یاری اجنه در روز عاشورا
پرسش:
چرا امام حسین به کمک جنیان «نه» گفتند؟ با توجه به قدرت جنیان، احتمال پیروزی ایشان بیشتر بود و حتی اگر پیروز نمی شدند، می توانستند از آن مهلکه فرار کنند!
پاسخ:
درباره شهادت امام حسین علیه السلام و حوادث قبل و بعد آن، مطالب متنوعی بیان شده که ارزیابی و راستی آزمایی هر یک از آنها بسیار مهم است تا خرافات به این نهضت مطهّر و پاک وارد نشود. یکی از مطالبی که در این زمینه بیان شده، آمدنِ جنیان نزد امام حسین علیه السلام به منظور یاری دادن به ایشان است. بر این اساس، این سوال طرح می شود که چرا امام حسین علیه السلام از این یاری برای جلوگیری از شهادت استفاده نکردند. در ادامه در قالب چند نکته به بررسی این پرسش می پردازیم.
نکته اول:
مسئله اعلام آمادگی جنیان برای کمک به امام حسین علیه السلام در روز عاشورا، مسئله ای چالشبرانگیز و مبهم بوده و در هیچکدام از منابع معتبر شیعی، در این خصوص اثری یافت نمیشود(۱) و ظاهراً اولین داستان پردازی در اینباره، به کتاب روضه الشهداء تألیف ملاحسین واعظ کاشفی (متوفای ۹۱۰ق) بازمیگردد.
این داستان که در میان مردم شهرت داشته و آن را با عناوینی چون «زَعْفَر یا جعفر جِنّی» به عنوان فرمانده گروه جنیان در مراسماتی چون تعزیهها و نقاشیهای قهوهخانه ای منعکس کردهاند، حتی منبع معتبر تاریخی نیز ندارد.(۲)
تنها نقل موجود درباره مسئله یاد شده، به نقل علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار از شیخ مفید بازمیگردد که در آن جا به ملاقات عدهای از ملائکه و اجنه با امام حسین علیه السلام هنگام خروج از مدینه (و نه در روز عاشورا) اشاره شدهاست.(۳)
از این رو برخی از محققان نظیر استاد شهید مرتضی مطهری،(۴) داستان زعفر جنی و یاری جنیان را از اساس، در زمره خرافات و تحریفات واقعه عاشورا دانستهاند.
نکته دوم:
به فرضِ درستی داستان یاری جنیان، گفتنی است: هدف امام حسین علیه السلام، فرار از معرکه یا پیروزی به هر قیمتی نبود که قبول یاری جنیان را توجیه کند. در حقیقت اگر ایشان به قصد پیروزی ظاهری، اراده بهرهمندی از چنین نصرتهای ماورایی را داشت، بی شک، یک اشاره خود ایشان کافی بود تا کارزار کربلا به قتلگاه یزیدیان تبدیل شود و زمین و زمان که همگی از سپاهیان خداوند تبارک و تعالی هستند،(۵) به یاری او بشتابند. چرا که بنا بر روایات، امام هر زمان، صاحب اسم اعظمی است که ۷۳ حرف داشته و یک حرف آن در اختیار «آصف بن برخیا» و کار شگفت انگیزش بود.(۶)
از سوی دیگر، پیامبران و امامان معصوم علیهم السلام ملزم بودند که در تمام کارها و زندگی روزمره خود از طریق عادی استفاده کنند و در برخورد با دوستان، دشمنان، رفع حوائج زندگی و … معمولاً دست به اعجاز و کار خارقالعاده نمیزدند؛ با این که قدرت داشتند به وسیله اعجاز، دشمنان خود را در یک لحظه نابود کنند. اما چون بنای الهی بر این نبود که در حادثه کربلا از راه معجزه به مراد خود برسند، یاری جستن از جنیان نیز معنایی نداشت. چه اینکه اگر بنا باشد که ایشان با مدد غیب، حوائج خود را برآورده کنند، دیگر این مقامِ با ارزشی محسوب نشده و دیگر نمیتوانستند الگویی برای ما باشند.
نکته سوم:
مسئله دیگر آنست که شکست و پیروزی، امری نسبی است که تنها با توجه به برآورده شدن اهداف یا نشدن آن تعریف میشود. در این صورت هنگامی میتوانیم بگوییم که امام حسین علیه السلام شکست خوردهاست، که اهداف قیام ایشان و مقصدی که قرار بود حرکت عاشورا بدان ختم شود، تحقق نیافته باشد. در حالی که با مراجعه به کلام امام حسین علیه السلام و تبیین هدف قیام که در گزارههایی چون اصلاح جامعه و امت پیامبر، پیام رسانی به دنیای اسلام و بیداری جامعه، زنده کردن امر به معروف و نهی از منکر، احیای عزت و کرامت مسلمین، جلوگیری از انفعال بیشتر جامعه در برابر سیاستها انحرافی امویان، ایجاد انگیزه و جلوگیری از سستی جامعه و احیای روحیه جانفشانی و ایثار و شهادت طلبی، بالا بردن سطح شناخت مردم و... خلاصه شدهاست،(۷) روشن میشود که نه تنها شکستی در کار نبود، بلکه بت منحوس اموی، ابراهیم وار شکسته شد، هر چند به ظاهر، این خون نجبا و شریفزادگان بود که زمین را منقش ساخت و اهلشان را به اسارت ظاهر کشاند.
نکته چهارم:
مطلب آخر اینکه، آیه تهلکه که در سؤال بدان اشاره شدهاست، ارتباطی با این بحث ندارد چرا که «تَهْلُکَه» یا هلاکت با شهادت تفاوت دارد.
در واقع تهلکه به معنای مرگ بیدلیل است، در حالی که شهادت به معنای قربانی شدن در راه هدف و رسیدن به زندگی ابدی و جاودان است.(۸) در حقیقت تهلکه مربوط به جایی است که هدفی بالاتر از جان نباشد و الا باید جان را فدای آن هدف کرد؛ همانگونه که امام حسین علیه السلام و تمام شهیدان دیگر اینگونه کردند.(۹)
نتیجه:
از آنچه بیان شد روشن می شود که حتی اگر افسانه یاری جنیان، واقعی باشد، باز هم عدم پذیرش امام حسین علیه السلام، نتایجی که در سوال بدان اشاره شده را به دنبال نخواهد داشت، چرا که اولا، هدف امام پیروزی به هر قیمتی نبود، و ثانیا پیروزی ایشان که همان آگاهسازی مردم بود، از طریق شهادت جانسوز ایشان تحقق یافت و خون سرخ ایشان، خط باطلی بر سیاست اموی شد. این پیروزی، در گروِ یاری جنیان و رسیدن به پیروزی ظاهری نبود. ثالثا آیه تهلکه ارتباطی با بحث ندارد چرا که ناظر به مرگ بیهوده و بی هدف است، نه شهادت.
کلمات کلیدی:
قیام امام حسین، کمک اجنه، جعفر جنی، پیروزی امام حسین، خودکشی، تهلکه.
پانویس:
۱. نوری، میرزا حسین، لؤلؤ و مرجان، ص۲۵۲.
۲. همان.
۳. مجلسی، محمّد باقر، بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۳۰.
۴. مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، ج۱، ص۸۷.
۵. سوره فتح، آیه ۷: «وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَکَانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا»
۶. کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۲۳۰، حدیث ۱.
۷. برای مطالعه بیشتر، رک: رنجبر، محسن، «فلسفه قیام عاشورا».
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۸-۳۹.
۹. همان، ص۳۶.
نظرات