آیا تقوا و زهد و دوری از محرمات سبب می شود شخص مومن به قدرت های فوق العاده برسد؟
آیا تقوا و زهد و دوری از محرمات سبب می شود شخص مومن به قدرت های فوق العاده برسد؟ ( قدرت های از قبیل چشم برزخی، ارتباط با معصومین یا هر مزیتی که انسان های عادی برخوردار نیستند)
چه راه هایی برای دست یافتن به تقرب خداوند با بیشترین نتیجه در کمترین زمان وجود دارد؟ تقربی که قدرت های خاصی به همراه آورد؟
طی الارض کار هر کسی نیست وبه پیش زمینه ی معرفتی نیازمند است وشخص بایدقبل از آن مراحل سیر و سلوک راطی کرده باشد و در این حالت شخص متناسب با میزان معرفت خود ممکن است دارای طی الارض کامل ویا ناقص باشدچراکه قدرت معنوی شخص در این امر موثر می باشد.البته توجه کنید که رسیدن به چنین درجاتی معلول ریاضت است منتها ریاضت چنانچه شرعی باشد و با رعایت آداب شرعی انجام گیرد ممدوح می باشد.بنابراین این اعمال به خودي خود دليل بر حقانيت فاعل نیست چراکه انسان مي تواند با انجام کارهاي مشکل و رياضت هاي سخت، قدرت هاي غيرعادي روح و نفس خود را بازیابد و توانايي انجام اين امور از خواص نفس انساني است و ارتباطي مستقيم به ايمان و تقواي افراد ندارد مگر این که از فیلتر دین رد شده باشد و نوع ریاضتش و هدفش شرعی باشد.در این صورت نوعی کرامت محسوب می شود.
آنچه که ما، در آموزه های دین بدان سفارش شده ایم تهذیب نفس است و هدف از تهذیب نفس تقرب به خداست نه رسیدن به این نوع کرامات بنابراین چنانچه شخص قدم در مسیر تهذیب نفس بگذارد و به دنبال تخلیه (بیرون کردن رذائل اخلاقی از وجود) وبه تبع ان تحلیه( اراسته شدن به فضائل اخلاقی) باشد وظیفه ی خود را انجام داده است خواه در این مسیر صاحب کرامت باشد یا نباشد در واقع انچه که معیار و ملاک سنجش و برتری افراد قرار می گیرد بندگی خدا،طاعت خدا ،ترک معصیت و در یک کلام تقوای الهی است.چه بساافرادی که کارهای خارق العاده انجام دهند اما از تقوا بی بهره باشند. توجه کنید که وجود این نوع تصرفات برای انسان نتیجه ی تقرب به خداست(به شرط دارا بودن شرایط شرعی) نه انگیزه ی اصلی.پس ابتدا با کسب معرفت و شناخت بايد راه را باز کرد و ثانيا با انجام واجبات و ترک محرمات دل و قلب را صاف کرد.
همانطور که در نظام خلقت با سلسله قوانین علت و معلولی روبرو هستیم در امور معنوی نیز قوانین خاصی وجود دارد وجود این کرامات نیز تابع قانون خاص خودش است چنانچه شرایط روحی از نظر ظرفیت در شخص فراهم باشد می تواند به این مقام برسد واستحقاق رسیدن دارد اما چنانچه شرایطش نباشد شخص قادر نخواهد بود. بنابراین مرتکب گناه شدن شرط رسیدن به این مقام را از افراد سلب می کند.
