مرقد مطهر سیدالشهداء (ع) در طول تاریخ چند مرتبه تخریب و بازسازی شده است؟
مرقد مطهر امام حسین در طول تاریخ به طور گسترده تخریب و تعمیر شده که به صورت کوتاه گزارش میشود:
۱ـ زمان حاکمیت عبدالله سفاح
از تشویق امام صادق به زیارت امام حسین و کیفیت زیارت آن حضرت استفاده میشود که قبر امام در آن زمان دارای بنا و ساختمان بود . از جمله این روایت:
امام صادق(ع) به صفوان فرمود: هر گاه قصد زیارت قبر امام حسین(ع) کردی، بیرون حرم بایست و به طرف قبر بنگر، آن گاه وارد روضه شو و در برابر آن، مقابل سر حضرت(ع) بایست، و هنگام بیرون رفتن از دری که پایین پای علی بن حسین قرار دارد، بیرون شو. سپس به مرقد شهیدان رو آور، آن گاه به مرقد عباس(ع) برو، در باب السقیفه توقف کن و بر او سلام کن.(۱)
به کارگیری واژههایی، همانند «بیرون حرم بایست»، «آن گاه وارد روضه شو»، «از دری که پایین پای علی بن الحسین(ع) قرار دارد، بیرون شو» گویای وجود بنایی بر قبر امام حسین(ع) در دوران نخست است. این بنا در دوران امویان توسط دوستداران اهل بیت (ع) تأسیس شده بود، یا در سالهای آغازین حکومت عباسیان بنیان گردیده بود.
در حاکمیت عبدالله سفاح، نخستین خلیفه عباسی، زیارت مرقد و بارگاه حضرت، از سوی دوستداران اهل بیت(ع) رونق گرفت چرا که مردم با علویان از آن جهت که آنان را مصداق اهل بیت(ع) و آل پیامبر(ص) میدانستند پیوند عاطفی داشتند و عباسیان نیز از این گزینه به عنوان برترین ابزار در تضعیف امویان سود میجستند.(۲)
۲ـ تخریب در عصر هارون
موقعیت مناسبی که مرقد امام در روزگار نخست حکومت عباسیان به دست آورده بود، پس از تثبیت حاکمیت آنان تغییر کرد و شیوه آنان در برخورد با علویان دگرگون گشت. بنا به برخی از گزارش های تاریخی هارون در دوران حکومتش (۱۷۰ ۱۹۳ق) گاهی خادمان حرم امام حسین(ع) را فرا می خواند واز آنان بازجویی می کرد(۳) و زائران مرقد امام حسین(ع)، به دستور وی در تنگنا قرار می گرفتند! به دستور او درخت سدری که بر مرقد سایه افکنده بود، از ریشه کنده شد،(۴) بنای قبر تخریب گردید و زمین آن شخم زده شد.(۵)
اکنون یکی از درهای صحن مطهر «باب السدره» نام دارد، شاید سبب نامگذاری آن باشد که این در، در جهتی قرار دارد که درخت سدر یاد شده در آن سمت قرار داشت.
۳ـ بازسازی مرقد در روزگار مأمون
با روی کار آمدن مأمون سیاست تغییر کرد و در دوره حاکمیتش (۱۹۸ ۲۱۸) به جهت ابراز علاقه ظاهری وی به علویان ، دوستداران اهل بیت(ع) بر مرقد امام بنایی را احداث کردند.(۶)
۴ـ تخریب مرقد در دوران متوکل
متوکل -که از سال ۲۳۶ ۲۴۷ق. حکومت را در دست گرفت - به دلیل کینهای که با حضرت امیر(ع) و خاندانش داشت، مرقد مطهر امام حسین (ع) را مورد تجاوز و خشم مکرر خویش قرار داد. وی گروهی از مأموران خود را گرداگرد مرقد و راههای منتهی به آن گماشت و زائران را از زیارت قبر مطهر بازداشت و آنان را مورد پیگرد قرار داد و اعلام کرد: هر که را پس از سه روز در کربلا بیابیم به مسلخ خواهیم برد.(۸)
آنگاه به دستور وی قبر و خانههای اطراف آن را ویران کردند و زمین آن را شخم زدند و آب بر آن جاری کردند که آب در اطراف مرقد شریف به گردش درآمد و قبر را فرانگرفت.(۹)
در این که مأمور تخریب چه کسی بود، برخی برآنند که ابراهیم دیزج، یهودی تازه مسلمان بود که به سال ۲۳۶ق گروهی از یهودیان را به خدمت گماشت و خود پیشاپیش آنان به تخریب قبر شریف اقدام کرد.(۱۰) چرا که مسلمانان به دلیل احترام به حسین(ع)، جرأت چنین اقدامی را نداشتند.(۱۱)
علاقهمندان به امام حسین، بدان جهت که همواره در پی احیای نام و یاد او بودند، در کمترین فرصتی که به دست میآوردند و احساس امنیّت میکردند، آن مکان را نشان مینمودند.
