چگونه به یک رابطه دوستی ناسالم پایان دهیم؟
سلام من دختری۲۴ساله ام با پسری حدود سه ساله رابطه دارم والان میخوام ازش جداشم چون میخوام بسمت خدا برگردم. تو این رابطی خیلی مرتکب گناه شدیم و بهش گفتم من که میخوام این رابطه رو تموم کنیم جون میخوام توبه کنم اما اون قبول نمیکته خواهش میکنم کمکم کنید راه درستو بگید چون نمیخوام به اون پسر ضربه بزنم.
با سلام خدمت شما پرسشگر گرامی؛
حکم دوستی غیرمتعارف دختر و پسر، حکم داستانی است که از همان اول نباید آغاز میشد. دوستی با جنس مخالف هرچند حاوی شور و هیجان عاطفی است اما بررسیها نشان داده است که آسیبهای ناشی از روابط ناپایدار و گذرا، هر دو طرف ارتباط را بشدت درگیر مشکلاتی نظیر اختلالات اضطرابی، افسردگی و ضعف اعتمادبهنفس میکند.
خاتمه دادن به رابطهای ناسالم، کار آسانی نیست. بخصوص زمانی که رابطه، مدت زمان زیادی به طول انجامیده باشد. اگر تصمیمگیری برای پایان دادن این رابطه، دوطرفه باشد، باز هم آسانتر از زمانی است که یکی از طرفین، تصمیم میگیرد جدا شود و رابطه را قطع کند. در هر حال، در چنین روابطی، جدا شدن، سالمترین تصمیمی است که میتوان گرفت. اصول و مراحل زیر کمک میکند تا چنین تصمیمی بهتر و راحتتر انجام شود.
اول سعی کنید تصمیم خود را در مورد قطع یا ادامه رابطه بگیرید. فراموش نکنید دوره مهم و سختی را میگذرانید. ابتدا، تکلیف خود را روشن کنید و در مرحله بعد، تصمیم خود را با طرف مقابل در میان بگذارید. باید از اصول تصمیمگیری صحیح استفاده کنید. با این حال با توجه به ویژگیهای خاص سوءاستفاده عاطفی و پیچیدگیهای آن بهتر است به موارد زیر توجه کنید:
۱) بر کل رابطه تمرکز کنید.
یکی از مواردی که افراد در پایان دادن به یک رابطه ناسالم با آن روبهرو میشوند، این است که گاه بر قسمتهای مثبت و گاه بر بخشهای منفی آن تمرکز میکنند. معمولا چنین روابطی، طی زمان شکل میگیرد و طولانی میشود و طبیعی است که در این مدت، هم تجارب خوب و خوشایند و هم تجارب ناخوشایند و صدمهزننده در رابطه وجود داشته است. به همین دلیل، گاهی تمرکز بر منفیها و مثبتها، فقط باعث تردید و تزلزل در تصمیمگیری میشود. به همین دلیل، ابتدا، فهرستی از نکات منفی رابطه خود تهیه کنید. تا جایی که میشود این فهرست در جایی مثل تقویم شخصیتان باشد تا اگر دچار تردید شدید با نگاهی گذار به این فهرست بر تردیدتان فائق آیید.
در این تصمیمگیری به خودتان توجه کنید: یکی از مواردی که باعث تردید در تصمیمگیری میشود آن است که افراد به موضوعات و مشکلاتی فکر میکنند که مربوط به آنها نیست. اینکه طرف مقابل، چه صدمهای میخورد، این که به آنها نیاز دارد و... فقط باعث میشود که احساسی تصمیمگیری کنید. همچنین، فکر کردن به اینکه طرف مقابل چه میگوید، چه واکنشی نشان میدهد، شما را مسئول کدام مشکل میداند و... فقط باعث گیجی شما میشود. اگر بدرستی نمیدانید نقش شما در این مشکلات کدام است بهتر است با یک نفر سوم بخصوص با یک مشاور در این مورد صحبت کنید.
۲) تصمیم به جدایی را با طرف مقابل در میان بگذارید.
بعد از این که تصمیم گرفتید رابطه را قطع کنید، حالا موقع آن است که تصمیم خود را به وی اطلاع دهید. در این زمینه، توجه به نکات زیر به شما کمک میکند تا بهتر بتوانید از وی جدا شوید:
کوتاه، مختصر و روشن تصمیم خود را با وی در میان بگذارید: سعی نکنید سخنرانی کنید، تاریخچه مشکلات و مسائل قبلی و صدمههایی را که خوردید مطرح کنید، بلکه فقط توضیح دهید که به چه علتی تمایل به قطع رابطه دارید.