طبیعتا کسی که گناه را ترک نماید به همان میزان ترک کردن گناه،خداوند دریچه های رحمت را بر او می گشاید.رسیدن به مقامات معنوی وتوانایی داراشدن چشم برزخی ویا طی الارض نمودن ،وتحصیل قدرت مافوق طبیعی نیازمند به کسب مقدماتی است که مهمترین آنها تحصیل معرفت نفس است؛ وبعد از کسب معرفت است که انسان قدم در راه تزکیه می گذارد واز طرفی به پاک سازی و پالایش درون از آلودگی ها اقدام می نماید. و از طرف دیگر به آراستگی نسبت به خصال نیک قدم بر می دارد.با توجه به این که عالم برزخ از جنس این عالم نیست بنابراین هرچقدر انسان از دلبستگی ووابستگی به مادیات دور باشد به همان میزان می تواند چشم برزخی خود را باز نماید.
چنانچه در روایات داریم که:
عن ابی عبد الله (علیه السلام) قال: قال رسول الله(صلی الله علیه وآله) قال الله: ما تحبب الی عبدی به شیء احب الی مما افترضه علیه و انه لیتحبب الی بالنافله حتی احبه، فاذا احببته کنت سمعه الذی یسمع به و بصره الذی یبصر به و لسانه الذی ینطق به، و یده التی یبطش بها و رجله التی یمشی بها اذا دعانی اجبته و اذا سألنی اعطیته؛
از پیامبر(صلی الله علیه وآله) روایت شده که خداوند فرمود: اظهار دوستی نکرد بنده من به چیزی دوست داشتنیتر از آنچه واجب کردم بر او، و او با نوافل به سوی محبت من میآید تا این که من نیز او را دوست بدارم. پس هنگامی که او را دوست بدارم شنوایی او میباشم آن گاه که میشنود و بینایی او میباشم آن گاه که میبیند و زبان او میباشم آن گاه که سخن میگوید و دست او میباشم آن گاه که ضربه میزند و پای او میباشم آن گاه که راه میرود، هنگامی که به درگاه من دعا کند اجابت میکنم و اگر از من درخواست کند به او میدهم. (۱)
توجه کنید که انجام نوافل در روایت فرع بر انجام واجبات وترک محرمات است یعنی در مرحله ی اول انسان انجام واجبات وترک محرمات را رعایت می نماید ودر ادامه با تکیه بر نوافل می تواند چنین مقامی را بدست آوردومقدار و نوع دامنهی دید برزخی هر شخص هم بستگی به میزان معرفت و مقدار فاصله گرفتن او از عالم ماده دارد.توجه کنید که که چشم برزخی با چند توصیه باز نمیشود، بلکه این کار نیازمند تلاش پیگیر و مجاهده و جهاد مداوم با نفس است؛ رسیدن به این مقامات به راحتی نصیب کسی نمی شود ولازم است انسان مراحل ترک گناه وتوبه را یکی پس از دیگری طی کند تمام حقوق الهی را ادا نموده وحق الناسی برگردنش نباشد وحتی از امور شبهه ناک نیز پرهیز نماید تا بتواند چنین مقامات معنوی را درک کند.
توجه کنید که این مقامات دارای مراتب است وبرای هر کس با توجه به میزان معرفت وموفقیت در طی طریق ،ممکن است زمانی طول بکشد که این زمان متفاوت است با زمانی که اشخاص دیگر برای رسیدن به این مقام بدان نیازمندند.
البته در روايتى از پيامبر گرامى اسلام آمده است:
«من اخلص لله اربعين يوما فجر الله ينابيع الحكمة من قلبه على لسانه؛ هر كس چهل روز فقط براى خداوند تعالى اخلاص ورزد خداوند چشمه هاى حكمت را از قلبش بر زبانش جارى مى سازد .(۲)
با توجه به ظرفیت انسان، تكرار «چهل بار» موجب يك ملكه معنوى و تعميق يك رفتار پسنديده و قابليت نزول فيض خاص خداوند مى شود.البته لازم است توجه کنیم انچه که در روایت به ان اشاره شده است اخلاص است که رسیدن به مقام مخلصین نیزدشوار است.
پی نوشت:
۱ اصول کافی، کلینی، ج ۲، ص ۳۵۲
۲ سفينه البحار، شيخ عباس قمى، ماده خلص.
نظرات