هشام کلبی میگوید: پس از چهل روز از اقدام متوکل و خروج نیروهایش از کربلا، مردی از گروه بنی اسد که در آن اطراف میزیست در حالی مرقد حسین(ع) را نشان کرد که خاک را میبویید و میگریید و میگفت: هرچند دشمنان حسین برآنند که قبرش را پنهان کنند، لیکن بوی خوش قبر، خود نشان آن است.(۱۲)
متوکل در سال ۲۳۷ق. شنید که بصریان و کوفیان، قبر امام حسین(ع) را تجدید بنا کرده و زیارت آن را رونق بخشیدهاند.از همین رو، برای تخریب مجدّد قبر مأمورانی بدانجا گسیل داشت که با شورش و واکنش مردم آن دیار رو به رو گشت. مأموران واکنش مردم آن سامان را به وی گزارش کردند. متوکل پس از واکنش مردم، تغییر روش داد و به فرماندهی نیروهایش نوشت که از تعرض به قبر امام حسین(ع) دست بردارد و به سوی کوفه برود.
ده سال از این رخداد گذشت و به سال ۲۴۷ق متوکل گزارشی دریافت که مردم کوفه و ساکنان اطراف آن برای زیارت قبر امام حسین رهسپار کربلا می شوند و گروه فراوانی در آن جا گرد آمده اند و قبر توسعه یافته و بازار بزرگی در کربلا تأسیس گردیده است. متوکل دوباره نیروی عظیمی برای تخریب آن جا فرستاد و این بار برای اقدام خود پیشاپیش فضاسازی کرد و بخشنامه نمود که خلیفه از زائران مرقد حسین(ع) خشمگین است. سپاه متوکل مرقد مطهر را تخریب کردند و آن جا را شخم زدند و مردم را از زیارت آن مکان مقدّس باز داشتند و زائران را تحت پیگرد قرار داده و به تعقیب گسترده خاندان ابوطالب و شیعیان پرداختند.
لیکن چندی نگذشت که به دست پسرش منتصر به قتل رسید.(۱۳)
۵ـ بازسازی در عصر منتصر
چون منتصر عباسی به خلافت رسید. در حاکمیت شش ماهه خود(۲۴۷ ۲۴۸ق) به علویان، ابراز دوستی میکرد. او در دوران زمامداریاش قبر امام را بازسازی کرد و عمارتی بر آن نهاد. از آن پس قبر سیدالشهدا(ع) رو به آبادانی نهاد و سادات بدان سو کوچ کرده و در جوارش اقامت گزیدند.
۶ـ مرقد در عصر علویان طبرستان
عمارتی که منتصر بر مرقد امام بنا کرده بود، در گستره سالیان دراز رو به ویرانی نهاد و سقف آن به سال ۲۷۳ق. فروریخت.(۱۴) در همان روزگار «حسن بن زید علوی» حاکم طبرستان و دیلم (۲۵۰ ۲۷۱ ق.) به زیارت مرقد مطهر حسینی رفت و طرح گستردهای را برای مرقد حسینی تهیه دید و بنای مسجدی را کنار حرم آغاز کرد. لیکن دوران عمرش به سرآمد و به سال ۲۷۱ق درگذشت. پس از او برادرش محمد بن زید علوی حاکم طبرستان (۲۷۱ ۲۸۳ق.) آن طرح را ادامه داد(۱۵) و یکی دیگر از زمامداران علوی، گنبدی روی قبر بنیان نهاد که بنای آن دارای دو در بود.(۱۶)
۷ـ بازسازی در دوران عضدالدوله
دوران آلبویه (۳۲۲ ـ۴۴۸ق) به دلیل قدرت فراگیر و گرایش شیعی آنان، دوران حرمتگذاری به اماکن مقدسه بود.
