يهودي ها از ابتداي ظهور اسلام تا کنون به انحائ مختلف سعي در ضربه زدن به دين مبين اسلام دارند،آيا در صدر اسلام مانند امروز از راه فرهنگي وارد مبارزه شدند؟
در طول تاریخ قومی را سراغ نداریم که بیشتر از قوم یهود برای پیامبران الهی ایجاد زحمت و مشکل کرده باشند. پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) و بعد از آن حضرت تا به امروزه اسلام و مسلمانان از دست یهودیان آسوده نبوده اند.
بااینکه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بلافاصله بعد از هجرت به مدینه،با یهودیان مدینه برای زندگی مسالمت آمیز عهد و پیمان بسته بودند،ولی آنها بارها نقض عهد کردند و بر علیه اسلام اقداماتی انجام می دادند که هر بار هم با شکست مواجه می شدند و پیامبر اسلام هم با توجه به شرایط برخورد مقتضی را با آنها می کردند.
یهودیان علاوه بر تحریک و تشویق مشرکان مکه برای جنگ نظامی بر علیه اسلام و مسلمانان،اقدامات غیر نظامی هم بر علیه اسلام داشتند.
از جمله این موارد می توان به این مورد اشاره کرد که با اینکه اوصاف و مشخصات پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) بصورت دقیق و واضح در کتب یهودیان آمده بود،آنها این را کتمان می کردند و وقتی مشرکان از آنها در این مورد سوال می کردند،آنها این را انکار می کردند.
یکی از علمای یهود به نام «عبدالله بن سلام» مسلمان شد و عمر بن خطاب از او پرسید: آیا شما محمد(صلی الله علیه و آله)را از روی کتاب خودتان میشناسید؟ گفت: آری، سوگند به خدا! ما او را با همان اوصافی که خدا برای ما توصیف کرده، میشناسیم، همان گونه که هر کدام از ما پسر خودمان را در میان پسران دیگر میشناسیم.[۱]
از دیگر فعالیت های فرهنگی یهودیان بر علیه اسلام این بود که به مشرکان مطالب و سوالاتی را می آموختند که آن سوالات را از حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) بپرسند تا بخیال خودشان بدینوسله آن حضرت را به دردسر بیندازند.
یهودیان بـه پـیـامـبـر(ص ) و مـسـلمـانان طعنه می زدند که اگر آیین اسلام ، شـریـعـتـی مـسـتـقـل اسـت ، چـرا پیروانش به سوی قبله یهودیان و آیینهای پیشین نماز می گـزارنـد؟ این خرده بر رسول اللّه (ص ) گران آمد و از درگاه الهی استمداد جست که با تـغـیـیـر قـبـله مـسـلمـانـان از بـیـت المـقـدس بـه سـوی مـسـجـدالحـرام ایـن مـشکل حل شد.
نـقـشـه دیـگـری کـه یـهـودیـان بـرای براندازی اسلام کشیدند، برافروختن آتش نفاق و اخـتـلاف بـیـن مـسـلمـانـان بـود؛ تـا بـا بـرانـگـیـخـتـن تـعـصـب قـبـایـل عـرب آنـهـا را بـه جـان هـم اندازند. قدرت اسلام در مدینه باعث نوعی اتحاد و یکدلی شده بود و اختلافات قبیله ای در سایه ایمان و تعالیم عالیه اسلام و سیاست هوشمندانه پیامبر(ص ) رو به خاموشی گراییده بـود.
از کـارشـکـنـی هـایـی که یهود بسیار بر آن تاءکید می ورزیدند، ایجاد شک و تردید در اعـتـقـاد و ایـمـان مـسـلمانان بود. بعنوان مثال بعد از شکست مسلمانان در جنگ احد آنـان بـا طـعـنـه ایـن مسئله را مطرح می ساختند که پیامبری که بر حق است و ماءمور خداست شـکـسـت نمی خورد و یا اینکه فرشتگانی که در بدر مسلمانان را یاری می کردند، در احد کـجـا بـودنـد؟ ایـن سـؤ الات هـمـراه بـا اسـتهزاء افکار، مردم ساده و بی پیرایه را تحت تـاءثـیـر قـرار مـی داد.
پی نوشتها:
[۱]. تفسیر قمی، ج۱، ص۱۹۵؛ مفاتیح الغیب، فخر رازی، ج۱۲، ص۵۰ (با اندکی تفاوت).
نظرات