برخی می گویند اکثر علائم ظهور رخ داده است، آیا این سخن صحیح است؟

فارغ از بررسی سند این احادیث، از لحاظ تعداد شاید این ادعا صحیح باشد که اکثر علائم واقع شده اند. اما نکته مهمی که باید بدان توجه کرد، تفاوت ماهوی علائم ظهور است.
شاید بتوان از این جهت علائم ظهور را دو دسته نمود.
برخی علائم ترسیم گر وضعیت دوران غیبت است که به ظهور منتهی می شود. که در این علائم سخنی از میزان نزدیکی زمان ظهور مطرح نیست و عموما این گونه احادیث، ترجمان گسترش ظلم و فساد است و پهنای این اتفاقات تمام دوران غیبت از جمله دوره بنی امیه و بنی عباس و مغول و ...را شامل می شود. به عنوان نمونه در برخی روایات به چنین مواردی اشاره شده است:
اسلام غریب شود چنان که در اول غریب بود مومن قدرت بر انکار و نهی ندارد مگر به دل خود.
مومن غمگین و حقیر و ذلیل باشد.
مرد صاحب مال زیاد است اما از زمانی که مالک شده زکات و حق خدا را نداده است. مسجدها مانند کنیسه و کلیسا به طلا و نقره زینت داده شود
قرآن را نشناسند مگر به صدای نیک!
زنان قبله ی آمال مردان اند!
ربا با اسم داد و ستد حلال شمرده می شود و رشوه را با نام هدیه می پذیرند.
مردم به هم دروغ می گویند، در ظاهر دوستت دارند و در درون دشمن می دانند
مومنان گوشه گیر شده اند و عفت و خویشتن داری عجیب شده است.
زنا رایج شده است و زلزله و سیل زیاد!

معلوم است که این اتفاقات به نوعی رخ داده اند و چه بسا در گذشته شدت بیشتری از امروز داشته اند.
اما در کنار این علائم مدام باید به مرور روایات تکذیب وقاتون توجه کنیم که کسی حق تعیین زمان برای ظهور را ندارد. و نزدیک بودن ظهور با توجه به این روایات مانند وعده قرآن بر نزدیک بودن قیامت است که در دعای عهد نیز بیان می کنیم ما ظهور را نزدیک می دانیم هر چند دشمنان آن را بعید می دانند.


دسته دوم علاماتی هستند میزان فاصله آنها با ظهور تقریبا مشخص است و اگر رخ دهند، می توان به صورت تقریبی ظهور را در فاصله کمتر از یکسال دانست، علاماتی مثل صیحه آسمانی، خسف بیداء و ... که به طور قطع این علائم هنوز رخ نداده اند.

پس سخن گفتن از زمان ظهور، مبتنی بر تعداد علائم اشتباه است، بلکه باید به نوع علامت توجه کرد.

اگر بخواهیم این مسأله را در قالب مثال بیان کنیم، کسی که سوار قطار شده تا از تهران به مشهد برود، علامت های فراوانی دارد که همگی نشان از نزدیک شدن به مقصد است. ایستگاه های مختلف، رسیدن زمان نماز، وقت غذا خوردن، طلوع و غروب و ... همه اینها که گذر زمان را نشان می دهند، حاکی از نزدیک شدن زمان رسیدن است.
اما علامتی که رسیدن را نشان می دهد، ندای مهمانداران قطار برای تحویل وسائل، آماده کردن چمدان هاست.
تا قبل این علامت باید مقصد را در نظر داشت و متناسب با آن عمل کرد. با در نظر داشتن مقصد، سختی های راه تحمل می شود و ... اما اقدام خاصی که متناسب با رسیدن زمان نهایی است، صورت نمی گیرد. بلکه باید همچنان چشم انتظار ماند.

لذا باید توجه کرد عمده سخنانی که مدعیان بسیار بسیار نزدیک بودن ظهور دارند، قابل اعتناء نیست و نباید بدان دل بست.

کلمات کلیدی: 

نظرات