نباشند؛ ولی در برابر آن سکوت میکنند و چه بسا از سر اکراه، همکاری هم بکنند!
کلید واژه:
هجوم به بیت فاطمه، حدیث پشیمانی، جریان سقیفه، انصار و اهلبیت.
پینوشتها:
۱. طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت،دار التراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ ق/ ۱۹۶۷ م، ج۳، ص۴۳۰. نیز ر.ک: طبرانی، المعجم الکبیر، تحقیق حمدی عبدالمجید سلفی، ج۱، ص۶۲،ش ۳۴: «…أمّا الثلاث اللائی وددت أنی لم أفعلهنّ، فوددت انّی لم أکن أکشف بیت فاطمه و ترکته».
۲. ر.ک: الله اکبری، محمد، «حدیث پشیمانی»، مجله علوم حدیث، سال شانزدهم، شماره ۴.
۳. برای نمونه، ر.ک: اثبات الوصیه، ص۱۴۳. (نقل در: مقتل معصومان (علیهمالسلام)، گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم، قم، نشر معروف، چاپ اوّل، ۱۳۸۶، ج۱، ص۳۳۲).
۴. این ماجرا درآیات قرآن کریم نیز بازگو شده است. ر.ک: سوره طه، آیه ۸۳ ۹۵؛ سوره اعراف، آیه ۱۴۸ ۱۵۴.
۵. از جمله در: سوره توبه، آیه ۱۰۰ و سوره انفال، آیه ۷۲ و ۷۴.
نظرات