چرا زن باید به خاطر مرد، در حجاب اسیر باشد؟


اگر کسی اندکی تامل کند و بتواند خود را از جو سنگین رسانه ای که اذهان را تسخیر کرده اند، خارج کند، به وضوح می یابد این همه مخالفت با حجاب یک امر طبیعی نیست.

مسلمانان صدها سال به حجاب پایبند بوده اند، و بدون هیچ شک و شبهه ای بدان عمل کرده اند، تا آنجا که حجاب از مسلمات و ضروریات اسلام محسوب می شود.

البته این فضا منحصر به جوامع مسلمان نبوده است و در عموم مناطق جهان، پوشش اصل بوده و زنان نیز از مردان پوشیده تر بوده اند.

و در ادبیات دینی اسلام و مسیحیت و ... از برهنگی به عنوان تنبیهی یاد می شود که عقوبت تخلف آدم و حوا بوده است.

پوشش بیشتر نیز نشانی از منزلت اجتماعی بالاتر بود، از جوامع اسلامی که کنیزان مجاز به پوشاندن موهای خود نبودند ، تا زنان امرا و پادشاهان و ... که پوشش هایی خاص داشته اند و حتی در کابین هایی حمل می شدند که از دیده شدن همگانی مصون باشند.


و نمی توان ادعا کرد که این همه مخالفت به دلیل اجبار در حجاب است، چون مخالفت ها به جامعه ما و در حد حجاب اسلامی منحصر نیست.

هم اکنون در برخی کشورها، تجمعات اعتراضی بر پا می شود که چرا قوانین به آنها اجازه برهنه بودن سینه شان در انظار عمومی را نمی دهد، در کنار آنکه روزهایی برای برهنگی قرار داده اند، از روز دوچرخه سواری برهنه، تا روز مترو بدون شلوار و ... .

اندک توجهی نشان می دهد، این همه ناشی از تمدن جدید غرب است که برهنگی به عنوان یکی از ارکان آن درآمده و روز به روز نیز به حجم غیر طبیعی شهوترانی حیوانی می افزاید. از آمارهای اعجاب انگیز تولیدات پورن تا تولیدات سینمایی معمولی آن که مدام از ابزار تحریکات جنسی، استفاده بیشتری برای جذابیت آفرینی می کنند. و حتی این فرهنگ در تصویر گری فرشتگان و حضرت مریم و ... نیز اثر گذاشته است.

بنابراین باید توجه کنیم که این مخالفت ها، ناشی از منطق و عقلانیت نیست. مگر آنکه اصالت لذت طلبی، آن هم در حد لذات حیوانی را معقول بدانیم، حال آنکه تجربه پیش روی بشر نیز تبعات سنگینی برای آن ترسیم نموده و نشان می دهد این لذات آنی و کوتاه مدت، چه عواقب دامنه داری را به دنبال می آورد. و لازم است تمایلات جنسی با ضوابط مستحکمی محدود شود که پوشش مناسب از ارکان آن است.

حال اگر به این ریشه فرهنگی غرب توجه نکنیم، قطعا تاثیرات فرهنگی غرب از طریق ابزارهای تولیدی آن (از فیلم تا طرح های لباس و ...) سبب می شود هر روز مغالطات جدیدی برای مخالفت با حجاب تولید شود. چرا که اگر انسان به چیزی متمایل باشد، سعی می کند به گونه ای آن را توجیه کند. حال آنکه انسان باید از نعمت عقل استفاده کند و عقل را فرمانده وجودش سازد. نه آنکه عقل نوکری برای توجیه شهوات حیوانی باشد.

هر کس در جامعه بنگرد، متوجه می شود مساله امروز جامعه ای چون ایران، پوشاندن موی سر نیست که افراد بی اعتقاد به حجاب به راحتی به گونه ای تردد می کنند که موهایشان کاملا آشکار است. بلکه مساله همان فرهنگ برهنگی و شهوترانی حیوانی است که یک روز در نمایان کردن گردن، یک روز در بیرون انداختن گوش و ... هویدا می شود و حتی تا حد نمایان تر کردن سینه و باسن نیز پیش می رود.
و البته باید توجه کنیم که تعبیر شهوترانی حیوانی نیز دقیق نیست. چون در حیوانات، غریزه به ضوابطی منتهی می شود. اما انسان که امورش به عقل او سپرده شده، آن غرایز محدود کننده را ندارد و با بی اعتنایی به عقل تا اسفل درک می تازد.

با این توضیحات و توجه به تجربه بشری، روشن است که برهنگی مسیر اسارت زن در چنگال مردان هوسران است. نه آنکه حجاب اسارت باشد.

نظرات