هیجانی نشوید: اگر کوتاه و مختصر صحبت کنید، هیجانی(احساسی) نخواهید شد. اشک، گریه، عصبانیت، ترحم و... نهتنها کمکی به قضیه نمیکند، بلکه شما را در موضع ضعف قرار میدهد. فقط جدی باشید و احساس خود را بیان کنید.
سعی کنید رفتار غیرکلامی شما با آنچه میگویید متناسب باشد: مراقب باشید حالت بدن شما هم نشاندهنده جدی بودن شما باشد. به همین دلیل، لبخند نزنید، بلکه فقط جدی صحبت کنید.
۳) به برخوردهای طرف مقابل اعتنا نکنید.
معمولاً، افرادی که قصد سوءاستفاده عاطفی دارند وقتی با جدیت طرف مقابل برای قطع رابطه روبهرو میشوند، رفتارهای مختلفی از خود نشان میدهند، در برخی موارد، بیان متقابل مشکل، طرد، اتهام، خشم و در برخی دیگر، متوسل به وعده و وعید و معذرتخواهی میشوند. بسیاری از اوقات، قول میدهند که وضعیت صدمهزننده، سوءتفاهمی بیش نبوده است و طرف مقابل اشتباه متوجه شدهاست و گاهی اوقات نیز قول میدهند که همهچیز درست خواهد شد. شما تصمیم خود را گرفتهاید و مهم است که براساس تصمیم خود عمل کنید.
اگر نمیتوانید تصمیم خود را به وی بگویید، از نامه یا تلفن استفاده کنید. نحوه برخورد با طرف مقابل را تمرین کنید اما اگر به دلیل صدمههایی که متحمل شدهاید، قادر نیستید حضوری در مورد تصمیم خود صحبت کنید، میتوانید از تلفن استفاده کنید و اگر تماس تلفنی نیز برای شما سخت است، میتوانید از یک ایمیل استفاده کنید. مهم این است که شما بتوانید تصمیم خود را به وی اطلاع دهید.
۴) تماسهایتان را قطع کنید.
پس از بیان تصمیمتان به طرف مقابل، هر نوع ارتباطی را با وی قطع کنید. مالی، مشورتی، حمایتی و.... گاهی مواقع، ضروری است که ارتباط با تعدادی از دوستان خود را نیز قطع کنید.
به تماسهای طرف مقابل جواب ندهید: از آنجا که در این نوع روابط، سابقه اقدام به قطعهای مکرر رابطه وجود داشته است و همچنین، از این نظر که طرف سوءاستفادهگر، ادامه رابطه را حق خود میداند ممکن است به تصمیم شما اعتنایی نکند و همچنان در پی ادامه رابطه باشد. به همین دلیل، علاوه بر این که تصمیم خود را به اطلاع وی رساندید، مهم است که در تصمیم خود پا برجا باشید و به تماسهای مکرر وی جواب ندهید. ارسال پیامک یکی از شایعترین و مستمرترین اقداماتی است که آنان انجام میدهند؛ با جدیت به تماسها و پیامکها جواب ندهید و حتی در مواردی خوب است که خط تلفن خود را واگذار کنید.
موفق باشید.
