فلسفه نماز چیست؟
عبادت و نیایش و هرگونه کارى که براى رضاى خداوند انجام مى گیرد، داراى یک سلسله آثار گرانبهاى فردى و اجتماعى است و در حقیقت از عالى ترین مکتب هاى تربیتى و اخلاقى مى باشد زیرا:
اوّلا: پرستش خدا و عبادت وى حسّ تقدیر و شکرگزارى را در انسان زنده مى کند، قدردانى از مقامى که نعمت هاى بزرگ و پرارزشى را در اختیار انسان نهاده، نشانه لیاقت و شایستگى او نسبت به الطافى است که در حقّ او انجام گرفته است.
تشکّر و سپاسگذارى از مقام خداوند این نتیجه را دارد که فرد سپاسگذار با عرض تشکّر و انجام وظیفه، حق شناسى خود را در برابر نعمت هایى که خدا در اختیار او گذاشته است آشکار و هویدا مى سازد.
ثانیاً: عبادت و پرستش خدا مایه تکامل روحى انسان است; چه تکاملى بالاتر از این که روح و روان ما با جهان بیکران کمال مطلق «خدا» مرتبط گردد و در انجام وظایف بندگى و کارهاى زندگى، از قدرت نامتناهى و نیروى نامحدود او استمداد بطلبد و به اندازه اى شایسته و لایق گردد که بتواند با او سخن بگوید.
این مزایا که به طور اختصار بیان گردید در تمام عباداتى که بطور صحیح انجام گیرد وجود دارد؛ در عین حال، هریک از عبادات مانند نماز، روزه، حج و... اثر و مزیّت مخصوص خود را دارند که به عنوان نمونه به برخى از اسرار نماز بطور اختصار اشاره مى نماییم تا روشن شود که فایده نیایش و عبادت براى ماست و خدا نیازى به آنها ندارد.
نماز و اسرار تربیتى آن
۱- نماز موجب یاد خداست: یاد خدا بهترین وسیله براى خویشتن دارى و کنترل غرایز سرکش و جلوگیرى از روح طغیان است.
«نمازگزار» همواره به یاد خدا مى باشد، خدایى که از تمام کارهاى کوچک و بزرگ ما آگاه است، خدایى که از آنچه در زوایاى روان ما وجود دارد و یا از اندیشه ما مى گذرد، مطّلع و باخبر است و کمترین اثر یاد خدا این است که با خودکامگى انسان و هوس هاى وى اعتدال مى بخشد، چنان که غفلت از یاد خدا و بى خبرى از پاداش ها و کیفرهاى او، موجب تیرگى عقل و خرد و کم فروغى آن مى شود.
انسان غافل از خدا در عاقبت اعمال و کردار خود نمى اندیشد و براى ارضاى تمایلات و غرایز سرکش خود حد و مرزى را نمى شناسد و این نماز است که او را در شبانه روز پنج بار به یاد خدا مى اندازد و تیرگى غفلت را از روح و روانش پاک مى سازد.
به راستى، انسان که پایه حکومت غرایز در کانون وجود او مستحکم است، بهترین راه براى کنترل غرایز و خواست هاى مرزنشناس او همان یاد خدا، یاد کیفرهاى خطاکاران و حساب هاى دقیق و اشتباه ناپذیر آن مى باشد. از این نظر قرآن یکى از اسرار نماز را یاد خدا معرّفى مى کند: «اَقِمِ الصَّلوةَ لِذِکْرى؛[طه/۱۴] نماز را براى یاد من بپا دار!»
۲- دورى از گناه: نمازگزار ناچار است که براى صحّت و قبولى نماز خود از بسیارى از گناهان اجتناب ورزد؛ مثلا، یکى از شرایط نماز مشروع بودن و مباح بودن تمامى وسایلى است که در آن به کار مى رود، مانند آب وضو و غسل، جامه اى که با آن نماز مى گزارد و مکان نمازگزار، این موضوع سبب مى شود که گِرد حرام نرود و در کار و کسب خود از هر نوع حرام اجتناب نماید؛ زیرا بسیار مشکل است که یک فرد تنها در امور مربوط به نماز به حلال بودن آنها مقیّد شود و در موارد دیگر بى پروا باشد.
