فلسفه نماز و روزه و حج چیست؟

نماز و روزه و حج

نماز و اسرار تربیتى آن

۱- نماز موجب یاد خداست: یاد خدا بهترین وسیله براى خویشتن دارى و کنترل غرایز سرکش و جلوگیرى از روح طغیان است.

«نمازگزار» همواره به یاد خدا مى باشد، خدایى که از تمام کارهاى کوچک و بزرگ ما آگاه است، خدایى که از آنچه در زوایاى روان ما وجود دارد و یا از اندیشه ما مى گذرد، مطّلع و باخبر است و کمترین اثر یاد خدا این است که با خودکامگى انسان و هوس هاى وى اعتدال مى بخشد، چنان که غفلت از یاد خدا و بى خبرى از پاداش ها و کیفرهاى او، موجب تیرگى عقل و خرد و کم فروغى آن مى شود.

انسان غافل از خدا در عاقبت اعمال و کردار خود نمى اندیشد و براى ارضاى تمایلات و غرایز سرکش خود حد و مرزى را نمى شناسد و این نماز است که او را در شبانه روز پنج بار به یاد خدا مى اندازد و تیرگى غفلت را از روح و روانش پاک مى سازد.

به راستى، انسان که پایه حکومت غرایز در کانون وجود او مستحکم است، بهترین راه براى کنترل غرایز و خواست هاى مرزنشناس او همان یاد خدا، یاد کیفرهاى خطاکاران و حساب هاى دقیق و اشتباه ناپذیر آن مى باشد. از این نظر قرآن یکى از اسرار نماز را یاد خدا معرّفى مى کند: «اَقِمِ الصَّلوةَ لِذِکْرى؛[طه/۱۴] نماز را براى یاد من بپا دار!»

۲- دورى از گناه: نمازگزار ناچار است که براى صحّت و قبولى نماز خود از بسیارى از گناهان اجتناب ورزد; مثلا، یکى از شرایط نماز مشروع بودن و مباح بودن تمامى وسایلى است که در آن به کار مى رود، مانند آب وضو و غسل، جامه اى که با آن نماز مى گزارد و مکان نمازگزار، این موضوع سبب مى شود که گِرد حرام نرود و در کار و کسب خود از هر نوع حرام اجتناب نماید; زیرا بسیار مشکل است که یک فرد تنها در امور مربوط به نماز به حلال بودن آنها مقیّد شود و در موارد دیگر بى پروا باشد.

گویا آیه زیر به همین نکته اشاره مى کند و مى فرماید: «اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْکَرِ[عنکبوت/۴۵] که نماز (انسان را) از زشتى ها و گناه باز مى دارد».

بالاخص اگر نمازگزار متوجّه باشد که شرط قبولى نماز در پیشگاه خداوند این است که نمازگزار زکات و حقوق مستمندان را بپردازد; غیبت نکند; از تکبّر و حسد بپرهیزد; از مشروبات الکلى اجتناب نماید و با حضور قلب و توجّه و نیّت پاک به درگاه خدا روآورد و به این ترتیب نمازگزار حقیقى ناگزیر است تمام این امور را رعایت کند. روى همین جهات، پیامبر گرامى ما(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: نماز چون نهر آب صافى است که انسان خود را در آن شست و شو مى دهد؛ اگر کسى در شبانه روز پنج مرتبه خود را با آب پاک شست و شو دهد، هرگز بدن او آلوده و کثیف نمى شود. همچنین کسى که در شبانه روز پنج مرتبه نماز بخواند و قلب خود را در این چشمه صاف معنوى شست و شو دهد، هرگز آلودگى گناه بر دل و جان او نمى شیند.

۳- نظافت و بهداشت: از آن جا که نمازگزار در برخى از مواقع همه بدن را باید به عنوان «غسل» بشوید و معمولا در شبانه روز چند بار وضو بگیرد و پیش از غسل و وضو تمام بدن را از هر نوع کثافت و آلودگى پاک سازد; ناچار یک فرد تمیز و نظیف خواهد بود. از این نظر نماز به بهداشت و موضوع نظافت که یک امر حیاتى است کمک مى کند.

