محل دفن حضرت زینب(سلام الله علیها )
پرسش:
مدفن حضرت زینب کجا است؟
پاسخ:
درباره اینکه حضرت زینب (سلام الله علیها) کجا از دنیا رفته و کجا دفن شده، هیچ گزارش معتبری نداریم و منابع کهن و قابل اعتماد، مطلقاً دراین باره سخنی نگفتهاند. گزارشهایی هم که به آنها استناد میشود، دچار ابهاماند و دلالت صریح ندارند.
توضیح اینکه: هماینک دو بارگاه منسوب به حضرت زینب وجود دارد: یکی در سوریه (منطقه راویه نزدیک دمشق) و دیگری در مصر (محله سیده زینب در شهر قاهره).(۱)
قرائن و شواهد نشان میدهد که در هر یک از این دو مکان، بانویی از نسل سادات دفن شده و اهالی محل به سبب حرمتی که برای خاندان اهل بیت قائل بودهاند، برای او بارگاهی ساختهاند؛ اما اینکه صاحبان این دو بارگاه دقیقاً چه کسانی هستند و آیا میتوان با قطعیت یکی را متعلّق به حضرت زینب کبری دانست، محل بحث است. برخی از نویسندگان سدههای اخیر، برای اثبات انتساب مقبره نزدیک دمشق به حضرت زینب کوشیدهاند،(۲)
و برخی دیگر مقبره موجود در قاهره را متعلّق به آن حضرت دانستهاند.(۳)
بررسی دلایل و مستندات این دو سخن، ما را به این نتیجه میرساند که هیچ کدام قابل اعتماد نیست.
گروهی دیگر، با بیاعتبار شمردن هر دو قول، بر این باورند که زینب کبری (سلام الله علیها) در مدینه و قاعدتاً در جایی از بقیع دفن شده است؛ زیرا پس از واقعه کربلا، بازگشت حضرت زینب به مدینه قطعی است، اما خروجش از این شهر ثابت نشده و بنابراین، باید گفت او در مدینه وفات یافته و در همان جا دفن شده است؛ هرچند تاریخ وفات و محل دقیق دفنش معلوم نیست.(۴)
این سخن هیچ مستندی ندارد و دلیل آن، درواقع نوعی استصحاب است که البته به لحاظ روششناختی، مربوط به عرصه فقه و حقوق است و جایگاهی در مطالعات تاریخی ندارد.
یکی از پژوهشگران پس از بررسی دقیق کتابها و مقالات مرتبط با این موضوع، به این نتایج دست یافته است:
الف) بیشتر نظریات، بر اساس تحقیقات ناقص است و نمیتوان به نتیجهگیری آنها اعتماد کرد.
ب) بعضی نویسندگان مصری و شامی از ابتدای تحقیق بنا دارند ثابت کنند زینب کبری(س) در وطن آنها مدفون است و چنین بنایی در نتیجهگیری آنها تأثیر گذاشته است.
ج) بسیاری از محققان، بدون مراجعه به منابع اصلی و دست اوّل، به گفته واسطهها اعتماد میکنند؛ در حالی که با مراجعه به منابع اصلی متوجّه شدیم بسیاری از نسبتها نادرست است و گاه صدر یا ذیل مهمی دارند که ازقلم افتاده است. همچنین گاه به نسخهای خطّی استناد میکنند که معلوم نیست وجود خارجی داشته باشد؛ بنابراین، به هیچ یک از نقلهای واسطه نباید اعتماد کرد.
د) برخی محققان وقتی وارد بحث میشوند، وظیفه خود میدانند که جایی را به عنوان مزار حضرت تعیین کنند و لذا به ناچار یک طرف را میگیرند و هر طور شده، ثابت میکنند که در فلان جا مدفون است؛ در حالی که لزومی ندارد محققِ بیطرف، محل دفن را تعیین کند.(۵)
نتیجه:
بر اساس آنچه گذشت، اظهارنظر دقیق درباره محل دفن حضرت زینب (سلام الله علیها) ممکن نیست؛ هرچند برخی مرقد موجود در نزدیک دمشق را با توجه به برخی قرائن و شواهد، ترجیح دادهاند و همین قول نیز در یکی دو سده اخیر شهرت بسیار یافته است. البته اطلاعات منابع کهن نشان میدهد که مرقد مذکور، متعلق به یکی از زنان خاندان اهل بیت (علیهم السّلام) است و حتی اگر آن فرد حضرت زینب نباشد، زیارت این مرقد رجحان دارد و رعایت احترام صاحب آن، لازم است. آن شخص احتمالاً ام کلثوم صغری دختر امیرالمؤمنین (علیهالسلام) باشد که مادرش کنیز بوده است.(۶)
برای مطالعه بیشتر
_ گروه تاریخ پژوهان زیر نظر مهدی پیشوایی، تاریخ قیام و مقتل جامع سید الشهداء(ع)، ص۵۹۶ _ ۶۰۳.
پینوشتها:
۱. ر.ک: قائدان، اصغر، اماکن زیارتی سوریه، تهران، نشر مشعر، چاپ ششم، پاییز ۱۳۸۶ ھ.ش، ص۵۳ ۵۴.
۲. ازجمله مرحوم محمد حسنین سابقی متوفای در کتاب «مرقد العقیله زینب». این کتاب چند ترجمه فارسی نیز دارد: ترجمه به قلم حسین طه نیا با عنوان «مرقد عقیله بنی هاشم؛ تحقیق جامع پیرامون بارگاه حضرت زینب» توسط نشر مشعر و نیز انتشارات قدیم الاحسان؛ ترجمه دیگری به قلم عیسی سلیم پور اهری، با عنوان «پژوهشی پیرامون بارگاه حضرت زینب» توسط دفتر نشر نوید اسلام؛ و ترجمهای به قلم مهدی محمدی نژاد و بهروز قربان زاده با عنوان «مزار بانو زینب در ترازوی نقد و بررسی و تحقیق» توسط انتشارات دانشگاه گلستان.
۳. ازجمله، قاضی شَبراوی شافعی در کتاب «الاتحاف بحب الاشراف (ص ۹۳)» و شبلنجی در «نورُ ألأبْصار فی مَناقِبِ آلِ بَیتِ ألنّبی ألمُخْتار (ص ۱۸۴)».
۴. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، محقق: حسن الامین، لبنان بیروت،دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳ ھ.ق ج۷، ص۱۳۷ ۱۴۱.
۵. ر.ک: فاطمی، سید حسن، «مرقد حضرت زینب(س)، کنکاشی دوباره »، مجله پیام زن، شماره ۱۵۳.
۶. گروه تاریخ پژوهان زیر نظر مهدی پیشوایی، تاریخ قیام و مقتل جامع سید الشهداء(ع)، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ سوم، ۱۳۹۲ ش، ج۲، ص۶۰۱ ۶۰۲.
نظرات