فناخسرو عضدالدوله دیلمی (۳۵۶ ۳۷۲ق) که روزگارش، به دلیل توسعه آبادانیها، نظم و امنیت،دوره زرین سده چهارم قمری به شمار میرود،(۱۷) میان سالهای ۳۶۸ و ۳۷۱ مرقد مطهر را بازسازی کرد.(۱۸) و چون بنای موجود، گنجایش جمعیت آن زمان را نداشت رواقهای چندی در اطراف آن افزود. ضریحی از عاج روی قبر نصب و آن را با ابریشم تزیین کرد، ساختمانهای اطراف ضریح را بنا نهاد، گنبد را تعمیر کرد و دور شهر دیوار بلندی کشید وموقوفاتی نیز برای آن مشخص کرد.(۱۹)
۸ـ مرقد و توسعه توسط ابن شاهین
عمران بن شاهین که یکی از امرای بطایح(۲۰) بود (۳۵۹ ۳۹۹ق) کار عضدالدوله دیلمی را در همان روزگار ادامه داد؛ مسجد و رواق پشت قبر مطهر که به نام وی معروف است را به بارگاه حسین ملحق کرد. او نخستین کسی است که حرم را به رواق معروف به نام خود(رواق عمران بن شاهین) ارتباط داد. رواق عمران بن شاهین در سمت غربی حرم قرار دارد که امروزه بدان دلیل که قبر ابراهیم مجاب در آن قرار دارد، به رواق سید ابراهیم مجاب معروف است.(۲۱)
۹ـ بازسازی حسن بن فضل وزیر آل بویه
در سال ۴۰۷ق. حرم در پی غفلت خادمان و سقوط دو شمع بزرگ، آتش گرفت که حسن بن فضل رامهرمزی وزیر دولت آلبویه، حرم مطهر را بازسازی کرد.(۲۲)
گفته میشود این بازسازی چنان ماندگار بود که ابن بطوطه به سال ۷۲۷ق در سفرش به کربلا آن را دیده است.(۲۳)
۱۰ـ مرقد در حاکمیت سلجوقیان
در نیمة دوم قرن پنجم که سلجوقیان حاکمیت پیدا کردند، با مرقد مطهر و زیارت آن، برخورد شایستهای داشتند. به سال ۴۷۹ق ملکشاه سلجوقی (۴۶۷ ۴۸۵ق) همراه وزیرش خواجه نظام الملک (۴۰۸ ۴۸۵) به زیارت کربلا رفتند. وی به پاسداشت این نعمت بزرگ،بیش از سیصد دینار به ساکنان حائر حسینی هدیه داد و دیوار حرم و صحن مطهر را نیز بازسازی کرد.(۲۴)
وقتی به سال ۵۴۹ق. عیسى بن ظافر فاطمی به حکومت رسید، در دوران او توجه زائران به زیارت بارگاه افزایش یافت و مرقد حسینی نیز مرمت گردید.(۲۵)
۱۱ـ بازسازی مرقد در دوره ایلخانی
در دوران حکومت ایلخانی که در عهد شیخ حسن جلایری (۷۳۷ ۷۵۷ق) در عراق تأسیس گردید ایلخانی جلایری، بارگاه امام حسین(ع) را به سال ۷۶۷ق تجدید بنا کرد. آغازگر این بازسازی، سلطان اویس ایلخانی (۷۵۷ ۷۷۶ق) بود و تکمیل آن را پسرش سلطان حسین (۷۷۶ ۷۸۴ق) بر عهده داشت که به سال ۷۸۶ پایان یافت. سلطان حسین، ایوان معروف به ایوان طلا را نیز بنیان نهاد.(۲۶)
۱۲ـ بازسازی و تخریب در قرنهای اخیر
در سال ۹۳۰، شاه اسماعیل صندوق بسیار با ارزشی روی مرقد مطهّر قرار داد و در سال ۱۰۴۸ سلطان مراد عثمانی،مرقد شریف را مرمت و بازسازی کرد و در سال ۱۱۳۵ همسر نادرشاه مبلغ زیادی برای نوسازی مرقد هزینه کرد و در سال ۱۲۳۲ فتحعلیشاه قاجار، قبه شریف را طلاکاری نمود.(۲۷)
در سال ۱۲۱۶، سعد بن عبدالعزیز وهابی به کربلا حمله کرد و در روز ۱۸ ذیحجه که بیشتر مردم کربلا به نجف رفته بودند وارد شهر شد و عده زیادی از مردم (حدود پنج هزار نفر) را کشت و شهر و حرم مطهر امام حسین را مورد حمله و غارت قرار داد. وی به مرقد مطهر صدمات زیادی وارد کرد و ذخائر موجود در آن جا را به غارت برد.(۲۸) که بعدها توسط شیعیان و علاقه مندان به اهل بیت (ع) باز سازی شد و توسعه یافت .
پینوشتها:
۱. کامل الزیارات، باب ۸۴، ح ۲.