گویا آیه زیر به همین نکته اشاره مى کند و مى فرماید: «اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْکَرِ؛[عنکبوت/۴۵] که نماز (انسان را) از زشتى ها و گناه باز مى دارد».
بالاخص اگر نمازگزار متوجّه باشد که شرط قبولى نماز در پیشگاه خداوند این است که نمازگزار زکات و حقوق مستمندان را بپردازد؛ غیبت نکند؛ از تکبّر و حسد بپرهیزد؛ از مشروبات الکلى اجتناب نماید و با حضور قلب و توجّه و نیّت پاک به درگاه خدا روآورد و به این ترتیب نمازگزار حقیقى ناگزیر است تمام این امور را رعایت کند. روى همین جهات، پیامبر گرامى ما(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: نماز چون نهر آب صافى است که انسان خود را در آن شست و شو مى دهد؛ اگر کسى در شبانه روز پنج مرتبه خود را با آب پاک شست و شو دهد، هرگز بدن او آلوده و کثیف نمى شود. همچنین کسى که در شبانه روز پنج مرتبه نماز بخواند و قلب خود را در این چشمه صاف معنوى شست و شو دهد، هرگز آلودگى گناه بر دل و جان او نمى شیند.
۳- نظافت و بهداشت: از آن جا که نمازگزار در برخى از مواقع همه بدن را باید به عنوان «غسل» بشوید و معمولا در شبانه روز چند بار وضو بگیرد و پیش از غسل و وضو تمام بدن را از هر نوع کثافت و آلودگى پاک سازد؛ ناچار یک فرد تمیز و نظیف خواهد بود. از این نظر نماز به بهداشت و موضوع نظافت که یک امر حیاتى است کمک مى کند.
۴- انضباط و وقت شناسى: نمازهاى اسلامى هر کدام براى خود وقت مخصوص و معیّنى دارد و فرد نمازگزار باید نمازهاى خود را در آن اوقات بخواند، لذا این عبادت اسلام به انضباط و وقت شناسى کمک مؤثّرى مى کند.
بالاخص که نمازگزار باید براى اداى فریضه صبح پیش از طلوع آفتاب از خواب برخیزد، طبعاً یک چنین فردى گذشته از این که از هواى پاک و نسیم صبحگاهان استفاده مى نماید، به موقع فعّالیّت هاى مثبت زندگى را آغاز مى کند.
آثار فردى و تربیتى نماز به آنچه که گفته شد منحصر نیست؛ ولى این نمونه مى تواند نشانه اسرار بزرگ این عبادت بزرگ اسلامى باشد.
اسرار اجتماعى نماز
نماز در اوقات معیّن نمودارى از وحدت و یگانگى ملّت بزرگ اسلام است؛ زیرا همه مسلمان ها در وقت هاى مخصوصى رو به قبله ایستاده و با آداب خاصّى خداوند جهان را مى پرستند، این خود نمونه بزرگى از اتّحاد و یگانگى ملّتى است که اسلام همه را به وسیله آن عبادت متّحد و متشکّل نموده است.
هرگاه این نمازها به صورت جماعت برگزار گردد، روح وحدت و اتّحاد و مساوات و برابرى، از صف هاى منظّم و فشرده نمازگزاران نمایان خواهد بود و اهمّیّت این اتّحاد و یگانگى معنوى نیازى به توضیح ندارد.
گرچه اسرار و فواید اجتماعى و تربیتى نماز منحصر به اینها نیست، ولى همین قدر روشنگر عظمت و اسرار خطیر این فریضه الهى مى باشد.
* پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله مکارم شیرازی.
نظرات