چرا پس از انقلاب باورهای دینی مردم سست شد؟
مطالب متعدد را مطرح نموديد كه بيشتر آن ها به وضع كشور و سست شدن باورهاي ديني برمي گردد، لذا اين بحث بيشتر در همين زمينه متمركز شده است:
حقيقت آن است كه وضع اعتقادي ،سياسي و اقتصادي و ... ايران قبل و بعد از انقلاب تفاوت هاي اساسي دارد. امروزه وضع اين كشور به مراتب بهتر از قبل از انقلاب مي باشد. البته ايران بعد از انقلاب دچار برخي از مشكلات و آسيب ها شده است كه بعضي آن ها طبيعي و برخي نيز در اثر موانع مانند جنگ و سوء مديريت ها به وجود آمد است، در عين حال وضع كشور تفاوت پيداكرده است كه اين تفاوت ها در عرصه هاي مختلف ظهور و نمود پيدا كرده است، از جمله اين كه امروزه ايران يكي از قدرت هاي منطقه محسوب و در معادلات سياسي و اقتصادي، نظامي و ... منطقه - حتي جهان - تاثير گذار مي باشد.
افزون بر آن اين كشور مستقل، مقتدر و عزت مند بوده و در عرصه علم، صنعت، اقتصاد و ... قله هاي پيشرفت را فتح كرده است، و اين در حالي است كه ايران قبل از انقلاب كشور عقب مانده و وابسته به بيگانگان و فاقد عزت مندي و اقتدار بود. مهم تر از همه اينكه در ايران قبل از انقلاب با دين و ارزش ها مبارزه مي شد. متصديان حكومت سياست هاي دين زدايي را دنبال مي كردند، و حال اين كه امررزه حاكميت دين يكي از اهداف نظام و مسولان مي باشد. همچنين قبل از انقلاب باورهاي ديني مردم تضعيف و مفاسد گسترش يافته و جوانان به جاي اينكه به تحصيلات بپردازند، دنبال شهوت راني، و مفاسد اخلاقي بودند، كشف حجاب ، رواج قمار و شراب نمونه هايي از گسترش اين نا هنجاري ها بودند و حال اين كه امروزه باور هاي ديني در جامعه قوت يافته و بيشتر جوانان به معنويت روآورده اند، شاهد اين امر شركت جوانان در مراسمات عبادي،مانند اعتكاف، و حضور شان در كربلا ،حج و مسجد جمكران مي باشد.
همين طور اين جوانان بودند كه با معنويت و عشق به امام حسين در جبهه هاي جنگ حضور يافته و حماسه خلق نمودند ، البته قبول داريم كه در كشور برخي مشكلات وجود دارد و زمينه هاي جنگ نرم فراهم شده است و همين امر نيز موجب گرديده است كه اعتقادت برخي از جوانان ما ضعيف گرديده است، ولي اين معنايش اين نيست كه وضع اعتقادي مردم - بعد از انقلاب - بد تر شده است.
جهت آگاهي بيشتر نظر شما را به دو نمونه از پيشرفت هاي ايران جلب مي كنيم كه تفاوت ايران قبل و بعد از انقلاب را نشان مي دهد:
۱. رشد علمي و آموزشي
موفقيت هر ساله دانش آموزان ايراني در دست يابي به مقامات جهاني در المپيادهاي علمي در رشته هاي مختلفي همچون فيزيك، رياضي، شيمي، كامپيوتر و ... در رقابت با كشورهاي پيشرفته علمي يكي از شواهد رشد و توسعه علمي كشور در سال هاي پس از انقلاب است. اين موفقيت ها در رشته هاي مختلف المپيادهاي دانش آموزي از اولين سال حضور جوانان مستعد ايراني هر ساله با پيشرفت بسياري همراه بوده است: ۳ بار مقام اول جهاني (المپياد شيمي ۱۳۷۴ و ۱۳۷۵، المپياد رياضي ۱۳۷۷)، ۲ بار مقام دوم جهاني (المپياد فيزيك ۱۳۷۸ و المپياد شيمي ۱۳۸۰) و ۲ بار مقام سوم جهاني (المپياد فيزيك در سال هاي ۱۳۷۴ و ۱۳۷۷) از دست آوردهاي دانش آموزان ايراني است. حاصل شركت ايران در المپيادهاي جهاني دانش آموزي در طي سال هاي ۱۳۶۶ تا ۱۳۸۰ در رشته هاي رياضي، فيزيك، كامپيوتر، شيمي و زيست ، ۵۷ مدال طلا، ۹۲ مدال نقره و ۵۸ مدال برنز بوده است. از جهت رشد كمي در حالي كه تعداد دانشجويان دانشگاه هاي كشور قبل از انقلاب ، از مرز ۱۵۰ هزار نفر تجاوز نمي كرد ، امروزه به حدود دو ميليون و چهارصد هزار نفر رسيده است. كشوري كه در سال ۵۶ با ۳۳ ميليون جمعيت، نيازمند ورود پزشك خارجي (از كشورهاي در حال توسعه اي همچون هند، بنگلادش ، پاكستان و ...) بوده هم اكنون با جمعيتي بيش از دو برابر، و به تبع آن با نيازي بيشتر به پزشك با مازاد پزشك روبه روست در زمينه پزشك روبه روست در زمينه پزشك متخصص نيز از رقم ۷۰۰۰ نفر در سال ۵۷ به رقم ۷۲۷۹۲ نفر بيش از ۱۰ برابر رسيده كه آما كم نظيري است.
