زندگی با هرعقیده ای

پرسش:
میخوام بدونم این جمله که میگن"میشه با هر عقیده‌ای که داریم کنار هم زندگی کنیم" درسته یا نه؟ اگه درست نیست چی باید در برابر این جمله بگیم؟
منظورشم خوب اینه که مشکلی نیست اگه مثلا هر کس هر عقیده‌ای داره مثلا همجنسگراست یا شیطان پرسته یا دین نداره یا هرکی هست.... بیاد و کنار هم روابط دوستانه‌ای داشته باشیم همه باید باهم خوب باشن. 
 
 
پاسخ:
هر جامعه‌ای، از افراد با علائق، افکار و سبک زندگی متفاوت، تشکیل‌شده است و نمی‌توان یک جامعه یکرنگ و بدون تکثّر داشت. ازاین‌رو، از دیرباز این پرسش مطرح بوده و همچنان موردتوجه است که چگونه افراد جامعه نسبت به علائق و افکار و رفتارهای همدیگر، موضع‌گیری نمایند و مرز مدارا با دیگران تا کجاست.
در پاسخ به این پرسش، دیدگاه‌های متنوعی شکل‌گرفته و هر دیدگاه متأثر از مبانی فکری خودش به اظهارنظر پرداخته است که می‌توان آن‌ها را ذیل کلیدواژه‌های «تساهل و تسامح»، «مدارای دینی»، «مداهنه»، «پلورالیسم سیاسی-اجتماعی» و... جستجو نمود.(۱)
در ادامه، با عنایت به این مقدمه، در قالب چند نکته، توضیحات بیشتر تقدیم می‌شود.
 
نکته اول 
رفتارهای هرکسی متأثر از انگیزه‌های او است و انگیزه‌های هرکسی متأثر از اندیشه‌هایی است که دارد. درنتیجه، نحوه فکر آدمی تأثیر بسزایی در رفتارهای او دارد. با توجه به اینکه انگیزه‌ها و اندیشه‌ها متفاوت است، طبیعتاً رفتارها نیز متفاوت خواهند بود؛ چنانکه این تفاوت‌های در سطح جامعه کاملاً مشهود است و جای انکار ندارد.
 
در مواجهه با این تفاوت‌ها، سه واکنش می‌توان نشان داد:
به شکل مطلق، تفاوت‌ها را حذف کنیم و هیچ مدارایی با دیگران نداشته باشیم.
 به شکل مطلق، تفاوت‌ها را محترم بشماریم و هیچ مرزی برای مدارا با دیگران در نظر نگیریم؛
 به شکل مقید، برخی از تفاوت‌ها را محترم بشماریم و برخی از تفاوت‌ها را نه.
 
فرض اول، نه شدنی است و نه مطلوب؛ چراکه حذف همه تفاوت‌ها باوجود اراده‌های مختلف، به خشونت و جنگ‌های اجتماعی پی‌درپی می‌انجامد و هیچ‌گاه متوقف نخواهد شد و حتی اعضای درون یک خانواده نیز یکدیگر را تحمل نخواهند کرد و عملاً جامعه (در ابعاد وسیع یا در ابعاد محدود مثل خانواده) ازآن‌جهت که جمع افراد است، متلاشی می‌شود.
 
فرض دوم نیز نه شدنی است و نه مطلوب؛ چراکه احترام به همه تفاوت‌ها و بی‌توجهی به افکار و رفتارهای مخالف، گاهی به بروز معضلاتی می‌انجامد که به حریم افراد حاضر در جامعه ضربه زده و کلیت جامعه را از بین می‌برد. مثلاً کسانی را در نظر بگیرید که عقیده رابین‌هودی دارند و از اموال دیگران دزدی می‌کنند تا به فقیران بدهند یا کسانی را در نظر بگیرید که نژادپرست هستند و بر این باورند که بهتر است نسل انسان، فقط از یک نژاد خاص باشد یا کسانی را در نظر بگیرید که انحرافات جنسی دارند و پیوسته به نشر تصاویر و نوشته‌های مستهجن می‌پردازند و به زنان به‌عنوان کالای جنسی نگاه می‌کنند و... اگر قرار باشد که همه این افراد محترم باشند و به ترویج افکار خود بپردازند و پس از زیادشدن تعداد، این ایده‌ها را در جامعه تحقق بخشند، جامعه گرفتار بحران یا حتی خشونت خواهد شد.
 
به همین جهت است که تمامی جوامع انسانی، قطع‌نظر از اینکه دین‌دار باشند یا نباشد، محدودیت‌ها و قیدهایی برای مدارا در نظر می‌گیرند و از فرض سوم دفاع می‌کنند. نهایتاً این قیدها متأثر از مبانی و منابع فکری آن‌ها متفاوت است و برخی از آن‌ها با مدارای بیشتر موافق‌اند و برخی با مدارای کمتر؛ اما درهرحال، همگان با مدارای مطلق مخالف‌اند؛ چنانکه با عدم مدارا به شکل مطلق نیز مخالف هستند.
 