۴- انضباط و وقت شناسى: نمازهاى اسلامى هر کدام براى خود وقت مخصوص و معیّنى دارد و فرد نمازگزار باید نمازهاى خود را در آن اوقات بخواند، لذا این عبادت اسلام به انضباط و وقت شناسى کمک مؤثّرى مى کند.

بالاخص که نمازگزار باید براى اداى فریضه صبح پیش از طلوع آفتاب از خواب برخیزد، طبعاً یک چنین فردى گذشته از این که از هواى پاک و نسیم صبحگاهان استفاده مى نماید، به موقع فعّالیّت هاى مثبت زندگى را آغاز مى کند.

آثار فردى و تربیتى نماز به آنچه که گفته شد منحصر نیست; ولى این نمونه مى تواند نشانه اسرار بزرگ این عبادت بزرگ اسلامى باشد.

 
اسرار اجتماعى نماز

نماز در اوقات معیّن نمودارى از وحدت و یگانگى ملّت بزرگ اسلام است; زیرا همه مسلمان ها در وقت هاى مخصوصى رو به قبله ایستاده و با آداب خاصّى خداوند جهان را مى پرستند، این خود نمونه بزرگى از اتّحاد و یگانگى ملّتى است که اسلام همه را به وسیله آن عبادت متّحد و متشکّل نموده است.

هرگاه این نمازها به صورت جماعت برگزار گردد، روح وحدت و اتّحاد و مساوات و

برابرى، از صف هاى منظّم و فشرده نمازگزاران نمایان خواهد بود و اهمّیّت این اتّحاد و یگانگى معنوى نیازى به توضیح ندارد.

گرچه اسرار و فواید اجتماعى و تربیتى نماز منحصر به اینها نیست، ولى همین قدر روشنگر عظمت و اسرار خطیر این فریضه الهى مى باشد.

 
گوشه اى از اسرار روزه

یکى از عبادت هاى اسلامى روزه است، یکى از آثار تربیتى روزه این است که به «حکومت عادت و شهوت» بر انسان پایان مى دهد و انسان را از بردگى تمنّیات نفسانى رها مى سازد.

خطرناکترین و بدترین حکومت ها، حکومت عادت بد و بندگى نفس است; چه بسا یک اعتیاد کوچک - مانند اعتیاد به سیگار - به عزّت نفس انسانى لطمه جبران ناپذیر وارد مى سازد تا چه رسد به اعتیادهاى دیگر!

انسان آزاد کسى است که هیچ نوع عادت نامطلوبى بر او حکومت نکند و با اراده آهنین خود حکومت هر نوع عادتى را سرکوب سازد و یک چنین آزادگى و کمال روحى به مقاومت و پایدارى نیازمند است که روزه پدید آورنده آن است.

گذشته از این، روزه زنده کننده عواطف انسانى است. افراد ثروتمند و متمکّن که در طول سال بر سر سفره هاى رنگین مى نشینند و از افراد گرسنه که در طول سال بسان روزه داران تا شب گرسنه مى مانند بى خبرند، با روزه گرفتن و گرسنگى سراسر روز به یاد چنین افرادى افتاده و از درد دل آنها آگاه مى شوند و در نتیجه روح و روان آنها تجلّیگاه عالى ترین عواطف انسانى مى گردد و به فکر کم کردن فاصله طبقاتى و برطرف ساختن نیازمندى هاى طبقه مستمند مى افتند. چه خوب است که طبقه مرّفه از طریق این عبادت طعم گرسنگى و تشنگى را بچشند، سپس به فکر رفع نیازمندى طبقه اى افتند که هرگاه به همان حال بمانند و آتش خشم آنها شعلهور گردد، همه چیز را مى سوزاند و زندگى را نابود مى سازد!

روزه ماه رمضان نمودارى از مساوات و اتّحاد است; زیرا در این ماه تمام طبقات - اعمّ از مرفّه و غیر مرفّه - به تمنیّات نفسانى پشت پا زده و هماهنگ مى گردند.