از جهت رشد كيفي نيز بايد يادآور شد در حالي كه در سال تحصيلي ۱۳۵۹-۱۳۵۸ تعداد دانشجويان دانشگاه هاي دولتي در مقطع دكتري فقط ۴۵۲ نفر بوده اين تعداد در سال تحصيلي ۱۳۸۱-۱۳۸۰ به بيش از ۲۳۰۰۰ نفر رسيده است . به عبارت ديگر ۵/۲۶ برابر رشد داشته است كه اگر آمار دانشگاه آزاد نيز به آن اضافه شود، به بيش از ۵۰ برابر خواهد رسيد.
بر اساس گزارش موسسه بين المللي اطلاعات علمي ، تعداد مقالات علمي چاپ شده از محققان ايراني در مجلات معتبر بين المللي در طول ۱۰ سال (۱۹۹۳-۲۰۰۳) ۶۰۰ درصد رشد داشته است كه ۳ برابر رشد متوسط جهاني در اين دوره است.
طي دهه اخير، مركز فرهنگي سازمان ملل (يونسكو) چند بار ايران را به عنوان يكي از موفق ترين كشورهاي جهان در مبارزه با بي سوادي معرفي كرده است؛ زيرا ايران توانسته نرخ با سوادي جمعيت ۶ ساله و بالاتر را از رقم ۷/۲۸ درصد در سال ۵۵ به حدود ۸۵ درصد در سال ۱۳۸۳ ارتقا دهد.
هم اكنون ما شاهد اين هستيم كه ايران در بسياري از فناوري ها نه تنها خودكفا شده بلكه به كشور صادر كننده خدمات فني مهندسي در حوزه هاي صنعت نفت، كشاورزي، بهداشت، سدسازي، تراكتورسازي، هسته اي، خودروسازي ، سلول هاي بنيادين و ... تبديل شده است.
در عرصه علوم نوين، دانشمندان ايراني توانسته اند تا مرزهاي جديد دانش بشري پيش روند و در مواردي نيز از اين مرزها نيز عبور كنند. موفقيت بينظير دانشمندان ايراني در تهيه، انجماد و نگهداري سلولهاي بنيادي جنيني، كه پيش از آن در انحصار ۹ كشور دنيا بود، درمان ناباروري، نارسايي قلب و تلاش براي ترميم لوزالمعده براي توليد انسولين به منظور درمان بيماري قند (ديابت) براي اولين بار در جهان از اقدامات كم نظير دانشمندان جوان ايراني در عرصه مهندسي ژنتيك است. در عرصه علوم هستهاي، با وجود موانع و ممانعت كشورهاي غربي و تحريم تجهيزات دو منظوره- داراي كاربرد مشترك در فعاليتها و تحقيقات هستهاي صلحآميز و غير صلحآميز- امروزه ايران به فناوري پيچيده غني سازي اورانيوم دست يافته و به جمع ۱۰ كشور داراي اين فناوري نوين در جهان پيوسته است
۲. وضعيت روستاها
فقر و نابساماني جوامع روستايي از مسائل و معضلات مهم و اساسي كشورهاي توسعه نيافته و در حال توسعه به شمار مي رود. به همين جهت برخلاف رژيم گذشته كه تنها به توسعه و آباداني تهران و شهرهاي بزرگ اكتفا مي كرد، بعد از پيروزي انقلاب، توجه به روستاها و مناطق محروم كشور براي دولت و برنامه ريزان از اولويت خاصي برخوردار شد. در اينجا به بخشي از شاخص هاي برخورداري روستاها در سال هاي پس از انقلاب اسلامي اشاره مي كنيم: تعداد مراكز بهداشتي و درماني روستايي در سال ۳۵۷، ۱۵۰۰ واحد بوده كه در سال ۱۳۸۱ به ۷۳۴۵ واحد رسيده تعداد خانههاي بهداشت از ۲۵۰۰ واحد در سال ۱۳۵۷ به ۱۶۵۶۱ واحد در سال ۱۳۸۱ افزايش يافته است. برقرساني به روستاها و مناطق محروم و ايجاد تاسيسات زيربنايي از قبيل توسعه شبكه راه هاي روستايي، مخابرات و... در اين مناطق از اقدامات موفقيتآميز پس از انقلاب به شمار ميرود. تعداد روستاهاي برخوردار از برق از ۴۳۲۷ روستا در سال ۱۳۵۷ به ۴۵۳۵۹ روستا- بيش از ۱۰ برابر - در سال ۱۳۸۰ افزايش يافته است. همچنين طي دوره ۱۳۵۷- ۱۳۱۷ تنها ۸۰۰۰ كيلومتر راه روستايي كشيده شده بود. اما اين رقم بعد از انقلاب به ۸۶۰۰۰ كيلومتر رسيده است (بيش از ۱۰ برابر در مدتي تقريبا ۱۰ ساله). تعداد روستاهاي بهرهمند از شبكه مخابرات از ۳۱۲ روستا در سال ۱۳۵۷ به ۱۰۴۲۹ روستا در سال ۱۳۷۴- بيش از ۳۰ برابر - افزايش يافته. تعداد واحدهاي پستي روستايي هم از ۱۸۰ واحد در سال ۱۳۵۷ به ۴۹۱۲ واحد در سال ۱۳۷۴- بيش از ۲۵ برابر - رسيده است.
همچنين ايرا ن در عرصه صنعت، وسايل نظامي ، رشد اقتصادي ، و كشاورزي و ... پيشرفت هاي چشمگيري نموده است كه قابل مقايسه با قبل از انقلاب نيست.
منابع:
نظرات