نکته دوم
دین اسلام با محوریت امر الهی، درباره «حدود مدارا» به مرزبندی پرداخته است. در این مرزبندی، خداوند به‌عنوان آفریننده انسان و جهان که بهتر از هرکسی انسان و تاریخ زندگی بشر را می‌شناسد، حدودی برای مدارای دینی وضع می‌نماید که در این حدود، نه تفاوت‌ها به شکل مطلق حذف می‌شوند و نه به شکل مطلق به رسمیت شناخته می‌شوند.
 
در دین اسلام، از سویی، رفق و مدارای با مردم، سفارش شده است تا جایی که از رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله نقل‌شده که فرمودند: «مدارا و سازگاری با مردم نیمی از ایمان است و نرمش با آنان نیمی از زندگی».(۲) از سوی دیگر، دین اسلام، مخالفِ بی‌تفاوتی نسبت به رفتارهای ناپسند گناهکاران است و مردم را به «امربه‌معروف» و «نهی از منکر» تشویق می‌کند و این دو خصوصیت را از نشانه‌های جامعه برتر می‌داند.(۳)
 
از منظر اسلام، افراد حاضر در جامعه همچون افراد حاضر در کشتی هستند که رفتارشان بر سعادت و نجات دیگران تأثیر دارد. اینکه کسی فقط محل نشستن خود را سوراخ کند و بگوید به دیگران ربطی ندارد، از او پذیرفته نیست چراکه این کار او نهایتاً به ضرر کل افراد حاضر در کشتی می‌انجامد و اثر مخرّب آن به همگان سرایت می‌کند.
 
 ازاین‌رو، کارهایی که سبب فساد در جامعه می‌شود و حیات مادی و معنوی مردم را به خطر می‌اندازد، از جانب اسلام به‌عنوان «مُنکَر»  و «گناه» معرفی‌شده است و مردم را به دور ماندن و دور کردن دیگران از انجام این امور سفارش می‌کند؛ یعنی هم خودمان نباید رفتار منکر و گناه‌آلود را انجام دهیم و هم نباید نسبت به رفتار منکر و گناه‌آلود دیگران در جامعه بی‌تفاوت باشیم چراکه این رفتار اگرچه شخصی و فردی است، اما چون در جامعه انجام می‌شود، به‌مرور زمان، به عادی‌سازی گناه و تبدیل معروف به منکر و منکر به معروف در سطح عمومی می‌انجامد و جامعه را به فسادهای مختلف دچار می‌سازد. اگر افراد جامعه به زشتی‌ها و منکرات عادت کنند، دیگر گوش شنوایی برای شنیدن ارزش‌های الهی و انسانی وجود نخواهد داشت و سخن گفتن از ارزش‌های الهی و پایبندی به آن‌ها منکر به‌حساب خواهد آمد و پس از مدتی بَدان چنان قدرت می‌یابند که خوبان را به خاطر ترویج خوبی مجازات خواهند کرد؛ چنانکه آزر، ابراهیم را به خاطر سخن گفتن از توحید، به سنگسار تهدید کرد؛(۴) یا قوم نوح، او را به سبب دعوت به تقوا و اطاعت الهی، به سنگسار تهدید کردند؛(۵) یا قوم لوط او را به علت نهی از هم‌جنس‌بازی، به تبعید و اخراج از شهر تهدید کردند.(۶)
 
بنابراین، بی‌اعتنایی به منکرات، سبب عادی‌سازی گناه و معروف شدنش می‌شود و دیگر منکر، ضد ارزش به‌حساب نمی‌آید و گناهکاران حتی تابِ شنیدن نقد را نخواهند داشت و اهل حق و اخلاق را مجازات خواهند کرد.  پس جامعه اسلامی نباید به استحاله ارزشی بی‌تفاوت باشد، بلکه باید با جلوگیری از انجام گناه در عرصه عمومی، از این فاجعه پیشگیری کند.
 
نکته سوم
لازم به ذکر است، الزام قانونی در عرصه عمومی و عدم مدارا با افراد هنجارشکن، محدود به جامعه دینی نیست. جوامع چه اسلامی باشند چه نباشند، برای محدود کردن آزادی افراد به‌منظور نظم بخشیدن آن‌ها و حرکت جامعه به‌سوی ارزش‌های موردنظرشان، به فعالیت‌های فرهنگی و الزامات قانونی (مثل الزام به مالیات، الزام به بیمه شخص ثالث، الزام به واکسن زدن برای دریافت خدمات عمومی، الزام به سانسور شبکه‌های اجتماعی و حذف یا محدود کردن صفحات پرخطر و...) توسل می‌یابند و نسبت به متخلف و مُجرم، مدارا نمی‌ورزند و بی‌اعتنا نمی‌باشند.
 