فلسفه حج

یکى دیگر از عبادت هاى بزرگ اسلامى «حج» است. حج یک عبادت دسته جمعى است که هر سال در روزهاى معیّنى در سرزمینى تاریخى و با شکوه انجام مى گیرد. این نوع عبادت علاوه بر این که پیوند استوارى میان بنده و خدا به وجود مى آورد، مى تواند از جهات گوناگونى مبدأ اثرات سودمند و ارزنده اى در اجتماع اسلامى باشد; زیرا:

اوّلا: یک چنین عبادت دسته جمعى که با تجرّد کامل و وارستگى مطلق، تنها با پوشیدن دو قطعه پارچه ساده آغاز مى گردد، نشانه مساوات بندگان الهى در پیشگاه اوست و این یکى از آمال بزرگ انسانى است که روزى انسان هاى جهان عوامل برترى هاى موهوم را مانند نژاد، زبان، رنگ و ثروت را کنار گذارده، همگى خود را در برابر خدا مساوى و برابر بدانند. عمل حج از عبادت هایى است که به این هدف تحقّق مى بخشد و موجب مى شود که افراد با ایمان امتیازات اجتماعى را وسیله برترى خود ندانند.

ثانیاً: چنین اجتماع عظیمى که اعضاى آن را نمایندگان واقعى ملّت هاى مسلمان جهان تشکیل مى دهد، کنگره بزرگ سالانه مسلمانان دنیا محسوب مى گردد که در هر سال در این سرزمین مقدّس برگزار مى شود.

آیین اسلام یک مشت قوانین اخلاقى و سنن تربیتى که هدف جز اصلاح روح و روان مردم نداشته باشد نیست تا خود را از تأسیس کنگره سالانه و اجتماعات هفتگى و روزانه که مخصوص احزاب سیاسى و اجتماعات متحرّک و زنده است دور بگیرد، بلکه یک آیین جهانى و جامعى است که به همه شؤون زندگى بشر - اعم از اخلاقى، اجتماعى، سیاسى، اقتصادى و نظامى - نظر دارد.

از این نظر آورنده اسلام با وضع قوانین سیاسى و دعوت به تشکیل کنگره سالانه در سرزمین مکّه، بقا و ابدیّت و مصونیّت آیین خود را تضمین نموده است و طبعاً این کنگره اثراتى بالاتر از اثرات کنگره هاى سالانه احزاب سیاسى و زنده جهان در بر خواهد داشت.

منتها، سران سیاسى، در این اعصار به اهمّیّت چنین موضوعاتى توجّه پیدا کرده اند در حالى که اسلام از چهارده قرن پیش طرح آن را ریخته و اثرات مطلوبى از آن گرفته است. متفکّران اسلام که طبعاً در اجتماع مزبور شرکت خواهند داشت، مى توانند آخرین تحوّلات اوضاع جهان اسلام را مورد بررسى قرار دهند و پس از گردآورى اطّلاعات دقیق و تبادل نظر، در بهبود وضع مسلمانان بکوشند و سرزمین اسلام را از عوامل ضدّ آزادى و استقلال پاک سازند و به پیشرفت همه جانبه مسلمانان جهان کمک کنند.

چه اجتماعى سودمندتر از این که مى تواند بزرگترین حلقه اتّصال میان مسلمانان جهان باشد و سران اسلام را از اوضاع یکدیگر آگاه سازد.

این کنگره مى تواند به وضع اقتصادى و فرهنگى مسلمانان کمک هاى شایانى بنماید; زیرا متفکّران و صاحب نظران - پس از اداى فریضه حج - مى توانند در محیطى آرام و پر از صفا و معنویّت به تبادل افکار بپردازند و در زمینه فرهنگ و اقتصاد اسلام طرح هایى بریزند.

کنگره سالانه حج همواره الهام بخش بسیارى از جنبش هاى آزادى خواهى و نهضت هاى عظیم براى گسستن زنجیرهاى ظلم و ستم و تعدّى بوده است و این نکته با مراجعه به تاریخ اسلامى و انقلاب هاى فرزندان اسلام روشن مى شود; زیرا نطفه بسیارى از نهضت هاى اسلامى که براى انداختن حکومت هاى جور و ستم صورت مى گرفت در ایّام حج بسته مى شد و این سرزمین الهام بخش چنین آزادى هایى بود.

این بود نمونه اى از اسرار حج و به قول برخى از دانشمندان، هنوز زود است که جهان به اهمّیّت و اسرار حج پى ببرد!

از آنچه در بالا ذکر شد نتیجه مى گیریم که عبادات اسلامى همه داراى اسرارى است که مستقیماً به خود عبادت کننده یا جامعه اى که در آن زندگى مى کنند باز مى گردد.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

نظرات