دیدگاهها
سلام اینکه این نوشته ها رو
سلام اینکه این نوشته ها رو اینجا بنویسم برام اصلا راحت نبود
من يه دانش آموز کنکوری و ۲سال دانش آموز يه معلم بودم اون يه مرد مجرد با سنی حدود ۱۵سال از خودم بزرگتر بود
اعتراف میکنم سال اول من اصلا نميدونستم مجرده و رابطه ی ما خیلی عادی و خوب بود دقیقا مثل يه معلم و شاگرد که بینهایت هوای همديگه رو دارن
من در حدی به اون آقا اهمیت میدادم که وقتی يه آموزشگاه ديگه ازش بد ميگفت جوري دعوا میفتادم که بقیه ميگفتم ببخشيد اشتباه کردیم
خلاصه سال اول تموم شد و سال دوم شروع شد
ما همچنان بینهایت پشت هم بودیم
اون يه مرد بینهایت مغرور بود در حدی که جواب سلام بچه ها رو به زور ميداد خیلی وقت ها هم نمياد ولی هر وقت منو میدید خودش اول سلام میکرد
تا اینکه يه بار من و اون با هم دعوامون شد سر يه چيز خیلی ساده و من تا نفس داشته سرش داد کشیدم
اون مرد ۶ساعت کامل که سر کلاس که بودیم هي ميگفت نیوشا آروم باش من معذرت ميخوام آخه چیکار کنم آروم شی و هي سعی میکرد حواس منو پرت کنه ولی من بازم عصبی بودم و چندین بار جلوي دانش آموزاش خیطش کردم
اونم جلسه ی بعد تلافی کرد و هر چی من ميگفتم بدتر جوابمو ميداد
این جریان دعوا تا ۳هفته طول کشید و ما حتی به هم سلام نمیکردیم و جوري رفتار میکردم انگار طرف مقابل وجود نداره
ولی بعد ۳هفته يه بار که داشت با یکی دعوا میفتاد سر زمانبندی کلاس من ديدمش و واقعا ترسیدم اون لحظه اونم بهم گفت اولین دانش آموزی بودم که سرش داد زدم
خیلی اتفاق ها افتاد و همیییشه اون طرف من بود
مثلا من ميگفتم هوا گرمه و کل بچه ها ميگفتن سرده ولی اون کولر رو روشن میکرد و ميگفت همین که نیوشا گرمشه کافیه
خلاصه من به اون خیلی وابسته شدم به همه چيش به اینکه وقتی تیپ هامون ست ميشد هردومون يه لبخند گنده ميومد رو لبامون به اینکه ميومد منو از جام بلند میکرد و خودش سر جام مينشست و ميگفت تا دلخوريت از بین نره من بلند نميشم ولی هیچ وقت از حد رد نکردیم اون حتی به کسی دست نمياد با اینکه دست دادن يه چيز خیلی عاديه اونجا حتی برای نامحرم
وسطاي آذر بود که من شنیدم نامزد کرده
وقتی شنیدم نامزد کرده اعتراف میکنم يه دنيا غم تو دلم ریختن چون تا اون روز محبتش مال من بود ولی از اون روز من هیچ سهمی نداشتم
من يه بار که خیلی اتفاقی ديدمش رفتم بهش تبریک بگم و گفتم انشاالله خوشبخت بشين
ببینید اون وقتی دانش آموزاش بهش تبریک گفتن ازشون تشکر کرد ولی وقتی من گفتم سرشو اونور کرد و داد کشید که الان باهاش کلاس ندارم پس پیشش چیکار میکنم (من اونروز يه کلاس ديگه داشتم تو اون آموزشگاه)
من اون لحظه انگار دنیا رو رو سرم آوار کردن
من ميخوام فراموشش کنم و.امسال هم که کنکور دادم دلم نمیخواد بعد کنکور پیشش برم ولی ميدونم دلم براش خیلی تنگ ميشه
لطفا يه راهی پیشنهاد کنین من اونو فراموش کنم
با سلام خدمت شما کاربر محترم
با سلام خدمت شما کاربر محترم شهر سوال. خوش آمدید.
خواهر گرامی، توصیه های لازم و راهکارهای پیشنهادی جهت کنار آمدن با این مسئله و یا به عبارتی جدایی و فراموشی، در متن اصلی و برخی پستهای مشابه آمده است که میتوانید به آنها مراجعه کنید:
http://www.soalcity.ir/node/2335
http://www.soalcity.ir/node/2685
http://www.soalcity.ir/node/318
اما نکاتی را خدمت شما یادآور می شویم. توجه داشته باشید که مهر و محبتی که طی مدت زمان نسبتا طولانی در دلها ریشه دوانده، به سادگی و آسانی از بین نمی رود. این کاملا طبیعی است. محبت یک فرد(خوب یا بد ، درست یا نادرست، شرعی یا غیر شرعی) مانند دانه گیاهی است که در گلدان دل شما کاشته می شود و به مرور زمان رشد کرده و ریشه دار می شود. طبعا در آوردن این گیاه در ابتدا که هنوز ریشه ضعیفی دارد بسیار ساده تر است از زمانی که ماهها گذشته و ریشه های گیاه تمام حجم خاک را پر کرده است! پس بهتر است همیشه مراقب دلتان باشید! اکنون فراموشی و دل کندن برای شما کمی رنج آور و سخت است، اما شدنی است.
در کارهای سخت و دشوار بر خدا توکل کنید و از او نیرو بگیرید. انشالله موفق خواهید شد.
نظرات