۲. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص ۲۳۲ و ۲۵۳.
۳. تاریخ طبری، ج ۵، ص ۲۱.
۴ـ جریر بن عبدالحمید وقتی خبر کنده شدن درخت سدر از اطراف قبر سیدالشهدا را شنید، تعجب کرد و گفت: اینک معنای سخن معروف پیامبر(ص) را فهمیدم که از وی نقل شده است که سه بار فرموده بود: «لعن الله قاطع السّدرة؛ نفرین خدا بر قطع کننده درخت سدر» چرا که انگیزة هارون از قطع درخت، ناپدید کردن قبر حسین(ع) از دید مردم است. «طوسی، الامالی، ص ۳۲۵، شماره ۶۵۱».
۵ـ طوسی، الامالی، ص ۳۲۵.
۶ـ تسلیة المجالس، ج ۲، ص ۴۷۳؛ مدینة الحسین، ص ۸۲.
۷ـ الکامل فی التاریخ، ج ۷، ص ۵۵.
۸ـ تاریخ طبری، ج ۵ ص ۳۲۱، ذهبی مینویسد: چون متوکل، در سال ۲۳۶، بارگاه امام حسین را خراب کرد، مسلمانان ناراحت شدند و مردم بغداد، بر دیوارها و مساجد، برضد متوکل، شعار نوشتند و شاعرانی چون دعبل با شعر، او را هجو کردند. تاریخ الاسلام، ج ۱۷، ص ۱۸ ۱۹.
۹ـ ابن عدی، تاریخ مختصر الدول، تحقیق خلیل منصور، ص ۱۴۲؛ البدایة و النهایة، ج ۱۰، ص ۳۴۷. به گزارش شیخ طوسی در الامالی (ص ۳۲۹، شماره ۵۶۷، ص ۳۲۵ و شماره ۶۵۲؛ ص ۳۲۶ و شماره ۶۵۳) گاوهایی که برای شخم زدن آن زمین به کار گرفته شدند، وقتی نزدیک قبر میرسیدند تغییر مسیر میدادند و گام روی قبر نمینهادند؛ هر چند با ضرب شدید مواجه میگشتند.
۱۰ـ تسلیة المجالس و زینة المجالس، ج ۲، ص ۴۷۴.
۱۱ـ مقاتل الطالبیین، ص ۵۹۸، حوادث دوران متوکل.
۱۲ـ البدایة والنهایه، ج ۸، ص ۲۲۱؛ و بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج ۶، ص ۲۶۷۵.
۱۳ـ طوسی، الامالی، ص ۳۲۸ ۳۲۹؛ مقاتل الطالبیین، ص ۳۹۵؛ بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۳۹۷، جرجی زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ۷۹۹.
۱۴ـ ابن طاووس، فرحة الغری، ص ۱۳۷.
۱۵ـ مناقب آل ابی طالب، ج ۳، ص ۳۵۳.
۱۶ـ المنتظم، ص ۲۸۳؛ اعیان الشیعه،ج ۱، ص ۶۲۸ و ۵۳۶.
۱۷ـ الکامل فی التاریخ، ج ۸، ص ۴۸۲؛ بجنوردی، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج ۱، ص ۶۳۵.
۱۸ـ مناقب آل ابیطالب، ج ۳، ص ۳۵۳.
۱۹ـ همان؛ جغرافیای تاریخ سرزمینهای خلافت شرقی، ص ۸۵.
۲۰ـ بطایح جمع بطیحه، نام سرزمین فراخ و آبادی است، بین شهر بصره و واسط که به جهت ویژگی برخورداری از آب و زمینی هموار و حالت باتلاقی و تناسب آن با کشاورزی، حوادث گوناگونی را در روند تاریخ به خود دیده است. «معجم البلدان، ج ۱، ص ۴۵۰».
۲۱ـ تراث کربلا، ص ۳۹.
۲۲ـ الکامل فی التاریخ، ج ۹، ص ۲۹۵؛ البدایة والنهایه، ج ۶، ص ۶.
۲۳ـ اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۶۲۸.
۲۴ـ المنتظم، ج ۱۶، ص ۲۵۹.
۲۵ـ ابن دقماق، الجوهر الثمین، ج ۱، جزء ۱، ص ۲۶۵.
۲۶ـ اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۶۲۸. برای آگاهی بیشتر، ر.ک: یدالله مقدسی ، نگاهی نو به جریان عاشورا، مقاله، حائر حسینی در گذر تاریخ.
۲۷ـ همان، ص ۶۲۹.
۲۸ـ همان.
نظرات