جالب است بدانید در جوامع غربی و سکولار، در سال‌های اخیر، به‌منظور جهت دادن به افکار عمومی و عادی‌سازی گناهانی مثل هم‌جنس‌گرایی، به ساخت فیلم و سریال و تقنین قوانین و فرهنگ‌سازی در مدارس می‌پردازند و از هر کاری در رواج این زشتی دریغ نمی‌ورزند و اگر کسی با این جریان مخالف باشد را تحت عناوین مختلف، مورد مجازات قرار می‌دهند تا جایی که دادگاهی در آمریکا، کسی که پرچم هم‌جنس‌گرایان را آتش زده بود، به ۱۶ سال زندان محکوم کرد!(۷) همان‌طور که مشاهده می‌فرمایید، آن‌ها هیچ مدارایی با مخالفان خود ندارند و بااینکه آتش زدن پرچم یک گروه آسیبی به کسی وارد نمی‌سازد، اما به سخت‌ترین شکل توبیخ شده است.
 
از سوی دیگر، دولت‌مردان و قانون‌گذاران فرانسه، علی‌رغم ادعاهایی که در زمینه آزادی دارند، در برابر حجاب مسلمانان هیچ مدارایی نشان نمی‌دهند و بااینکه حجاب به کسی آسیب وارد نمی‌سازد، آن را در مدارس دولتی ممنوع کرده‌اند. جالب است بدانید که بیش از ۱۰ درصد مردم فرانسه مسلمان هستند و بااین‌حال، نسبت به آن‌ها اصلاً مدارا نمی‌شود.(۸) از سوی دیگر دولت فرانسه به دنبال عادی‌سازی هم‌جنس‌گرایی در میان کودکان به آموزش هم‌جنس‌گرایی و آشنایی کودکان با این پدیده می‌پردازد!(۹)
 
نتیجه
بنا بر آنچه گذشت، روشن می‌شود که مدارا به شکل مقید و مشروط، امر معقول و پسندیده‌ای است که در جوامع مختلف با تقنین قانون و فرهنگ‌سازی، پی گرفته می‌شود. تفاوت جوامع اسلامی با غیر اسلامی در این است که جوامع اسلامی این قوانین و فرهنگ‌سازی را در راستای حیات مادی و معنوی تنظیم می‌کنند و همه را در چارچوب تدبیر خداوند قرار می‌دهند اما  جوامع یادشده فقط به حیات مادی نظر داشته و قطع‌نظر از رهنمودهای الهی و متأثر از افکار و امیال قدرتمندان، به قانونگذاری و تدبیر جامعه مشغول‌اند و گاه به ممنوعیت حجاب در مدارس و ترویج هم‌جنس‌گرایی میان کودکان می‌پردازند تا از این طریق به وارونه‌سازی ارزش‌ها در نسل‌های آینده بپردازند!
 
روشن است که دین اسلام و جوامع اسلامی، با محوریت توحید و خانواده و... با ضد ارزش‌هایی مثل شیطان‌پرستی و هم‌جنس‌گرایی مخالف‌اند و درنتیجه، از رواج آن  در جامعه و واژگونی ارزش‌ها جلوگیری خواهند کرد و در این زمینه با هنجارشکن‌ها مدارا نخواهند کرد. لازم به ذکر است، اگر کسی صرفاً خداباور نباشد یا دینی غیر از اسلام داشته باشد و به رواج فساد و باطل در جامعه مشغول نمی‌شود، مورد مجازات قرار نمی‌گیرد و دین اسلام، مدارا با آن‌ها را لازم می‌داند. این بحث، نیازمند توضیحات بیشتر است که در این مجال نمی‌گنجد.
 
 
 
کلمات کلیدی
تساهل و تسامح، مدارای دینی، پلورالیسم اجتماعی، امربه‌معروف و نهی از منکر.
 
پی‌نوشت‌ها:
۱. برای مطالعه بیشتر، رک: اسلامی، محمدتقی، تساهل و تسامح، قم، مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمیه قم، ۱۳۸۱ ش.
۲. «مداراهُ الناسِ نصف الایمان و الرفق بهم نصف العیش»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ج۲، ص۱۱۷.
۳. سوره آل‌عمران، آیه ۱۱۰: ? کُنْتُمْ خَیرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکِتابِ لَکانَ خَیراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَکْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ?.
۴. سوره مریم، آیه ۴۶: ? قالَ أَ راغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتی یا إِبْراهیمُ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لَأَرْجُمَنَّکَ وَ اهْجُرْنی مَلِیا ?.
۵. سوره شعراء، آیه ۱۱۶: ? قالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ یا نُوحُ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْمَرْجُومینَ?.
۶. سوره شعراء، آیه ۱۶۷: ? قالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ یا لُوطُ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجینَ?.
۷.  ۱۶ سال زندان برای آتش زدن پرچم هم‌جنس‌گرایان در آمریکا، ۳۰/۰۹/۱۳۹۸، باشگاه خبرنگاران جوان، لینک:
۸. سازمان ملل فرانسه را به دلیل ممنوعیت حجاب در مدرسه محکوم کرد، پایگاه خبری شفقنا، ۱۳/۰۵/۱۴۰۱، لینک:
۹. طرح دولت فرانسه برای آموزش هم‌جنس‌گرایی در مدارس ابتدایی، ۱۴/۰۸/۱۳۹۱، پایگاه خبری فارس، لینک:
 

نظرات